اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

نگاه علامه جعفری (ره) بر گستره وحدت در جامعه اسلامی (6)

 

 

علامه جعفری (ره) در ادامه تشریح ابعاد مختلف وحدت در میان جوامع، به رسالت مهم دانشمندان و هنرمندان در برقراری و انعکاس جلوه‌های زیبای اتحاد پرداخته و ادعای برخی افراد به اصطلاح روشنفکر را در مقابله با بیان واقعیات درباره انسان‌ها نکوهش کرده و به نقد این‌گونه مکاتب می‌پردازد. اینک آخرین قسمت از بررسی نگاه ایشان بر گستره وحدت تقدیم حضورتان می‌شود.

 

علامه شهیر محمدتقی جعفری (ره) انسان را توانمند برای نیل به اتحاد و موازین انسانی دانسته و عقیده خود را این‌گونه ابراز می‌کند که علی‌رغم وحشت بسیار افراد از انسان‌ها و اعمال آن‌ها اینطور نیست که این انسان تغییر نیابد یا اینکه از ابتدای خلقت این‌گونه بوده باشد.

وی تلقی از انسان به عنوان سنگ را رد کرده است، زیرا انسان در تحولات و انقلاب‌ها مشارکت داشته و با چشم باز به دنیا می‌نگرد و یک متفکر همه جانبه‌نگر نباید به چنان یأس و نومیدی گرفتار شود که گویی انسان‌ها قطعات سنگ هستند.

انسان‌ها قابل اصلاح هستند و برای نیل به اتحاد برین باید آن‌ها را مورد تعلیم و تربیت قرار داد هرچند که نتیجه آن معدود باشد. اصلاح جامعه احساس عمیق برادری و هماهنگی و اتحاد در جامعه را می‌آفریند و آنگاه لذت این احساس بر وی اثر می‌گذارد، بنابراین برای قابل درک ساختن آن و هماهنگ کردن و رساندن انسان‌ها به درجه والای این احساس این نکته حایز اهمیت است:

«تا زمانی ‌که فلسفه‏ها و علوم انسانى و هنرها گامى در این راه برنداشته‏اند، هیچ کارى براى بشریت انجام نداده‏اند، مبالغه گویى نکرده و عین واقعیت را بیان کرده‌ایم، بیایید فریب اصطلاحات پر طنطنه و دهان پرکن آن فلسفه‏ها و علوم و هنرهایى را نخوریم که مى‏گویند: ما فقط توضیح و تفسیر «انسان آنچنان‌که هست » را به عهده گرفته‏ایم و کارى با «انسان آنچنان‌که باید باشد » نداریم.

این مدعیان، آگاهانه یا ناآگاه [ که امیدواریم ناآگاه باشند ] خلاف واقع مى‏گویند، زیرا این ادعا منطقى نیست که کسى که شناخت « انسان آنچنان‌که هست» را به عهده گرفته است در عین حال نمى‏خواهد اعتراف کند به اینکه آن همه کشتارها و آسیب و ضررهاى خانمان‌سوز و حق‌کشى‏ها که انسان درباره همنوع خود با تکیه به مکتب و طرز تفکرات خاص انجام داده، ناشى از آن است که آن مکتب و طرز تفکرات، « انسان آنچنان‌که هست » را چنان تفسیر کرده که با آن همه کشتارها و آسیب و ضررها و حق کشى‏ها سازگار بوده است.»

علامه محمدتقی جعفری (ره) انسان‌ها را مستعد تعالی و محقق‌کننده اتحاد برین به عنوان سرآمد همه اتحادها می‌داند و نقش هنر و ادبیات را در نمایان کردن ارزش‌های انسانی و وصول انسان‌ها به وحدت بسیار ارزنده، اما با این همه ایشان در باب هنر بر این اعتقاد بوده است که مبالغه‏اى نکرده‏ایم اگر ادعا کنیم که هنر ادبى اگر چه تاکنون همه گونه امتیاز و زیبایى‏ها را از خود بروز داده ولى قدمى در بیان وحدت انسان‏ها و بیان هنرى آن برنداشته و در حقیقت کار مهمى انجام نداده است.    

 

                               

         

شاید همه ما مضمون عبارت ذیل را شنیده یا خود درک کرده باشیم که می‌گوید:« هنر کوششى است براى آفرینش صور لذت‌بخش. این صور، حس زیبایى ما را ارضا مى‏کنند و حس زیبایى وقتى ارضا مى‏شود که نوعى وحدت یا هماهنگى حاصل از روابط صورى در مدرکات حسى خود دریافت کرده باشیم. »

به نظر می‌رسد طرق مذهبى و عقلى و احساسى وصول انسان‌ها به وحدت و احساس عالى آن، به حد لازم و کافى تاکنون در دسترس انسان‌ها قرار گرفته است، اکنون نوبت هنر است که با اشکال مختلف خود چه در شکل هنر ادبى و چه در اشکال دیگر، به بیان آن وحدت و برانگیختن احساسات برین انسان‌ها براى مسابقه در مسیر وصول به آن، وارد میدان شود و اساسى‏ترین وظیفه‏اى را که به عهده دارد یا باید به عهده داشته باشد، انجام بدهد.

در تبیین راه و روش چنین مسیری نیز ایشان اینگونه رهنمود می‌دهد: (( وظیفه هنر در این مسأله آن نیست که دنبال دلایل اثبات‌کننده لزوم احساس هماهنگى و برادرى و اتحاد انسان‌ها بگردد، زیرا دلایل مزبور از فطرت و وجدان پاک انسان‌ها و کتب آسمانى به ویژه قرآن مجید و منابع حدیثى از پیشوایان ما فوق‌الطبیعه و حکماى انسان شناس، برآمده و به قدر لازم و کافى در اختیار انسان‌ها قرار گرفته است. کارى که هنر در این امر حیاتى باید انجام بدهد، ارایه نمودها و حرکات و تجلیات گوناگون آن احساس برین است که به خوبى از عهده هنر برمى‏آید.))

در بیان جایگاه علوم انسانی در ترویج مفاهیم برای نیل به اتحاد برین نیز این‌گونه اظهار می‌کند: (( باید گفت این مسأله احتیاج به توضیح و استدلال مبسوط ندارد که بشر در تاریخ طولانى خود هر کار اساسى که براى پیشرفت انسان‌ها در « حیات معقول » انجام داده است، مبنى بر احساس عمیق این وحدت بوده است که واقعا بدون آن، بشر از بیمارى « بیگانگى انسان از انسان » که مستلزم بیمارى مهلک‏ترى به‌نام « از خود بیگانگى » است، در رنج و شکنجه مرگ‌زاىی فرو رفته است.

بشر مى‏بایست با درک این حقیقت، از آغاز تاریخ حیاتش ، هر روز به کمال عالى‏ترى موفق می گشت، به ویژه با نظر به اینکه انبیاى عظام و اوصیای آنها و حکما و اولیاء اللّه و خردمندان آگاه و هنرمندان ادبى سازنده، همواره با اشکال گوناگون عظمت و ضرورت درک وحدت معقول آدمیان و ضرورت تطبیق آن را در زندگى گوشزد کرده‌اند. ))

 ایشان در ادامه با اشاره به مشکلات جوامع امروز در خیزشی کند برای دستیابی به آرمان‌ها و وحدت می افزاید: (( آنچه اهمیت دارد و باید درصدد فهماندن آن به انسان‌ها برآمده و وقاحت آن‌را اثبات کنیم، این است که عده‏اى حیوان‏تر از آن حیوانات که قیافه دانش و فلسفه به خود گرفته‏اند در حالیکه شقى‏ترین و بى‏رحم‏ترین راهزنان راه کاروان بنى‌نوع انسانى هستند، کارى جز این ندارند که مغزهاى سالم و فعال ساده‏لوحان راشستشو داده و آنها را تحویل گروه یکه‌تازان میدان تنازع در بقا بدهند. این عده که قیافه حق به جانب دانش و فلسفه به خود گرفته‏اند، با آن قیافه حق‌نما طبیعت بشر را بر دو قسم مهم تقسیم می‌کنند و نام آن دو را قوى و ضعیف مى‏گذارند، آن‌گاه با کمال بى شرمى متلاشى شدن ضعیف در چنگال قوى را قانون می‌نامند. ))

علامه(ره) تحقق اتحاد را به واسطه به میدان آمدن دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادیبان و خود انسان‌ها دانسته که غیر آن عملی شدن وحدت و هماهنگی انسان‌ها محال است و دورنمای زندگی بشری را همانند بدو خلقت مرهون مرحمت الهی توصیف کرده است: (( نکبت و بدبختى در آن نیست که انسان از انسان سخت بیگانه شده و این بیگانگى به بیمارى مهلک « از خود بیگانگى » منجر شده است، بلکه نکبت و بدبختى در جامعه انسان امروزى ناشى از آن بى‏شرمى و وقاحتى است که بعضى از خود پرستان در قرن 19 با نیمه چراغى از مشاهدات ناقص علمى در دست، انسانیت را از انسان منتفى ساختند و همه ارزش‏هاى سازنده انسانى را که بدون آن‏ها فلسفه و هدفى براى زندگى قابل تصور نیست، دست بسته تسلیم قدرت و غریزه جنسى و لذت پرستى کردند و از این تسلیم کور کورانه فرزندى به‌نام جدایى انسان از انسان زاییده شد که امروز با شعله‏هایش بشریت را در کام خود خاکستر مى‏‌کند.

اگر چه پستى و رذالت این نابکاران از دیدگاه دانشمندان و صاحبنظران علوم انسانى پوشیده نیست و حتى در کتاب‌ها و مقالات به حد لازم و کافى ضد علم بودن آنان را اثبات مى‏کنند، ولى تلفات بی‌شمارى از ساده لوحان جوامع به‌وجود می‌آید که هرگز قابل جبران نخواهد بود.

با این حال چنانکه در بالا اشاره کردیم، الطاف و مراحم خداوندى به‌وسیله انبیاى عظام و اوصیا و اولیا و حکماى بزرگ و هنرمندان متعهد و وجدان‌ انسان‏هاى پاک، ضرورت و عظمت و زیبایى احساس آن وحدت را « که بدون آن انسانى مطرح نیست » در درون آدمیان تثبیت فرمود و این سلسله طولانى بشر را « که سر سلسله آن عبارت است از حضرت ابو‌البشر خلیفة الله آدم علیه السلام در روى زمین» از سقوط حتمى نجات داد.))

 

آخرین جلسه تعلیم

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در نزد مسلمانان به عنوان مبین کتاب خدا شناخته می شود و بیان، عمل، سخن و زندگی آن حضرت تبیین کننده آیات قرآن کریم است. در چنین روزهائی بود که پیامبر مهربانمان در بستر بیماری قرار گرفت و به سوی پروردگار خویش رحلت نمود. اما آیا سرچشمه دانش الهی آن حضرت نیز به همراه ایشان در مسجد النبی مدفون گردید؟ واقعا پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، چه کسی پاسخگوی اختلافات گوناگون و بعضا عمیق امت اسلامی در تبیین آیات الهی است؟ آیا نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) امت خویش را پس از خود به فراموشی سپرد و آنها را به حال خود رها نمود؟

همانگونه که می دانیم، اصل و ریشه حقایق و احکام اسلام در قرآن کریم است و شرح و بیان و تفصیل آن بر عهده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سایر مبلغین دست اول اسلام قرار داده شده است. پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) همه آنچه به ایشان وحى شده و بشر تا روز قیامت بدان احتیاج دارد، همه و همه را به پسر عم خویش  على (علیه السلام) املاء فرموده و آن حضرت این تعالیم را تدوین نمود و همه این علوم را برای ائمه پس از خود به میراث گذارد.

                                         

آنچه خداوند به پیامبر خود (صلی الله علیه و آله و سلم) وحى مى نمود، از نظر نوع ابلاغ آن، به دو دسته تقسیم شده است:

دسته اول، شامل مواردى بوده که زمان مقتضى براى ابلاغ آنها فرا رسیده و شرایط مناسب براى بیان آنها وجود داشته است. این موارد توسط خود آن حضرت و بدون واسطه به حاضران محضر شریفش ابلاغ مى گشت.

و اما دسته دوم؛ شامل مواردى بوده که زمان عمل کردن به آن پس از عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داشته است و اینها را آن حضرت فقط به على (علیه السلام) تعلیم مى فرمود.

على (علیه السلام) نیز همه تعالیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را چه آن دسته که به صورت عمومی برای همه مردم بیان می شد و چه آن دسته که به صورت خصوصی به ایشان تعلیم می گردید ، به خط خود مى نوشت.

این برنامه همچنان ادامه داشت .... تا اینکه زمان جدائى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از امت خویش و هنگام وداع وصى با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرا رسید.

در این آخرین ساعات حیات، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در یک جلسه بسیار مهم و اختصاصى، آخرین تعلیمات الهى را به امام على (علیه السلام) انتقال داد.

ام سلمه این داستان را به گونه زیر نقل کرده است:

قسم به آنکس که به او سوگند یاد مى کنم، همانا على (علیه السلام) آخرین کسى بود که با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتگو نمود.

صبحگاهى از آن حضرت عیادت نمودیم. ایشان مکرر مى پرسید: "آیا على آمد؟ آیا على آمد؟"

فاطمه (علیها السلام) گفت: "گویا او را در پى کارى فرستاده بودید؟!"

مدتى بعد على (علیه السلام) آمد. من دانستم که آن حضرت با على (علیه السلام) کارى دارد و لذا به همراه دیگران از حجره بیرون آمدیم و در درگاه نشستیم. من از دیگران به درب اتاق نزدیکتر بودم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) على (علیه السلام) را به کنار خود خوانده در نزدیک خویش جای داد و مدتی مدید با او به نجوا پرداخت. ما از آنچه آن حضرت می فرمود، چیزی نمی شنیدیم.

آن حضرت در همین روز وفات یافت. بنابر این آخرین کسى که با وى گفتگو نمود، على(علیه السلام) بود.(1)

اما اینک سخن خود امیر المؤمنین(علیه السلام) را در این باره ملاحظه مى نمائیم:

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین بیمارى خود فرمود: "به برادرم بگوئید تا به نزد من بیاید."

آنگاه فرمود: "نزدیک من بیا."

به کنار آن حضرت رفتم. آنگاه خود را به من تکیه داد و در همین حالت قرار داشت و با من سخن مى گفت ... تا اینکه سرانجام زمان رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرا رسید و در بر من وفات یافت ... (2)

با توجه به آنچه ذکر شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تمامى علوم و معارف اسلامى را به على (علیه السلام) املاء فرمود و در کتابى مدون نزد ایشان به ودیعت نهاد تا به عنوان سندى مکتوب از مجموعه اسلام به امامان از نسل خویش بسپارد.

دغدغه های پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین لحظات حیات دنیاییش، به خوبی نشانگر اهتمام آن حضرت به حفظ دین و امت پس از خود و انتقال گنجینه های علم الهی به پیشوایان راستین اسلام و مفسرین حقیقی قرآن است. لذا بدبن گونه است که دوران تاریخى نشر همه علوم و معارف اسلام از زمان حیات پیامبر گرامى آن (صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز مى گردد و ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز حاملان این میراث گرانبها هستند.

پاورقی ها:

1. این حدیث در کتاب مستدرک صحیحین، جلد 3، صفحه 14 در شرح حال امیرالمؤمنین(علیه السلام) به چند سند روایت شده است و ذهبی در تلخیص این کتاب، حدیث مذکور را صحیح دانسته است. همچنین در مصنق ابن ابی شیبه، جلد 6، صفحه 348- مجمع الزوائد، جلد 9، صفحه 112، کنزالعمال، چاپ دوم، جلد 15، صفحه 128 و ... نیز نقل گشته است.

2.  طبقات ابن سعد، جلد 2، صفحه 263

 

(بر گرفته از کتاب"نقش ائمه در احیاء دین"، نوشته علامه سید مرتضی عسکری با تصرف و تلخیص) 

به نقل از پایگاه اسلامی ـ شیعی رشد

 

خروش بی‌امان جهان اسلام، دشمنان را وادار به شرمندگی می کند

در اهانت دو سال گذشته کشور دانمارک به ساحت پیامبر اکرم (ص) شاهد بودیم در همان مقطع و در همان کشور، قرآن پرفروش‌ترین کتاب سال شد لذا برخوردهای نادرست و غیرعقلانی دشمنان اسلام تأثیرگذار نخواهد بود و قطعاً خروش بی‌امان جهان اسلام آنها را وادار به شرمندگی می‌کند.

 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خاتمی، خطیب جمعه نماز عبادی ـ سیاسی جمعه این هفته تهران با اشاره به اینکه به زمان انتخابات نزدیک می‌شویم گفت: این رسمش نیست با برگزاری یک انتخابات کینه‌ چهارساله‌ای را در کشور نهادینه کنیم لذا باید خود را منتخب همه‌ مردم دانسته و رأی‌آوردن را بستری برای انتقام‌جویی ندانیم.

خطیب جمعه تهران ادامه داد: انتقام‌گیری در شأن یک نماینده‌ جمهوری اسلامی نیست.

عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری حضور حداکثری مردم پای صندوق‌های رأی را بسیار حائز اهمیت عنوان کرد و یادآور شد: این حضور به مثابه‌ ناکام‌گذاشتن توطئه‌ها و بیعت مجدد با آرمان‌های شهدا و امام (ره) بوده و در عرصه‌ داخلی و بین‌المللی بسیار تأثیرگذار است.

خاتمی به صدور قطعنامه سوم علیه کشورمان اشاره داشت و عنوان کرد: قطعنامه‌ای که بسیار عجولانه تصویب شد تا در انتخابات تأثیرگذار شود، نشان‌دهنده‌ اهمیت رأی مردم است؛ دشمنان می‌خواهند مردم پای صندوق‌ها نیایند اما به فضل خداوند «عدو شود سبب خیر» و به کوری چشم آمریکا و شورای امنیت مردم هفته آینده پای صندوق‌های رأی غوغا خواهند کرد.

خاتمی تأکید کرد: مردم به کاندیداهایی رأی دهند که پشتوانه‌ حمایت اسرائیل و آمریکا را نداشته باشند؛ به اندک افراد بیچاره و بریده از ملت که توان درک ملت را ندارند و 5 نفر و نصفی در کنار هم نشسته‌اند و خود را آدم می‌دانند نصیحت می‌کنیم که به سیل خروشان ملت بپیوندند که اگر با ملت همراه نشوند در این سیل غرق خواهند شد.

خطیب جمعه این هفته تهران با اشاره به زمان تبلیغات انتخاباتی توصیه کرد: در تبلیغات همه‌ کاندیداها و حامیان آن‌ها قیامت را در نظر داشته باشند و حرف‌هایی بزنند که توان عملیاتی‌کردن آن‌ را دارند؛ جهنمی‌شدن خیلی سخت است و بدبخت‌تر از جهنمیان کسانی هستند که به خاطر دنیای دیگران دین خود را بفروشند.

عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری به معیارهایی که مقام معظم رهبری برای یک کاندیدای اصلح مشخص کرده اند اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب ایمان، اخلاص، دینداری، دردمندی، شجاعت و شهامت، نفرت از بیگانگان و برنامه و تلاش در جهت محرومیت‌زدایی را از معیارهای یک کاندیدای اصلح برشمردند و من یک معیار دیگر را به آن اضافه می‌کنم و به مردم می‌گویم که فقط به خود کاندیدا نگاه نکنید و ببینید حامیان یک نامزد انتخاباتی چه کسانی هستند که قطعاً یک کاندیدا مدیون حامیانش است، لذا باید بررسی کرد که پرونده‌ حامیان یک نامزد انتخاباتی چیست.

حجت الاسلام و المسلمین خاتمی در ادامه عملکرد صدا و سیما و رسانه‌ها را در رابطه با پوشش خبری انتخابات خوب دانست و اظهار کرد: خوشبختانه رسانه‌های ارزشی ما معیارها و مصادیق بداخلاقی انتخاباتی را به درستی منتقل می‌کنند.

وی با توجه به اهانت مطبوعات برخی کشورهای اروپایی از جمله دانمارک و هلند به ساحت نبی اعظم (ص) و حمایت وزیر کشور آلمان از این هتاکی بیان داشت: دشمنان می‌خواهند نور دین و اسلام را خاموش کنند لذا از این خیزش جان‌گرفته‌ اسلام به شدت در هراسند و فکر می‌کنند با این کارهای بچه‌گانه می‌توانند جلوی نشر سریع اسلام را بگیرند که این یک خیال واهی بیش نیست.

خطیب جمعه این هفته تهران تأکید کرد: با توجه به اهانت دو سال گذشته کشور دانمارک به ساحت پیامبر اکرم (ص) شاهد بودیم در همان مقطع و در همان کشور، قرآن پرفروش‌ترین کتاب سال شد لذا برخوردهای نادرست و غیرعقلانی دشمنان اسلام تأثیرگذار نخواهد بود و قطعاً خروش بی‌امان جهان اسلام آنها را وادار به شرمندگی می‌کند.

خاتمی همچنین با اظهار تأسف نسبت به قتل‌عام وحشیانه فلسطینی‌ها در غزه، گفت: این نوع اقدامات وحشیانه با هدف سرکوبی اسلام در منطقه است اما صهیونیست‌ها تردید نکنند که از این کارشان طرفی نمی‌بندند و باید در انتظار انتفاضه‌ جدیدی باشند که قطعا فلسطینی‌ها روزشان را تبدیل به شام سیاه خواهند کرد و مطمئناً خون مظلوم نمی‌خشکد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به سران دولت‌های اسلامی، گفت: مطمئن باشید سکوت شما چراغ سبز نشان دادن به جنایتکاران صهیونیستی است و امیدوارم اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی که در هفته‌ آینده برگزار می‌شود بی‌خاصیت نباشد و در عرصه‌ اهانت به ساحت مقدس پیامبر اسلام نیز فعال باشد.

حوادث خونین غزه ...امت اسلامی باید به خروش آید

 

درپی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار مردم بیگناه غزه بویژه کودکان فلسطینی و سکوت مجامع بین‌المللی و کشورهای منطقه در قبال این جنایت ، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیامی صادر فرمودند.

متن پیام به این شرح است:


متن پیام به این شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم


امت بزرگ اسلام ملت عزیز ایران


حوادث خونین غزه دراین روزها چنان فجیع و دردناک است که نمی‌توان غم سنگین ناشی از آن را بازبان و قلم بیان کرد.

کودکان بی‌گناه و زنان و مردان مظلوم پس از ماهها محاصره‌ی کامل، اکنون با قساوت و شقاوت صهیونیست‌ها ، در خانه و کاشانه ی خود به خاک و خون کشیده می‌شوند.

غنچه‌های نورس در برابر چشم پدر و مادر ، و پدران و مادران در برابر کودکان معصوم ، در آتش کینه‌ی جلادان غاصب می‌سوزند، مدعیان تمدن و انسان دوستی با وقاحت تمام ، این فاجعه‌ی عظیم انسانی را خونسردانه و بی‌تفاوت تماشا می‌کنند و حتی برخی با بیشرمی از آن ابراز خشنودی می‌نمایند سکوت دنیای اسلام در برابر این تعدی کم نظیر به هیچ رو پذیرفته نیست .

 

                                       

 

امت اسلامی باید به خروش آید و سران اسلامی باید خشم ملتهای خود را به رخ رژیم غاصب بکوبند. دست دولت آمریکا نیز به خون ملت مظلوم فلسطین آغشته است. به پشتیبانی آن دولت مستکبر وطغیانگر است که صهیونیست‌ها با گستاخی مرتکب این جنایتهای نابخشودنی می‌شوند، ملتها و دولتهای اسلامی ندای مظلومیت فلسطینیان مظلوم را به سراسر جهان برسانند و وجدانهای خفته را بیدار کنند. آیا ملت آمریکا می‌داند که زمامدارانش اینگونه همه‌ی حرمتهای بشری را درپیش پای صهیونیستها قربانی کرده‌اند؟ آیا ملتهای اروپایی باخبرند که تسلط سرمایه‌داران صهیونیست بر کشورهای آنان کار سیاستمدارانشان را به کجا کشانده است ؟


و این تصادف و اتفاق نیست که همزمان با این جنایتهای نظامی، در گوشه‌یی دیگر ازجغرافیای زیرسیطره استکبار برترین مقدسات اسلامی دستخوش تعرض می‌شود و قلمهای پلید و سیاستهای شیطانی حامی آنها، ساحت مقدس حضرت رحمه للعالمین را که همه بشریت وامدار پیام الهی او و ذات مقدس اوست ، مورد هتک و اهانت قرار می‌دهند. آری این اسلام عزیز است که با پیام رهائی‌بخش و ظلم ستیز خود و با برانگیختن روح کرامت و عزت در انسانها و ملتها، مستکبران را به وحشت انداخته و آتش کینه‌ی ملتهای مسلمان را در دل آنان مشتعل ساخته است و حرکات آنان را دیوانه وار کرده است.

اکنون مستکبران طغیانگر بدانند که با خشونت و درندگی نخواهند توانست فروغ بیداری روزافزون اسلامی را خاموش کنند. مقاومت قهرمانانه‌ی ملت فلسطین و شجاعت حیرت انگیز مرد و زن و پیر و جوان آنان در برابر صهیونیستهای خونخوار، گواه زنده‌ی این مدعاست. فرجام این درگیری، پیروزی حق بر باطل است همچنانکه فرمود:


فانتقمنا من‌الذین اجرموا و کان حقا علینا نصرالمومنین.

اینجانب به مردم غزه، به مردان و زنان مظلوم و مقاوم، به کودکان معصوم و غنچه‌های پرپر شده درود می‌فرستم و صبر و فرج و پیروزی آنان را از خداوند مسئلت می‌کنم.

 

                                                               والسلام علیکم و رحمه‌الله


                                                                   سید علی خامنه‌ای


                ‪۸۶/۱۲/۱۲                                                                         

سیره علوی و انتخابات مجلس هشتم

 
روی سخن ما در این نوشتار عمدتاً با خواص اصولگرا و اثرگذار بر روند تحولات سیاسی اجتماعی انقلاب اسلامی به ویژه در برهه حساس کنونی است، گرچه عموم مردم هم می‌توانند مورد خطاب باشند، همانان که به عنوان ناظران و شاهدانی تیزبین، نقش آفرینی خواص جبهه حق را رصد می‌کنند و در نهایت، عملکرد آنان را در محکمه‌ی وجدان‌های بیدار خویش به قضاوتی منصفانه می‌نشینند! ...

با تاملی درتاریخ صدر اسلام می‌توان دریافت که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام، جامعه اسلامی آن روزگار با مشکلات عدیده‌ای روبرو شد، نفس سالاری، دنیامداری و خواهش‌های نفسانی خواص، چه مصائبی که به بار نیاورد؟ آنهم در صفوف صحابه آن حضرت، که برخی از آنها به این قرار است: تحریف باورهای دینی، احیای ارزش‌های منحط دوران جاهلی، تبدیل اشرافیت معنوی به اشرافیت مادی و زرسالاری، ثروت اندوزی و تجمل گرایی صحابه به جای آن هم سادگی‌ها و ساده زیستی‌ها، گسترش نفاق و ریاکاری، طایفه گرایی و قبیله سالاری به جای شایسته سالاری و ...

و آنگاه کسانی بر مسند خلافت نشستند که حتی عدم صلاحیت خود را هم ابراز می‌کردند و خم به ابرو نمی‌آوردند!، بی عدالتی و فساد رهبران سیاسی و تعیین والیان ناصالح، تاراج بیت المال مسلمین، و حاتم بخشی‌ها از بیت‌المال، اختصاص سهمی از بیت‌المال به خویشان و نزدیکان و رانت‌خواری‌های سیاسی و اقتصادی با توجیهات دینی و فرهنگی، چهره‌ی جامعه اسلامی را دگرگون کرد، علاوه بر این‌ها غنایم به دست آمده از فتوحات و چشیدن طعام چرب و شیرین دنیا، عامل زر اندوزی برخی صحابه شد!، در حالیکه تابعین، شاهد بر این ماجراها بودند!؛ وصف این دوران و آنچه بر سر اسلام و مسلمین آمد را باید از لابه‌لای متون تاریخی کشف کرد و عبرت راه نمود.

اگر کمی تامل و درنگ کنیم،!، هنوز فریاد مظلومانه حضرت را خواهیم شنید، که در خطبه شقشقیه فرمودند: «... فمنی الناس لعمرالله بخبط و شماس و تلون و اعتراض» ...

آری خواص،‌موجب انحراف امت اسلامی از خطوط ترسیم شده‌ی نظام اسلامی عصر نبوی شدند و کسانی بر مرکب خلافت و ریاست سوار شدند که تحمل بار معارف عظیم مکتب نبوی را نداشتند و رنگارنگی و بحران هویت اجتماعی و فرهنگی آنان، جامعه را نیز متلون و رنگارنگ نمود و در نهایت، تکاپوی بازار نفاق آنچنان بالا گرفت که حتی موجب قتل خلیفه بر مسند خلافت شد، چنانکه در آن اوضاع اجتماعی و بحرانی، تلاش‌های امیرالمومنین (علیه السلام)هم برای جلوگیری از قتل خلیفه، ثمری نداشت،! وصف این مقوله، برگ‌های دیگری بر مظلومیت امام علی (ع) می‌افزاید و توضیح آن مجالی دیگر می‌طلبد...
 

در آن شرایط بحرانی جامعه اسلامی در حالیکه بسیاری از خصایل ناپسند به تدریج در فرهنگ عمومی جامعه اسلامی، نهادینه شده بود، عدالت علوی با اقبال و اصرار مردم مواجه شده بود، ... اینک هنگامه‌ی علی(ع) بود که اگر پس از رسول خدا نبود: «لم یعرف المومنون بعدی».
بنی امیه که تا دیروز دشمن بیرونی به حساب می‌آمدند و در آرزوی دیرینه دستیابی به رویاهای شرافت قبیله‌ای در دوران پیش از اسلام بودند و همواره در کمین فرصت‌ها نشسته و لحظه شماری می‌کردند، امروز با گسترش شبکه سیاسی و فرهنگی خود در مرکز حکومت اسلامی و با جذب سران جبهه نفاق، تبدیل به دشمن درونی شده بودند و اینک؛ علی (ع) بود و جامعه طوفان زده آن روزگار،!، علی (ع) بود وبلاغت و شمشیر، و مجالی دیگر برای تفسیر، تفسیر آیات الهی، عزل والیان ناصالح، کوبیدن حنجره نفاق و مساله مهمتر از همه، وحدت ملی و انسجام اسلامی! و...

دیروز در عصر تنزیل، فرامین و آیات الهی و تبیین نبی اکرم اسلام، فصل‌الخطاب همه چیز بود، و امروز که هنگامه تاویل بود، هرکس و هر گروهی،‌ قرائت خویش را داشتند و احزاب سیاسی «بمالدیهم فرعون» بودند، و حال آنکه حکومت علوی باید آب رفته را به جوی بازگرداند و برخی سران قبایل، تبدیل به ناراضیان می‌شوند، چرا که عدالت علی (ع) را بر نمی‌تابیدند و دهها مشکل فردی و اجتماعی و باندی و گروهی دیگر، که سه جنگ جمل و صفین و نهروان را بر آن حضرت تحمیل نمود.

و اینک؛! در فرصت برآمده از دوران انقلاب اسلامی و در هنگامه احیای دیگر باره شعارهای حکومت نبوی و عدالت علوی، در سال وحدت ملی و انسجام اسلامی، عرصه امتحان سخت دیگری برای کسانی فراهم آمده که در گرو ارزش‌های انقلاب و خط امام و هبری گزارده‌اند، اینک که رویای آشفته فروپاشی نظام اسلامی به سبک فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برای دشمنان اسلام و هواخواهان اسلام آمریکایی، موجب یاس و ناامیدی شده، جای تاسف است که برخی مدعیان، اقبال مردم به دولتی با شعارهای علوی و انقلابی را از سر تصادفی معمولی می‌دانند که هر از چند گاهی بروز می‌کند، در حالیکه به نظر نگارنده این سطور، دیگر بار در آوردگاه جمل، فتنه ناکثین عهدشکن، امتیاز خواهان و فزون طلبان علیرغم خواست آنان، با پی شدند شتر جمل، مهار شده است، اما منطق علی (ع) فراتر از پیروزی جمل را می‌دید و از باب «عزیز علیه ما عنتم» بر کشتگان معرکه نفاق در جمل، اشک می‌ریخت، چرا که آنان باید در سپاه علی (ع) باشند، نه در مقابل آن حضرت؟!، اینک که حکومت نوپای علی (ع) در حال شکل‌گیری و در آرزوی تحقق شعارهای عدالت خواهانه خویش است، باید توجه داشت که فتنه‌های صفین و نهروان در پیش است؟ و آیینه روشن تاریخ، پیش روی ماست!... و خوب است نگاهی به عرصه نبرد بیاندازیم که معاویه استکبار جهانی به مصاف صفین می‌آید، و زیبنده است تا آقایان و آقازاده‌ها، سری به آوردگاه جمل و نتایج آن بزنند؛!، چرا که برخی خود مشکل داشتند و بعضی هم مشکل‌شان آقازاده‌هایشان بود مثل زبیر که سال‌ها در رکاب پیامبر اسلام شمشیر زده و زحمت‌ها کشیده بود، اما از آن روز در مقابل مولایش ایستاد که آقازاده‌اش به سن جوانی رسیده بود، چرا که مشکل زبیر، سستی اراده و لغزش در برابر دنیا و تاثیرپذیری منفی از فرزندش بود (نهج‌البلاغه حکمت 453) اوکه در روز تاریخی شورای سقیفه بنی ساعده به سختی خشم خود را از نامحرمان انقلاب نبوی و در دفاع از امامت علوی به همراه «طلحة الخیر» که آن روز طلحة الشری بیش نبود؛! امروز ثروت اندوزی و منطق ابن الوقتی او را به جایی رسانده بود که در آن شب تاریخی، ما فی الضمیر خویش را بازگو کردند که نبایعک علی ائنّا شرکائک فی هذا الامر (نهج‌البلاغه حکمت 193) ما با تو عهد می‌بندیم به شرط آنکه در خلافت با تو شریک باشیم پیش از سوال‌شان با خاموش نمودن چراغ بیت‌المال، جواب شان را داده بود، و آنگاه که باورشان نشده بود، از درخواست و پیشنهاد آنان امتناع فرمود.

آری به شهادت تاریخ، علی (ع) هنگامی با چشمان اشک آلودش، نبردگاه جمل را ترک می‌کرد، که میراث فساد سیاسی حاکمان و مدعیان اصلاحات و ایجاد شک و تردید اعتقادی در ولایت علوی، زمینه‌های افزایش فقر و فساد و تبعیض را دامن می‌زد و گسترش تفاخر قبیله‌ای و فرقه گرایی سیاسی، بستر نامناسبی برای گسترش نفاق و ریاکاری مهیا کرده بود، و چه ورطه هولناکی ؟! ....

اینک رویاهای رسیدن به قدرت و دنیامداری گروههای خودی و عدم هضم عدالت علوی که تازه آغاز این ماجرا بود؛ بیش از پیش دولت علوی را به بوته نقد می‌کشاند؛ آنان که هیچگاه دستگاه خلافت را به چالش نمی‌کشیدند، این بار عملکرد علی (ع) را به نقد غیرمنصفانه می‌نشستند، اگر چه نقد از سر دلسوزی و تعهد و ارائه راهبردهای عملی برای حل معضلات نظام، نه تنها پسندیده نبود بلکه ممدوح هم به حساب می‌آمد و به تقویت و تثبیت جبهه حق می‌انجامید، لکن بعضی‌ها اینگونه فکر نمی‌کردند!، و ...؛ آری یاران علی (ع) که در جمل امتحان داده بودند، امتحان بزرگ صفین را پیش روی داشتند.!

رویارویی با جبهه آشکار معاویه، حتی برای سپاه ناهمگون علی (ع) چندان مشکلی نبود، این بار روز امتحان دیگری برای اصولگرایان جبهه امام (ع) بود، و در حالی که یاران اندک و خالص آن حضرت در میانه میدان، گوش به فرمان مولای خود بودند، برخی جلوتر و عده‌ای عقب‌تر از منطق علوی گام برمی‌داشتند، بعضی هم مثل اسامة بن زیدها و قاعدین، گوشه انزوا طلبی پیشه کرده و برخی نیز تحت تاثیر تبلیغات بی‌پایه و اساس و ظاهر فریب ابوموسی‌های اشعری قرار گرفته و بی‌تفاوتی اختیار نموده بودند.

منافقین داخلی که حتی با خوش‌بینانه‌ترین نگاه تحلیلی، علیرغم میلشان، نقش ستون پنجم سپاه معاویه و استکبار را در جبهه خود بازی می‌کردند، از طولانی شدن جنگ و مبارزه و خسته شدن مردم، سوء استفاده کرده و به «اشعث بن قیس‌ها» پیشنهاد قرآن به روی نیزه کردن را در گام‌هایی جلوتر از عمر و عاص و فریبکاران اموی، پیشنهاد می‌کنند تا مردمی را که فقط به ظاهر آیات پایبندند، در معرکه‌ی امتحان دیگری به چالش کشند و آب به آسیاب دشمن بریزند و عقده‌های حقارت و حسادت خود را باز گشایند و زخم‌های نفاق وجود خویش را التیام بخشند؛! و در نتیجه راه‌کار حکمیت را تحمیل کنند!؟...

آنگاه علی (ع) ابن عباس و مالک‌اشتر را به عنوان حکم پیشنهاد می‌کند تا هم وحدت درونی سپاه حفظ شود که جلوه‌ای از وحدت ملی به حساب می‌آمد، و هم آمادگی مقابله با توطئه‌های دشمن حفظ شود، اما منافقان و حسودان و رقبای دولت علوی که همواره بر امواج بی‌خبری و عدم بصیرت مردمان ساده‌لوح سوار می‌شوند، کوشیدند تا نمایندگی ابوموسی اشعری ساده‌لوح را بر آن حضرت تحمیل کنند و تنها در این صورت بود که امکان تحقق شعارهای اقتدارگرایانه بنی امیه افزایش می‌یافت!، ...

و اتفاقاً به شهادت تاریخ مشکل ابوموسی‌ها صرفاً حماقت سیاسی نبود بلکه محروم نمودن خود از در سرمایه عظیم عقل و تجربه بود (نهج‌البلاغه نامه 78 در جواب به نامه ابوموسی اشعری پس از صفین) نتایج این فرآیند بودند، در حالی که مولا پس از امتحان صفین، افق‌های آینده را می‌دید، و مشاهده می‌کرد که همین موافقان حکمیت امروز، مخالفان فردا خواهند بود!؟، و حالا باید تا آخرین لحظه، قواعد بازی حفظ شود تا اصولگرایان جبهه علی (ع) به بر هم زدن بازی متهم نشوند،! ...
نکند روزی بیاید که اصول‌گرایان حبهه مولا در مقابل منطق این عباس‌ها و مالک اشترها که چیزی جز اتحاد ملی و انسجام اسلامی نبود، بایستند،!؟ ... آری مولا می‌دید چنانچه امت اسلامی کوتاه بیاید، باید در آینده‌ای نزدیک، شاهد طوفان‌های‌ شکننده اختلافات داخلی بود که در آن روز منشور وحدت ملی و انسجام اسلامی هم، نوش‌دارویی بیش نخواهد بود!، چرا که باید آب را از سرچشمه مهار کرد!، آنان که بر سر تقسیم غنایم فتوح ارمنستان و فتوح دیگر به رقابت با یکدیگر می‌پرداختند، تردید کنندگانی که تاثر از خوارج و تشیع سیاسی کوفه بودند، گروه‌های مزدور نظامی کوفه و آشوب آفرینان امنیت ملی دولت علوی، طرفداران حزب اموی و منافقین سپاه علی (ع) و خوارج کوفه که تحمل هضم حکمیت را نداشتند، همه و همه، مشکلات دولت نوپای علوی بودند، ... ، همین جریان‌ها و تفکرات سیاسی بودند که پس از صفین و نهروان، حتی به امام مجتبی (ع) هم صلح را تحمیل نمودند، ...

آری اگر درس‌ها و عبرت‌های جمل را از یاد نمی‌بردند و اگر اصولگرایان جبهه علوی در صفین کوتاه نمی‌آمدند و اساس را بر مقاومت و ایثار و شایسته سالاری و صبر و وفاداری می‌نهادند و اگر بصیرت مردم، چهره نفاق پیچیده را اشکار می‌ساخت، معاویه و معاویه صفت‌ها، فرصتی برای بازسازی چهره تخریب شده و منفور خویش نمی‌یافتند!؛ و سخت‌ترین بحران‌ها در مرکز خلافت اسلامی یعنی کوفه ظهور نمی‌کرد، تا آنگاه که بحران هویت اجتماع و سر متغیر الحال شدن مردم، ترس و بی‌ثباتی و هیجانی عمل کردن مردم کوفه که با انفعال خواص امت اسلامی همراه بود، نتیجه‌ای جز رویارویی هواداران دولت علوی و حسینی، در رویارویی با منطق حسینی، در کربلا نداشت؟!؛‌ و مسئولیت این انحراف عظیم را چه کسانی بر دوش می‌کشیدند؛؟‌ ...
سوالی که هم اکنون نیز باید به آن پاسخ داد:؟ ... ولله عاقبت الامور ... و العاقبه للمتقین.
نویسنده:رضا تیزبین-به نقل از «فردا»

انتخابات، عرصه ظهور و بروز وحدت

 
در آخر امسال، ما انتخابات داریم. انتخابات یک عرصه‏ى ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما، شعور ملى ما می تواند قرار بگیرد. بعضى خیال می کنند انتخابات، زمزمه‏هاى انتخابات، فضاى انتخاباتى، مایه‏ى اختلاف است؛ نه، می تواند مایه‏ى اتحاد باشد؛ می تواند تشجیع کننده‏ى به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهى سعى کنند براى خدمتگزارى به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان می دانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشکالى ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط می بخشد، ما را زنده‏دل می کند، روح جوانى را بر جامعه‏ى ما حاکم می کند. در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوییم، با هم کینه‏ورزى کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قوانین و مقررات رفتار کنیم، می تواند وسیله‏ى سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهى است.
 
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران نظام در روز عید سعید فطر 21/7/1386

پیروزی هسته ای موج تازه ای از اعتماد به نفس ملی خلق کرد

 

شورای فرهنگ عمومی در بیانیه ای به مناسبت پیروزی هسته ای نظام جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: اولین گوهر فرهنگی این واقعه بزرگ تاریخ ایران تجلی و احیای موجی تازه از اعتماد به نفس ملی در ساحت فردی و اجتماعی است. 
در این بیانیه که در پایان جلسه روز گذشته شورای فرهنگ عمومی به ریاست محمد حسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد، آمده است: این دستاورد در سایه سار تاکید دوباره بر فرهنگ عزت در کنار دو اصل دیگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی حکمت و مصلحت به دست آمده است. شورای فرهنگ عمومی پیروزی هسته ای ایران پس از هفت سال فراز و نشیب، پرونده سازی و اتهام های ناروا و جنگ روانی غرب خصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی را متکی به لطف خداوند و اراده ملت ایران دانسته و افزوده است: این پیروزی دیگر بار نشان داد که اگر جریان تکاملی انقلاب اسلامی تحت زعامت و ارشاد ولی فقیه و با سلاح و ایمان دینی در بسترهای داخلی و بین المللی جاری شود، نه تنها ایرانیان به سوی حیات طیبه و رشد مادی و معنوی حرکت خواهند کرد بلکه صلح و امنیت پایدار در جهان حاکم خواهد شد.
این بیانیه می افزاید: حاصل دیگر این پیروزی ترسیم اهمیت حیاتی و ضرورت تولید و توسعه علمی و فناوری و نقش آن در تامین اقتدار و کارآمدی در جهان کنونی است.شورای فرهنگ عمومی با اشاره به ضرورت جهاد همه جانبه علمی در کشور تصریح کرده است: امروز که جوانان ایران اسلامی با تکیه بر دو بال علم و ایمان به فتح قله های صعب و رفیع علوم هسته ای، فضایی، بیولوژیک، نانو و... نائل آمده و علی رغم کارنامه دشمنان دین و انسانیت، پیوند و همسازی علم و اخلاق و صلح را در جهان، صلازده اند، بی شک زمان شکر و حمد به درگاه خداوند عالم است.این بیانیه می افزاید: این پیروزی در ظل عنایات حضرت حجت(عج)، درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و تعهد و هوشیاری و شجاعت دولت خدمتگزار حاصل شد و مرهون خون پربرکت شهیدان انقلاب اسلامی و پایمردی ملت ایران است که با شکر و تذکر و شادمانی عمومی ایرانیان و جشن هسته ای بیستم فروردین ماه ۱۳۸۷ تکمیل خواهد شد.
    
    

نهضت حسینی، نهضت اصلاحات

 

فلسفه ارسال رسل و رسالت انبیا، هدایت بشر به سوی سعادت بوده است، به نحوی که آنچنان زندگی سعادتمندی برای خویش در این دنیا فراهم نمایند که نتیجه و ثمره آن رسیدن به فلاح و رستگاری و حیات جاویدان و رضایت پروردگار باشد. بعد از پیامبر خاتم حضرت محمد(ص) ادامه این راه با ائمه معصومین(ع) بوده است.
قیام امام حسین(ع) را نیز در این راستا باید نگریست.


نهضت عاشورا و قیام امام حسین(ع) قصدی جز اصلاح جامعه و رستگاری مردم نداشت؛ اصلاح یعنی زنده کردن ارزش های دین و معنویت دین و مبارزه با مظاهر جاهلیت و اشرافی گری. امام خمینی(ره) در مورد شرایط زمان خلافت یزید می فرماید: <سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالس شان. خلیفه رسول ا... و در مجلس شرب خمر!! و در مجلس قمار! و باز خلیفه رسول ا... نماز هم می رود، جماعت می خواند. این خطر از برای اسلام خطر بزرگ بود. این خطر را سیدالشهدا رفع کرد.>


وجود حکومت جور، حکومتی که خود را برخلاف میل ملت بر آنها تحمیل کرده است، بزرگترین نماد منکر و خود عامل دیگر منکرات است. امام حسین(ع) برای مبارزه با این منکر یعنی مبارزه با حکومتی که حلال خدا را حرام کرده و حرام خدا را حلال، قیام نمود، با حکومتی که همچون کسری و قیصر با توده های مردم برخورد می کردند.


این هدف را مسلم بن عقیل در مقابله با ابن زیاد چنین بیان می کند: <چون شما منکر را رواج دادید و معروف را به خاک سپردید و بی رضایت مردم بر آنان امیر شدید و کارهایی را بر آنان تحمیل نمودید که خدا به غیر آن دستور داده بودو مثل کسری و قیصر با آنان رفتار نمودید، ما آمدیم تا آنان را به معروف امر و از منکر نهی کنیم و به کتاب و سنت خدا و رسولش(ص) دعوتشان کنیم و چنان که رسول خدا(ص) فرمودند ما برای انجام این وظیفه شایسته ایم>


لذا امام خمینی(ره) روز عاشورا را روز تولد جدید اسلام می داند، هرچند اسلام نبوی به رهبری حسین بن علی(ع) در ظاهر از اسلام اموی و اشرافی گری شکست خورد، اما در واقع طومار توطئه تغییر محتوای اسلام که بنا به گفته شهید مطهری بنی امیه و به خصوص بنی عباس در لباس یک حزب رسمی و با برنامه و هدف آمده بودند که ظاهر اسلام را حفظ و محتوای آن را نابود کنند، در هم پیچیده شد و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش و اسارت خاندانش برای همیشه این توطئه را خنثی و اسلام را زنده کرد. امام خمینی(ره) می فرمایند: <عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است.>

و نیز می فرمایند: <خطری که معاویه و یزید بر اسلام داشتند، این نبود که غصب خلافت کردند... خطری که اینها داشتند... اینها اساس اسلام را وارونه می خواستند بکنند.>

 

               


امام علی(ع) در راستای قیام اصلاحی خویش پیام و کلام پیامبر(ص) را برای مردم می خواند که <هر مسلمانی با سلطان زورگویی مواجه گردد که حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را در هم می شکند و با سنت و قانون پیامبر از در مخالفت درآمده و در میان بندگان خدا، راه گناه و معصیت و عدوان و دشمنی در پیش می گیرد، ولی او در مقابل چنین سلطانی با عمل و یا با گفتار اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است که این فرد را به محل همان طغیانگر در آتش جهنم داخل کند.>


خلاصه مطلب فوق بر این امر تاکید دارد که نهضت عاشورا یک نهضت اصلاحی بود، اصلاحی در راستای <نوسازی دین> دینی که بنی امیه سعی بر دگرگون کردن آن داشتند و نوسازی جامعه، جامعه ای که در مقابل ستم ستمگران مهر سکوت بر لب زده و با ظاهرفریبی عوامل حکومت فریب خورده و سر در گریبان خویش کرده بودند و آنچه می دیدند را به تقدیر الهی حواله قیام امام حسین(ع) حرکتی بود برای اصلاح و نوسازی جامعه، همان رسالتی که همه انبیای الهی برای آن قیام کردند، همانگونه که حضرت هود به قوم خویش می گوید: <جز اصلاح جامعه تا سر حد توانایی قصدی ندارم.>و حضرت موسی به هارون برادرش می گوید: <در میان قوم، جانشین من باش کارها را اصلاح کن و به راه مفسدان نرو.>

و همانگونه که علی(ع) فرمود: <خدایا تو می دانی که هدف من برای این بود که مقررات دین تو را توسعه دهم. جامعه را اصلاح کنم تا مظلومان به آسایش برسند و قوانین الهی که بدون اجرا مانده است، به جریان بیفتد.لذا امام حسین(ع) که شاهد بود در جامعه اسلامی با فاصله کمی از زمان رحلت پیامبر(ص) و علی(ع) حقایق دین معکوس گردیده، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال شده است، برای اصلاح امت قیام نمود و تنها اصلاح امور امت جدش را با توضیحی که فرمود عامل این حرکت اعلام کرد و در وصیتنامه خویش فرمود: <من خروج نکردم از برای تفریح و تفرج و نه از برای استکبار و بلندمنشی و نه از برای فساد و خرابی و نه از برای ظلم و ستم و بیدادگری، بلکه خروج من برای اصلاح امت جدم محمد(ص) است. من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره و سنت جدم و آیین و روش پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم.>


حضرت در شرایطی که حق غریب افتاده و جامعه اسلامی جولانگاه باطل شده است و امر به معروف و نهی از منکر تعطیل گشته، وظیفه خویش می داند در مقابل نظام باطل قیام کند. امام از اینکه جامعه به اینجا رسیده است که حق غریب و فراموش می شود و بر اشاعه باطل نهی نمی شود، حق می داند که مومنین مشتاق مرگ باشند.


در شرایطی که ظاهر دین رعایت می شود و معنویت دین از بین می رود، اشرار و مفسدان که ظاهر را نیز رعایت نمی کنند (همچون یزید) خلیفه مومنین می شود؛ مرگ را جز سعادت نمی داند و زندگی در کنار ظالمین را رنج و عذاب می داند.
شرایطی که بنا به فرموده آن حضرت سنت رسول خدا(ص) را به فراموشی سپرده اند و بدعت ها را زنده کرده اند.


اصلاح شرایط موجود جامعه زمان امام(ع) فلسفه قیام آن حضرت است، جامعه ای که ظالم و ستم به نام دین بر مردم حاکم شده است و می رود تا جاهلیت قبل از اسلام و تفاخرها، منیت ها، تجمل گرایی و اشرافی گری جای تعلیم متعالی اسلام را بگیرد، آن هم در رنگ و بوی اسلام، امام(ع) در خطبه ای دیگر می فرماید: <خدایا تو آگاهی که... ما خواستیم تا نشانه های راه دینت را ارائه دهیم، در شهرهای تو اصلاح کنیم، باشد که بندگان مظلوم تر روی آسایش و امنیت ببینند و آسوده خاطر به طاعت تو برخیزند. ما هم می خواهیم فرایض اسلام و سنن پیغمبر و احکام تو را اجرا کنیم.>


امام(ره) در این باره می فرماید: <آنهایی که خیال می کنند که حضرت سیدالشهدا برای حکومت نیامده، خیر، اینها برای حکومت آمدند، برای اینکه حکومت در دست، مثل سیدالشهدا باشد، مثل کسانی که شیعه سیدالشهدا هستند، باشد.>


حرکت و قیام امام حسین(ع) الگویی بود برای همه اعضا و قرون و سرمشقی همیشه جاوید برای همه مسلمانان و همه آزادیخواهان جهان تا در مقابل ظلم و ستم حکومت های جور بر توده های مردم خاموش نباشند و مصلحان و اندیشمندان جامعه در اصلاح امور جامعه بر رسالت و وظیفه خویش واقف گردند که نمونه بارز و زنده آن حرکت امام خمینی(ره) و سرنگونی حکومت طاغوت بود که هدفی جز اصلاح جامعه نداشت. هدفی که عبارت بود از زنده کردن اسلام راستین، اسلام ناب محمدی و سرنگونی ظالمان و ستمگران و حاکمیت مردم بر سرنوشت و مقدرات خویش و احیای ارزش های دینی یعنی سیره و سنت پیامبر و ائمه هدی(س.)

نویسنده: سیدحسین معصومی( اعتماد ملی )


قیام عاشورا پیروزی خون بر شمشیر بود/ فتنه طائفه ای ریشه کن شد

نخست وزیر عراق در جمع میلیون ها عزادار حسینی در شهر کربلا گفت که قیام حضرت امام حسین (ع) پیروزی خون بر شمشیر بود و ما در مسیر حرکت خویش از آن امام همام الهام می گیریم.

به گزارش خبرگزاری مهر، نوری المالکی نخست وزیر عراق در پی ورود به شهر کربلا در سخنانی در صحن مطهر سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) افزود: ما رهروان و فرزندان مکتب والای انسانی امام حسین (ع) هستیم و هراسی به دل راه نمی دهیم و همچنان از این امام همام و اصول و مبانی قیام عاشورا و معیارهای پیروزی درقیام ایشان الهام خواهیم گرفت.

وی در سخنرانی خود که به طور مستقیم از شبکه الفرات پخش می شد، اشاره کرد: پیروزی خون بر شمشیر، واقعیتی مقدس بود و امام حسین (ع) با نثار خون گرانبهای خود پیروز شد.

نخست وزیر عراق گفت: قیام امام حسین (ع) کاملا آگاهانه و برای مقابله با دورغ، ریا و جهل بود و باید برای تعمیق شناخت و آگاهی از قیام ایشان تلاش کنیم.

 

                       

 

مالکی به ایجاد عراق جدید اشاره کرد و گفت که دشمنان عراق می خواستند تا فتنه ای طائفه ای در این کشور به راه بیاندازند اما دولت با تلاش مردم و آگاهی وهوشیاری آنها توانست این دسیسه را ریشه کن کند. وی تاکید کرد: درعراق جدید هیچ گونه تبعیضی براساس وابستگی طائفه ای نخواهد بود.

نخست وزیر عراق همچنین گفت که دشمنان عراق درصدد بودند تا جنگ داخلی درکشور راه بیاندازند و خشک و تر با هم بسوزد اما همه مردم و مسئولان درکنار یکدیگر و دوشادوش هم شبح جنگ داخلی را از بین بردند.

وی به هدف بدخواهان عراق برای ایجاد گسست و از بین بردن وحدت عراق اشاره کرد و گفت: مردم با آگاهی خود این توطئه را از بین بردند و همبستگی و انسجام و آگاهی آنها افزایش یافت.

مالکی با اشاره به پایداری مردم عراق در برابر چالش ها گفت که توان عراق به فرزندان، مردم، طوایف، قومیت ها و ادیان آن است و با تلاش همگان آشتی ملی برقرار شده است.

وی با ستایش از نیروهای امنیتی عراق در برقراری امنیت در سراسر عراق بویژه دستگاهها و مسئولان استان کربلا برای تامین امنیت برای خیل عظیم عزاداران حسینی (ع) گفت: ما توانستیم به فتنه امنیتی پایان دهیم و باید بقایای القاعده در موصل، کرکوک و دیالی را در راستای قطعی کردن نهایی نبرد با تروریست ها از بین ببریم.

نخست وزیر عراق گفت: سالها بود که عراق و مردم این کشور از خدمات، رفاه و زندگی شرافتمندانه به سبب ماجراجویی های رژیم جاهل بعث منحله محروم بود که علیه شرق و غرب و شمال و جنوب وارد جنگ شد.

وی درپایان بر ضرورت پیشبرد و تحول روند سیاسی و تحکیم امنیت و ثبات و ساختن اقتصاد و نهادهای کشوری تاکید کرد. 

 

شعله ای به بهای سوختن

  
  
در فرهنگ مردم جهان، برخی کلمات از نوعی عظمت و احترام و احیانا قداست برخوردارند. عالم، فیلسوف، مخترع، قهرمان، استاد، مصلح و ... از این قبیل کلمات اند که بعضی در عرف جهانی و برخی در عرف مسلمین توأم با نوعی عظمت و قداست می باشند.
اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد، می داند که واژه "شهید" در فرهنگ مسلمانان از نوعی قداست برخوردار است و گویی هاله ای از نور آن را فرا گرفته است؛ چنانکه از نظر اسلام، فردی که به درجه شهادت نائل شود، به یکی از عالی ترین مراتب ممکن برای انسان رسیده است. از این رو پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: "بالای هر نیکوکاری، نیکوکار دیگری هست؛ تا آنکه انسان در راه خدا شهید شود. همین که در راه خدا شهید شد، دیگر بالادست ندارد."(1)
اکنون با این مقدمه به تبیین ابعادی از حماسه عظیم شهید می پردازیم:
هرکس که به بشریت خدمتی کرده است، حقی بر بشریت دارد. عالم به سبب دانش خود، متفکر از رهگذر اندیشه اش، مخترع از راه صنعتش و معلم اخلاق بواسطه حکمت عملی خود، هر کدام حقی بر بشریت دارند. اما حق شهید بر بشریت چیست؟ شهید با فداکاری و از خودگذشتگی اش و با سوختن و خاکستر شدن خود، محیط را برای فعالیت و خدمت دیگران مساعد می کند. در حقیقت همه گروه های فوق، بخشی از دارایی خود را برای خدمت به بشریت بکار می گیرند، اما شهید زندگی و همه هستی خود را در طبق اخلاص می گذارد و با ریخته شدن خون خود، خونی تازه در رگهای جامعه تزریق می کند. لذا این حرکت شهید، حق هر خدمتگزاری را تحت الشعاع خود قرار داده و همه را مدیون خود می کند. لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: "هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست."(2)

                

در حقیقت مثل شهید، مثل شمعی است که خدمتش از نوع سوختن و فانی شدن است؛ تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده است، آسایش بیابند و به بشریت خدمت کنند.(3)
اما هنوز درباره شهادت و منشاء قداست آن صحبتی نشده است. واقعا شهید قداست خود را از کجا می گیرد؟ شهادت از دو جهت با بقیه مرگ ها متفاوت است و قداست آن را باید در همین دو جهت جستجو کرد. یکی اینکه برخی از انواع مرگ، لاجرم با یک جنایت همراه است؛ چه از طرف مقتول که خودکشی نام می گیرد و چه از سوی قاتل که در این صورت کشته شدن، افتخاری برای مقتول شمرده نمی شود. اما شهادت از آن جهت که در راه هدفی مقدس و اصطلاحا فی سبیل الله است، امری تحسین بر انگیز و افتخار آمیز است.
دیگر اینکه بر خلاف عموم مرگها که شخص به طور ناآگاهانه می میرد و قهرا افتخاری برای او بحساب نمی آید، شهادت عملی کاملا آگاهانه و اختیاری است و این، خود به عنوان ارزشی بزرگ برای آن محسوب می شود. لذا شهادت تنها شکلی از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر و مقدس تر می باشد و شهید از آن رو که آگاهانه تمام هستی خود را در راه خدا فدا می کند، شریف و مقدس شمرده می شود.
در حقیقت، شهید از طرفی چون شهادت را برترین نوع مرگ می بیند، همیشه در آرزوی آن است و از طرفی هم رابطه شهید با مرگ از نوع رابطه مرغ با قفس نیست؛ بلکه از نوع رابطه دانشجو با دانشگاه است؛ یعنی شهید در عین اینکه وجودش را در دانشگاه این جهان لازمه تکامل و تعالی خود می داند، اما در عین حال آرزوی وطن و منزلگاه آخرت، مانند آتشی در درون او شعله می کشد. این عشق به وطن را می توان در کلام مولای متقیان، علی (علیه السلام) به وضوح مشاهده کرد؛ آن هنگامی که پس از ضربت خوردن فرمود: "قسم به پروردگار کعبه که رستگار شدم!"(4)
بنابراین شهادت، خود برترین پایان برای جسم انسان است و ماندگارترین و ارزشمندترین خدمت به بشریت. بنابرا این، شهدا نیز هر چه در بذل جان و هستی خود پاکبازانه تر به میدان شهادت آمده باشند و آگاهانه تر خونشان را در راه خدا تقدیم نمایند، از شرافت و قداست بیشتری برخوردار هستند. از همین روست که در میان شهیدان، آنکه از همه بیشتر درخشید، امام حسین بن علی (علیهما السلام) است. صفحات تاریخ به خوبی گواهی می دهند که امام حسین (علیه السلام) در بذل هستی خود و قداست هدف خویش، گوی سبقت را از دیگران ربود. لذا اگر هیچکدام از شئون یک امام را برای آن حضرت (علیه السلام) در نظر نگیریم، برای شرافت و سروری ایشان همین بس که هر چه از جان و مال و خانواده و سر و پیکر داشت، همه را در راه خدا نثار نمود. پس به حق گفته ایم و می گوییم که او سید و سالار شهیدان است؛ بلکه سالار شهیدان همه زمانها و مکانها و بشریت همواره وام دار خون مطهر اوست.
 

 پاورقی ها:
 
1- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):" فوق کل بر بر حتى یقتل الرجل فی سبیل الله عز و جل فإذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر" (خصال، جلد 1، صفحه 9)
2- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): "ما من قطرة أحبّ إلی الله عز و جل من قطرة دمٍ فی سبیل الله" (کافی، جلد 5، صفحه 53)
3- قرآن کریم در آیه 45 و 46 سوره احزاب درباره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تعبیر زیبایی دارد و آن حضرت را به عنوان چراغی پر فروغ معرفی می کند.
4- قال امیرالمؤمنین (علیه السلام): "فُزتُ و ربّ الکعبة" (مناقب ابن شهرآشوب، جلد2، صفحه 119)


(بر گرفته از مقاله "شهید"، نوشته استاد مرتضی مطهری، با تصرف و تلخیص)
 پایگاه اسلامی شیعی رشد
 

تبیین تلاش‌ دولت برای اتحاد ملی و انسجام اسلامی

 

رئیس جمهور با اشاره به تلاش‌های دولت برای تحقق اتحاد ملی و انسجام اسلامی گفت: تلاش می کنیم کینه ورزی ها از بین برود و همدلی ها تقویت شود و در راه تقویت انسجام اسلامی تلاش می کنیم به کشورهای اسلامی بگوییم و بفهمانیم ایران نقطه مقابل کشورهای اسلامی نیست.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محمود احمدی نژاد صبح یکشنبه در سخنانی در اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری ، مجلس خبرگان رهبری را دارای جایگاهی بسیار والا و برجسته ای نظام اسلامی دانست و گفت: مجلس خبرگان، اجتماعی از بهترین ها، متقین و دلسوزترین اشخاصی است که در این جایگاه بسیار حساس، پشتوانه استقرار و استمرار نظام ولایت فقیه در کشور هستند.

وی با اشاره به اقدامات دولت نهم درباره تقویت وحدت و انسجام اسلامی اظهار داشت: مقام معظم رهبری امسال را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری کرده اند و قطعاً معنای این نامگذاری این نیست که فقط امسال باید بر ضرورت وحدت تاکید شود بلکه این موضوع فعالیتی مستمر است.

          

رئیس جمهور با تاکید بر تقویت انسجام میان کشورهای اسلامی و منطقه گفت: در دولت نهم در ملاقاتی که با مسئولین کشورهای حوزه خلیج فارس داشته ایم، همواره سوال جدی مان از آنها این بوده که چرا دنیای اسلام امروز در موضع تفرقه و ضعف قرار داد؟ آیا کشورهای اسلامی از لحاظ منابع، نیروی انسانی و مدیریت کمبودی احساس می کنند؟ هزاران میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشورهای اسلامی در بانک های غربی قرار دارد که آنان از پول ملت های مسلمان برای پیشرفت خودشان استفاده اقتصادی کرده و حتی با استفاده از آن برای ایجاد تفرقه در کشورهای اسلامی طراحی و برنامه ریزی می کنند.

احمدی نژاد افزود: اگر منابع مالی کشورهای اسلامی در بانک توسعه اسلامی قرار گیرد و به وسیله آن از توسعه کشورهای اسلامی پشتیبانی شود، هیچ کشور عقب افتاده اسلامی نخواهیم داشت و ما این موضوع را بارها با سران کشورهای اسلامی در میان گذاشته ایم.

رئیس جمهور خاطر نشان کرد: اتحاد و انسجام باید برای تحقق هدف معین اتفاق بیفتد و تحقق هدف معین نیز نیازمند حرکت و برای حرکت نیازمند رهبر و ولایت هستیم.

وی با اشاره به اینکه همه اقدامات در رسیدن به وحدت به ضرورت وجود رهبری و ولایت بستگی دارد، گفت: همه حرف ما با دنیا این است که اگر رهبریت و ولایتی وجود نداشته باشد، چگونه وحدت اتفاق خواهد افتاد؟

 احمدی نژاد در ادامه سخنرانی خود در اجلاسیه مجلس خبرگان اضافه کرد: برای مقابله با استکبار و صهیونیسم اگر راهبر و حبل الله در کار نباشد، انسجام و وحدتی اتفاق نمی افتد و متفرق شدن از حول حبل الله ریشه تفرقه و چند دستگی است.

رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی مهمترین دستور کار جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی را اتصال جوامع به حبل الله دانست و خاطر نشان کرد: آیا هدف انقلاب اسلامی و تعامل با دیگران غیر از این است که بخواهیم آرمانهای انقلاب اسلامی را جلو ببریم. آرمان انقلاب اسلامی نیز غیر از آرمان پیامبر گرامی(ص) و ائمه طاهرین (ع)نیست . آنها می¬خواستند جامعه بشری را به نقطه کمال و حیات طیبه الهی سوق دهند.

احمدی نژاد گفت : برای تحقق جامعه اسلامی اگر همه ماموریت خود را در یک کلمه خلاصه کنیم؛ آن یک کلمه «دعوت همه جوامع بشری به امام حق و خلیفه الله» است. اتحاد ملت ایران به خاطر اجتماع در حول ولایت است؛ محوری که می تواند وحدت و انسجام حقیقی را ایجاد کند، اتصال به حبل الله است؛ آن چیزی است که متاسفانه در جهان فراموش شده است.

وی با گلایه از عده ای که هنگام بردن نام مبارک امام عصر (عج) ناراحت می شوند، تصریح کرد: همه اعتبار نظام جمهوری اسلامی این است که به نیابت از امام عصر (عج) حکومت تشکیل داده است. اگر این اعتبار از جمهوری اسلامی گرفته شود، چطور می توان ادعای عدالت طلبی کرد و توده های میلیونی مردم را برای دفاع از آرمان های اسلام بسیج کرد؟

رئیس جمهور زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) را مهمترین ماموریت جمهوری اسلامی در دوران غیبت دانست و گفت : جمهوری اسلامی ماموریتی جز پیگیری این موضوع ندارد. امام ، امام است؛ چه نشسته باشد، چه در حال قیام، چه حاکم باشد و چه در حاکمیت نباشد؛ امام واسطه فیض الهی است و اوضاع جاری جهان را مدیریت می کند و اگر وجود مبارک او نبود نه تنها امروز کوچکترین اثری از ایمان و خداپرستی در جهان نمی ماند بلکه دیگر جهانی برای حکومت نیز باقی نبود.

وی با تاکید بر اینکه بدون تردید دست مدیریت حضرت ولی عصر(عج) همواره پشت سر انقلاب اسلامی است ، تصریح کرد: انسجام اسلامی جز با دعوت به امام حق امکانپذیر نیست و همه بشریت را می توان بادعوت به امام عصر (عج) متحد و منسجم کرد. جهانیان از اوضاع حاکم بر جهان امروز ناراضی و خواستار برچیده شدن ظلم ، جنایت و برپایی عدالت هستند و با تاکید بر نقاط مشترک می توان در دنیا به وحدت وهمدلی دست یافت و بددلی ها و کینه ورزی ها را از بین برد؛ مگر اینکه عده ای در دنیا بخواهند بنام دین ، توجیه گر حکومت طاغوت ها باشند.

احمدی نژاد کار برای خدا را عامل اساسی دیگری در انسجام و اتحاد اسلامی دانست و گفت : اگر کاری برای خدا نباشد، رسیدن به اتحاد و انسجام محال است . کار برای خدا وحدت و پیروزی می آورد و دلها را جذب می کند . کار برای خدا در ذات خود پیروزی آفرین است؛ اگر چه به ظاهر شکست هم بخورد. مثلاً واقعه کربلا برای امام حسین (ع) و یارانش عین پیروزی اتفاق افتاد.

وی اضافه کرد : اشکالاتی که بعضاً در کارها بوجود می آید برای این است که از خدا دور شده ایم. اینکه صهیونیسم فاسد و جنایتکار را به زور بر مردم فلسطین مسلط می کنند به این علت است که از خدا دور شده ایم.

رئیس جمهور تاکید کرد : در نظام جمهوری اسلامی هم اگر در مجموعه مدیران و مسئولین اخلاص باشد، پیروزی حتمی است و در غیر این صورت، شکست اتفاق می افتد. بر این اساس جز با کار برای خدا نمی شود ماموریت برای خدا را انجام داد.

احمدی نژاد با اشاره به پیشرفت های مادی جبهه کفر، خاطر نشان کرد: اگر کار خدایی نباشد ما که مسلمان هستیم در کار غیر خدایی به گرد کفار هم نمی رسیم. تنها جایی که کفار نمی توانند نفوذ و تاثیر گذاری داشته باشند جایی است که کار برای خدا انجام پذیرد.

وی گام اول در رسیدن به وحدت را برچیده شدن کینه ها دانست و گفت : در ملاقات با سران کشورها تلاش داریم همدلی ها را تقویت نماییم و قرار دادهای مهم اقتصادی هم دقیقاً به همین منظور به امضا رسیده است و انصافاً برخی از کشورهای طرف ملاقات، همراهی خوبی در این موضوع داشته اند.

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه نقطه اتکا جبهه اسلام کار برای خداست، خاطر نشان کرد: دولت نهم با این اندیشه با تمام توان در حال تلاش است و هیچ ظرفیتی را در عرصه سیاست خارجی برای رسیدن به انسجام خالی نگذاشته و در همه نقاط جهان دعوت ما دعوت برای خدا و احکام نورانی اسلام است و در این راه مقابل هیچ کس نیستیم.

احمدی نژاد در پایان تصریح کرد: وقتی پیام برگرفته شده از احکام نورانی اسلام به درستی منتقل شود، حتی کسانی که اطلاعی از دین ندارند، به آن جذب می شوند. چنانچه بولیوی که کشور مستضعف و فقیری است اما سیل جمعیت پابرهنه آن به هنگام سفر من در دفاع از نظام جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی به خیابان ها آمده و شعار می دادند و این همه، برای این است که پرچم امام زمان (عج) توسط ملت ایران برافراشته شده است.

انتخابات عرصه‌ای برای دین‌داری واقعی است

 

استاد حوزه علمیه مشهد با اشاره به این که دین‌داری تنها عمل به مناسک و ظواهر دینی نیست، گفت: مؤمن کسی است که در فعالیت‌های دنیوی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم آخرت را جستجو کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نخستین جلسه از سری نشست‌های انتخابات آگاهانه با موضوع انتخابات دینی و اخلاق سیاسی در مسجد حوض‌لقمان مشهد برگزار شد.
در این مراسم حجت‌الاسلام نظافت، از اساتید حوزه علمیه مشهد با تبیین شرایط انتخابات سالم و آگاهانه و ترسیم اوصاف کاندیدای اصلح گفت: دین‌داری انسان مؤمن، فصلی و مقطعی و گزینشی نیست؛ بلکه همه افعال او از فردی و عبادی گرفته تا سیاسی و اجتماعی، بر اساس دین است. عین سیاست بودن دیانت به همین معناست.
مدیر مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج) مشهد سیاست اسلام را سیاست دینی و اخلاقی دانست و ادامه داد: امیرمؤمنان(ع) ناسزا گفتن به غیر مسلمانان را هم درست نمی‌دانست، «إنی اکره أن تکونوا سبابین»، چه رسد به ناسزاگفتن، غیبت، دروغ و شایعه‌پراکنی درباره مسلمانان.
وی ادامه داد: سیاست منهای دین و اخلاق، از عدم ورود به سیاست هم بدتر است، چرا که در این‌جا فرد سیاسی فاسد با جامعه سروکار دارد.
این استاد حوزه‌ علمیه مشهد انتخابات را به عنوان مهم‌ترین عرصه فعالیت سیاسی و جایگاه مناسبی برای محک دین‌داری واقعی ارزیابی کرد و اظهار داشت: بر اساس فرموده امیرمؤمنان(ع)، گروهی دین‌داری را تنها در عمل‌ به مناسک و ظواهر دینی جستجو می‌کنند و در اعمال دنیوی، خدا را فراموش می‌کنند؛ اما مؤمن کسی است که در فعالیت دنیوی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم آخرت را جستجو کند.
این استاد حوزه علمیه، انتخابات را دارای سه رکن اساسی، کاندیداها، مردم و مسؤولان دانست و خاطرنشان کرد: در همه رده‌های این ارکان بایستی عمل دینی جریان داشته باشد.
وی از نامزدهای انتخابات خواست تا انگیزه‌های خود را از نامزد شدن برای این مسؤولیت خطیر مشخص کنند، چراکه هدف‌ها به اعمال روح می‌بخشد.
حجت‌الاسلام نظافت افزود: هدف ار رسیدن به پست و مقام تنها کسب ثروت و شهوت نیست؛ گاهی انسان پول نمی‌خواهد، ولی عقده ریاست دارد، می‌خواهد مطرح شود و بین افکار عمومی و مردم مشهور و محبوب باشد. این اهداف ماندگار و ارزش‌مند نیست.
وی اخلاص را ملاک مهمی در انتخاب یک مسؤولیت دانست و به نامزدهای مجلس هشتم توصیه کرد که با آرامش قلبی و با هدف انجام وظیفه وارد انتخابات شوند.
این استاد حوزه علمیه مشهد اظهار داشت: اخلاص در عمل موجب می شود که اگر کاندیدایی احساس کند فرد صالح‌تری نسبت به او در عرصه انتخابات وجود دارد، از این صحنه کنار ‌رود و برای او تبلیغ ‌کند. چرا که در حدیث آمده است «ملعون من وضع نفسه ما لا یلیق به»؛ ملعون است کسی که در منصبی قرار گیرد که شایسته آن نیست و از او شایسته‌تر وجود دارد.
حجت‌الاسلام نظافت نقش حاکمان و حکومت در زندگی انسان‌ها را تعیین‌کننده دانست و اظهار داشت: وقتی انسان می‌تواند به‌طور کامل و به معنای واقعی کلمه موحد باشد که افزون بر خودش، حکومت، حاکمان و قوانین جامعه هم الهی و توحیدی باشند.
وی به هواداران نامزدها توصیه کرد تنها افراد اصلح را معرفی و ترویج کنند و دینشان را فدای دنیای دیگران نکنند. زیرا بر اساس روایات احمق کسی است که دینش را فدای دنیای خود کند و احمق‌تر از او کسی است که دینش را فدای دنیای دیگران نماید.
حجت‌الاسلام نظافت ملاک‌هایی چون خویشاوندی، دوستی، سیادت، جنسیت، اصناف و دیگر عناوینی از این دست را از ملاک‌های فاسدی دانست که در بیشتر گروه‌های سیاسی شایع شده و مبنای دینی ندارد و از رویه گروه‌های سیاسی در سهمیه دادن لیست‌ها به اصناف مختلف مانند روحانیان، بانوان، پزشکان، مهندسان و دیگر اصناف بدون توجه به ملاک‌های اصلی صلاحیت به شدت انتقاد کرد.
وی در بیان ویژگی‌های نامزد اصلح گفت: کسی که می‌خواهد بر جان و مال و ناموس مردم تسلط پیدا کند و در سطوح مختلف وارد حکومت شود نباید بخیل باشد؛ چون بیت‌المال را غارت می‌کند. همچنین نباید جاهل باشد، باید دانش کافی برای این کار را داشته باشد، اهل ستم نباشد، اهل حیف و میل نباشد؛ باید برایش مهم باشد که از کجا می‌آورد و در کجا خرج می‌کند. مرتشی نباشد، نسبت به سنت‌ها بی‌تفاوت نباشد. از کسانی نباشد که همه دین را نمی‌خواهند و نسبت به دین گزینشی عمل می‌کنند.
مدیر مدرسه علمیه حضرت مهدی(عج) مشهد ادامه داد: فرد اصلح باید عاقل باشد؛ عاقل کسی نیست که بین خوب و بد بتواند انتخاب کند، بلکه «من یعرف خیر الشرین» باید بین بد و بدتر هم بتواند انتخاب کند. باید اولویت‌ها را بشناسد، تدبیر داشته باشد. عاقلانه تصمیم گرفتن یعنی این‌که در تصمیم همه جوانب را در نظر بگیرد.
وی افزود: سابقه و عملکرد ملاک خوبی است. یکی از معیارهای امیرمؤمنان(ع) این است که فرد مورد نظرش تا کنون کجا بوده است، آیا ظلم یا خیانتی داشته یا نه. حتی این‌که امین خیانت‌کاران و یاور ظالمان بوده یا نه.
این استاد حوزه علمیه مشهد ادامه داد: البته در بررسی عملکردها باید توجه داشت که حجم ظلم و خیانت انسان‌ها به عرصه عملشان بستگی ‌دارد. برخی انسان های خوبی هستند، چون عرصه‌ای برای خلاف نداشته‌اند.
وی در ادامه اظهار داشت: فرد اصلح نباید متعصب و قبیله‌گرا باشد. چرا که به نظر امیرمؤمنان(ع)، شیطان، امام‌المتعصبین است، همان روز اول بین مخلوقات خدا خط‌کشی کرد و گفت من از جناح و قبیله نار هستم و انسان از خاک. پس من بهترم.
حجت‌الاسلام نظافت صریح‌ بودن را از دیگر ویژگی‌های فرد اصلح دانست و گفت: آدم متملق و چاپلوس به‌درد نمی‌خورد. منافق‌پروری از همین‌جا شکل می‌گیرد که آدم‌های متملق میدان‌دار می‌شوند.
وی در پایان ساده‌زیستی را ملاک مهمی عنوان و خاطر نشان کرد: بر اساس فرموده امام علی(ع) خداوند بر پیشوایان واجب کرده تا در سطح فقیرترین مردم زندگی کنند تا از احوال آن‌ها خبر داشته باشند.

همایش ملی همگرایی و واگرایی در جهان اسلام در سمنان برگزار شد

همایش ملی همگرایی و واگرایی در جهان اسلام در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی در سمنان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر از سمنان، معاون فرهنگی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور بعد از ظهر امروز در این همایش گفت: فرهیختگان و دانشجویان باید بستر همگرایی در جهان اسلام را بوجود آورند و ریشه همگرایی را عبودیت و واگرایی را در خودبینی بیان کرد.

حجت‌الاسلام ابوالقاسم یعقوبی با بیان اینکه صدور آموزه های دینی به تمام دنیا را از اهداف برگزاری این همایش عنوان کرد و افزود: همگرایی ضروری‌ترین نیاز جهان اسلام است.

وی با تاکید بر حضور پرشور مرد در انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: مردم باید آزادانه و با رعایت اخلاق اسلامی در انتخابات شرکت کنند.

دبیر این همایش نیز در این مراسم گفت: این همایش با هدف ارائه راهکار علمی برای تقویت وحدت در جهان اسلام برگزار شده است که بیش از ‪۶۰‬ مقاله از سراسر کشور به دبیرخانه این همایش ارسال شد.

حجت‌الاسلام حسین ابوالفضلی افزود: بررسی راه‌ های تلاش برای نیل به وحدت در کشورهای اسلامی از طریق ارائه مباحث علمی از اهداف پژوهشی و تحقیقاتی این همایش است که 22 مقاله برتر در مجموعه ای منتشر می شود.


 

شرکت مردم در انتخابات سرنوشت ساز است

     

حضرت آیت‌الله نوری همدانی حضور در انتخابات را واجب دانست و تأکید کرد: شرکت یک نفر هم ممکن است سرنوشت‌ ساز باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، گروهی از افسران نیروی زمینی سپاه پاسداران از سراسر کشور و جمعی از معاونان عمومی و نواحی آموزش و پرورش شهرستان‌های استان کرمان، صبح امروز، پنجم اسفندماه، با حضرت آیت‌الله حسین نوری همدانی از مراجع تقلید، در قم دیدار کردند.

حضرت آیت‌الله نوری همدانی در سخنانی در این دیدار با بیان این‌که شرکت در انتخابات لازم و واجب است، گفت: همه باید در انتخابات شرکت کنیم؛ زیرا شرکت یک نفر هم ممکن است سرنوشت‌ ساز باشد.

وی افزود: همه ما نه تنها در صحنه انتخابات، بلکه در عرصه‌های دیگر زندگی نیز باید با پایمردی گام برداریم تا این نظام روز به روز قدرت‌مندتر از آنچه هست بشود و احکام اسلامی کاملاً اجرا و زمینه ظهور حضرت ولی عصر(عج) فراهم گردد.

این مرجع تقلید اظهار داشت: امروز موقعیت حساس‌تر از زمان‌های دیگر است و دشمنان نقشه‌های بیشتری می‌کشند؛ از این رو مقاومت ما هم باید روز به روز بیشتر شود و همه در صحنه حضور داشته باشیم.

                                                

وی در بخش دیگری از سخنانش درباره ویژگی‌های انتخاب شوندگان اظهار داشت: باید کسانی را انتخاب کنیم که از ابتدا با انقلاب همگام و همراه بوده‌اند و فرهنگ انقلاب را درک کرده‌اند.

مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم ادامه داد: انتخاب شوندگان باید با تقوا و متعهد باشند، هدفشان منافع شخصی نباشد و تنها به جامعه و مردم خدمت کنند.

وی تأکید کرد: نمایندگان باید آنقدر شجاع و دلیر باشند که بتوانند در برابر استکبار و صهیونیسم بایستند و با اراده آهنین مردم همراه شوند.

این مرجع تقلید در ادامه خطاب به حاضران با اذعان به این‌که شما در صحنه هشت سال دفاع مقدس و سپس در برابر همه دشمنان اسلام ایستادید و در هر عرصه‌ای چنان گام برداشتید که آن‌ها را مأیوس و ناکام کردید، ابراز داشت: یکی دیگر از آن عرصه‌ها انتخابات است و باید در این عرصه با استحکام گام بردارید.

وی سپاه، ارتش، بسیج و همه ملت ایران را بازوهای توان‌مند اسلام در برابر دشمنان اسلام خواند که باید روز به روز مقاوم‌تر باشند و با اراده محکم‌تر به راه خود ادامه دهند.

حضرت آیت‌الله نوری همدانی با اشاره به آثار و برکات انقلاب در دنیا گفت: مقاومت حزب‌الله لبنان و نهضت انتفاضه فلسطین و هر جنبشی که در دنیا رخ می‌دهد، از ایران و از شجاعت و شهامت و شهادت ‌طلبی شما سرچشمه می‌گیرد.

وی در ادامه تصریح کرد: مردم در پیش از انقلاب در برابر استکبار دچار خود کم ‌بینی و خود باختگی شده بودند و کسانی که از غرب تبعیت می‌کردند را روشنفکر و دیگران را عقب ‌مانده می‌دانستند، اما حضرت امام خمینی(ره) با ایجاد انقلاب توانست چشم مردم را به جنایات غرب باز کند.

این استاد عالی حوزه علمیه قم با تأکید بر این‌که اسلام می‌خواهد مسلمانان همچون کوه، راسخ و محکم باشند، افزود: الحمدالله مردم ایران در زمینه دست‌یابی به فن‌آوری هسته‌ای از ابتدا با اراده محکم و استقامت گام برداشتند و به لطف خدا موفق شدند.

وی در پایان مطالعه در زمینه‌های اعتقادی و اخلاقی را برای همگان لازم دانست و خاطرنشان کرد: با مطالعه در این سه بعد می‌توانیم به شبهات دشمنان در جامعه پاسخ دهیم و واجبات را به طور کامل عملی کنیم.

 

       

دور شدن از وحدت اسلامی به معنای از بین رفتن امت واحد قرآنی است

خدا در قرآن به مسأله وحدت تأکید بسیار فرموده که توسط آن امت اسلامی به امت واحدی تبدیل خواهند شد و در مقابل از دست دادن وحدت اسلامی را به معنای از بین رفتن امت واحد قرآنی می‌داند.

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، آیت‌الله «محمدعلی‌ تسخیری» دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در مراسم افتتاحیه همایش بین‌المللی «نقش آموزش علوم، فرهنگ و ارتباطات در تحکیم انسجام اسلامی» که صبح روز اول اسفندماه در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی آغاز شد، با تشکر از فعالیت‌های فرهنگی سازمان آیسسکو گفت: خداوند در قرآن به مسأله وحدت تأکید فرموده و آن را از جمله عواملی عنوان کرده که امت اسلامی به کمک آن به امت واحدی تبدیل خواهند شد چراکه از دست دادن وحدت اسلامی به معنای از بین رفتن امت واحد قرآنی است.

 

                                                

 

وی در ادامه با اشاره به «اعتصموا بحبل الله جمیعاً» افزود: اگر کشورهای اسلامی با یکدیگر وحدت نداشته باشند در فساد غرق خواهند شد، همچنین در این شرایط دشمنان اسلام می‌توانند تهدید جدی برای این جوامع باشند.

دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با تأکید بر این‌که مقصود از وحدت، تنها وحدت فکری نیست تصریح کرد: وحدت باید با موضع‌گیری عملی منسجم همراه باشد چراکه داشتن موضع‌گیری منسجم چالش‌های جوامع اسلامی را در هر زمینه رفع خواهد کرد.

تسخیری تقریب مواضع را از راهکارهای مورد نیاز برای دست‌یابی به وحدت عنوان و اظهار کرد: تقریب مذاهب به این معناست که همه مذاهب با حفظ و صیانت از اصول زمینه‌های مشترک خود را شناسایی کرده و آنها را تقویت کنند.

وی گفت: وحدت و اشاعه آن در جوامع باید به‌صورت عقلایی و منطقی صورت گیرد به همین منظور باید از هرگونه افراط‌ و تفریط در این عرصه جلوگیری شود.

تسخیری با ابراز تأسف از نبود شناخت جوامع اسلامی از یکدیگر تأکید کرد: علما باید مسائل مربوط به تقریب مذاهب اسلامی را بشناسند تا بتوانند فرهنگ تقریب را به کل جامعه منتقل کنند.

وی در پایان ابراز امیدواری کرد تا حضور و نقش ایران در تحقق وحدت اسلامی روز‌به‌روز بیشتر شود و همه نهادهای فرهنگی جهان اسلام با برنامه‌ریزی صحیح و مناسب به تقویت وحدت اسلامی بپردازند.

 

چیستی انسجام اسلامی در فضای مجازی

 

انسجام اسلامی در سایه هم‌آوایی، هم‌گرایی و تبیین چهارچوب‌های صحیح برای جهان اسلام و در مرتبه‌ای بالاتر، تمام مفاهیم دینی امکان‌پذیر است، توجه به این نکته که آیا شبیه‌سازی این تعریف در فضای مجازی نیز امکان‌پذیر است و تعریف درست از انسجام اسلامی در فضای مجازی چیست، موضوع این گزارش است.

 

توسعه اینترنت به‌طور فزاینده‌ای امکان ایجاد و حفظ روابط چندگانه را افزایش داده‌است، برخی از این نوع روابط ممکن است تنها درفضای مجازی وجود داشته‌باشد، در حوزه مفاهیم دینی این تنوع اطلاعاتی در فضای مجازی سبب به وجود آمدن تفسیرهای متعدد و بعضاً نو در میان کاربران اینترنتی در سراسر جهان خواهد شد.

رشد ارتباطات به‌واسطه رایانه از توسعه و بسط آنچه که «آنتونی گیدنز» از آن به‌عنوان «جامعه‌ای انعکاسی نام می‌برد»، حمایت و همراهی می‌کند. برای آنهایی که متصل به فضای مجازی هستند، ارتباطات به‌واسطه رایانه، فرصتی را به منظور جستجوی اطلاعات، حمایت و تأیید هویت دینی، صرف‌نظر از ملزومات زمان و جغرافیا ارائه می‌کند.

اینترنت به‌عنوان یک وسیله، دارای قابلیت عظیمی برای افزایش تنوع اطلاعات دینی در دسترس افراد و سازمان‌های سراسر جهان است. این وسیله فضایی را برای افراد به وجود می‌آورد تا هر شخصی که به آن دسترسی دارد، می‌تواند در حالت‌های مختلفی که در محیط آن‌لاین وجود دارد شرکت کند و دیدگاه‌ها و نظراتش را در قالب متن، صدا، تصویر یا صوت بیان کند و نیز می‌تواند به حجم گسترده‌ای از اطلاعات و برنامه‌های ارائه شده از سوی دیگران دسترسی یابد.

به همین دلیل، اینترنت قابلیت عظیمی برای ایجاد یک جامعه پویا دارد؛ جامعه‌ای که در آن آزادی بیان و پویایی فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و زبانی افزایش می‌یابد. طی شدن این فرآیند و به وجود آمدن فضاهای تفسیرگر دینی که با قابلیت‌های فضای مجازی هماهنگ است به عقلانیت موجود در این فضا کمک خواهد کرد.

متصل شدن نهادهای دینی همچون حوزه‌های علمیه و به وجود آمدن سایت‌های شخصی مراجع تقلید در ایران و سایر کشورهای اسلامی در فضای مجازی به گسترش و تبلیغ دین اسلام در سراسر جهان کمک خواهد کرد.

علاوه بر این وجود سایت‌های دینی شیعه و سنی در فضای مجازی و تعامل میان این دو موجب کم‌رنگ شدن اختلافات دینی و تعصبات برخاسته از احساس و پررنگ شدن قضاوت عقلانی از آموزه‌های دینی و اتحاد میان جهان اسلام خواهد شد.

این جریان در نهایت منجر به گسترش همه جانبه اسلام و انسجام آن در جهانی است که به سوی جهانی‌شدن‌ها پیش می‌رود. (عبادتی، ایکنا)

در این گزارش برآنیم تا تعریف درستی را از لفظ انسجام اسلامی در فضای مجازی ارائه دهیم و سپس به بررسی این نکته بپردازیم که انسجام اسلامی در فضای مجازی شکل گرفته است یا نه؟

 

انسجام در جهان اسلام

«محسن اسفندیاری»، مدیر فرهنگسرای IT، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، با بیان این نکته که بحث انسجام اسلامی به تمام کشورها مربوط می‌شود، می‌گوید: همه کشورهای اسلامی باید سعی کنند تا در فضای مجازی اتحاد به‌وجود بیاورند.

وی اضافه می‌کند: انسجام اسلامی تنها مختص کشور ایران به عنوان یک کشور اسلامی نیست و برای به‌وجود آمدن انسجام در فضای مجازی همه کشورهایی که مسلمان هستند باید برنامه‌ریزی و فعالیت کنند.

اسفندیاری تصریح می‌کند: انسجام اسلامی در موضوعات مختلف معنا پیدا می‌کند، مانند تمام موضوعاتی خاصی که برای دنیای اسلام پیش می‌آید.

اسفندیاری، یادآور می‌شود: باید زمانی که موضوع خاصی برای دنیای اسلام به‌وجود می‌آید کشورهای اسلامی با یکدیگر اتحاد برقرار کنند و در واقع اعلام وجود کنند و در فضای مجازی تأثیرگذار باشند.

وی می‌افزاید: برای مثال در مورد کشور خودمان و در قضیه خلیج فارس، وقتی عنوان جعلی خلیج عربی مطرح شد، فشاری که کشور خودمان به تنهایی و ایرانی‌هایی که در دیگر کشورها بودند، وارد کردند، باعث شد که این نام به‌طور کلی از بین برود و دوباره نام خلیج فارس مطرح شود، یا زمانی که موضوع سلمان رشدی و بحث کتاب آ‌یات شیطانی مطرح شد.

 

تبیین اصول برای انسجام اسلامی در اینترنت

«ابوالفضل درخشنده» بلاگر و نویسنده عرصه ادبیات دفاع مقدس، در ادامه با اشاره به اینکه معنای انسجام اسلامی در فرهنگ لغات یکپارچگی، روان بودن و روان شدن ذکر شده‌است، می‌گوید: برای نیل به هدف ایجاد انسجام اسلامی در فضای مجازی باید اصول را مشخص و در آن به وحدت نظریه رسید.

«علیرضا مشتهر»، نویسنده وبلاگ مذهبی «چند قدم تا وصال یار» نیز درباره تعریف انسجام اسلامی در فضای مجازی اظهار می‌کند: ایجاد هماهنگی در بین مسلمانان(به‌خصوص شیعیان و متدینان) و نگاه واحد در خصوص مسائل مذهبی و دینی و اتفاق نظر در این خصوص را که نتیجه آن وحدت در عمل و گفتار خواهد بود انسجام اسلامی می‌دانم.

وی اضافه می‌کند: اگر چه می‌توان گفت که شبیه‌سازی انسجام اسلامی در فضای مجازی امری مشکل بوده، اما ایجاد آن در نت ممکن است.

 

همگرایی در اصول دین برای ایجاد انسجام

«سیدفرشید یعسوبی» مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عنوان می‌کند: لفظ انسجام برای یک موضوع معین قابل تعریف است و در موضوع اسلام‌، طبیعتاً زمینه‌ انسجام اسلامی با وجود همگرایی در اصول دین به وجود خواهدآمد.

وی در ادامه یادآور می‌شود: بسیاری از احکامی که وجود دارد در فروع دین مشترک است و بعضاً در شکل ظاهری ممکن‌است تفاوت‌هایی مشاهده ‌شود و الا در محتوا خیلی متفاوت نیست.

یعسوبی رشد کشورها را از باب دین و مذهب از طریق انسجام میسر دانسته و می‌افزاید: بالاخره درصد زیادی از جمعیت کره زمین را مسلمانان تشکیل می‌دهند و این مسئله می‌تواند در معادلات بین‌المللی به عنوان یک وزنه برای مسلمانان مورد توجه قرار گیرد.

 

هم‌آوایی دنیای اسلام در تقویت انسجام

«شاکر واثقی» مدیر فرهنگسرای رسانه، اظهار می‌کند: به‌ نظر می‌رسد موضوع انسجام اسلامی که به حق از سوی رهبر معظم انقلاب نامگذاری شده‌است به نوعی متأثر از شرایط حاکم بر جهان و به‌طور خاص جهان اسلام باشد. امروز به جرأت می‌توان ادعا کرد با توجه به گسترش روزافزون وسایل ارتباط جمعی مسلمانان سراسر جهان از اوضاع سیاسی یکدیگر آگاه بوده و نسبت‌ به شرایط نیز حساس هستند.

مدیر فرهنگسرای رسانه دلیل بی‌تفاوتی افراد در مقابل هجمه‌های سنگین قدرت‌های جهان در ظلم بی‌رویه بر کشورهایی نظیر عراق، افغانستان، فلسطین و لبنان را تمسک به اختلافات و فراموشی نقاط اشتراک فرق مختلف اسلامی دانسته و می‌گوید: از آن مهم‌تر فراموشی دشمن مشترکی که سعی وافر در دمیدن در کوره افتراق و اختلاف دارد.

وی در توضیح لفظ انسجام اسلامی تصریح می‌کند: انسجام اسلامی معنایش هماهنگی و هم‌آوایی دنیای اسلام در تقویت بنیان‌های استوار دینی و ایجاد یک جریان پویا و قدرتمند برای دعوت به حق در برابر جریان مقابل و به تعبیر قرآن‌کریم این اتفاق نمی‌افتد مگر با اتحاد و همدلی؛ «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ» و این مسئله در موضوعیت اینترنت به صورت محتواهای الکترونیکی تحقق خواهد یافت.

حجت‌الاسلام «حسن عسکری»، کارشناس ارشد تفسیر و علوم قرآنی، در توضیح برداشت شخصی خودش از لفظ انسجام اسلامی و اینکه چگونه می‌توان این مفهوم را در فضای مجازی شبیه‌سازی کرد، خاطرنشان می‌شود: انسجام اسلامی یعنی؛ تمام طوایف مسلمین در مقابل قدرت‌های شیطانی که می‌خواهند اساس اسلا‌م را از بین ببرند، متحد هستند، آن چیزی که برای دشمنان اسلام خطر دارد وحدت ملت‌های مسلمان است.

«محمد زینالی اُناری»، بلاگر دینی، با اشاره به سخنی از مقام معظم رهبری درباره لفظ انسجام اسلامی عنوان می‌کند: انسجام اسلامی به قول رهبر اسلام که در قالب‌های فرهنگی کشور تأکیداتی دارند، یک فعالیت از جنس مهندسی فرهنگی می‌تواند باشد که می‌تواند در قالب‌های بزرگتر هنری و ادبی کاربرد داشته‌باشد و آینه‌ای از این فعالیت‌ها نیز قابلیت این را دارد که در فضای مجازی ارائه شود.

 

فرار از نیرنگ‌های دشمنان در سایه انسجام

همچنین «مرجان سهرابی»، کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی و وبلاگ‌نویس، در تعریف مفهوم انسجام اسلامی بیان می‌کند: انسجام اسلامی اگر به معنای پرهیز از تفرقه و جدایی در بین فرق مختلف اسلامی، با تأکید بر مشترکات و کم‌رنگ‌تر کردن اختلافات و با هدف نمایش وحدت واقعی اسلامی باشد، از نیازهای خاص این روزهای جامعه بزرگ اسلامی است.

وی ادامه می‌دهد: جامعه‌ای که در مظان اتهامات زیادی قرار گرفته و رهایی از دام‌های بسیاری که از سوی معاندان برای آن طراحی شده، جز به مدد این انسجام و وحدت اسلامی امکان‌پذیر نخواهدبود.

 

اینترنت ابزار گسترش انسجام مسلمانان

«اکبر شیرکوند»، مدرس دانشگاه و مؤلف کتاب پیامبر اعظم(ص) در اینترنت، اینترنت را به عنوان یک ابزار جهانی وسیله‌ای برای گسترش و انسجام محتواهای قرآنی موجود در فضای مجازی معرفی می‌کند.

شیرکوند در این گفت‌وگو تصریح می‌کند: با توجه به وجود فرق مختلف شیعه و سنی و غیره در اسلام ما باید به سمت محوری حرکت کنیم که حداکثر اتحاد را بتوانیم ایجاد کنیم و موضوعاتی مطرح کنیم که شبهات کمتری را ایجاد کند.

وحدت اسلامى

 

شکى نیست که هدف نهضت‏سید جمال الدین حسینى-پیشواى بزرگ آزادیخواهى در شرق و فیلسوف سیاسى و اجتماعى شیعه و مصلح دنیاى اسلام و بیدارگر اقالیم قبله-ایجاد پایگاه ضد استعمارى بود در شرق و ایجاد اتحاد میان مسلمانان و تشکل امت قرآن در برابر استعمار و نجات ایران و ایرانى به خصوص،چنانکه خود،در این باره،مى‏گوید:

اگر چشم من،در او،خیر عباد الله نباشد کور باد بهتر است. و اگر دستم براى سعادت مخلوق نکوشد از حرکت‏باز ماند. و اگر پایم در راه نجات امت محمدیه قدم نزد شکسته شود. این است مذهب من و این است مشرب من و امید آن دارم که جناب جلالت مآب اجل،به قدر اقتدار خود،در خیر ایرانیان مسکین فلک زده بکوشند... (۱)

...مرا در این جهان،چه در غرب باشم و چه در شرق،مقصدى نیست جز آنکه در اصلاح دنیا و آخرت مسلمانان بکوشم. و آخر آرزویم آن است که چون شهداى صالحین خونم در این راه ریخته شود...این همه را نوشتم[درباره چگونگى تبعید او و شکنجه‏هایى که بر او رفته بود]،تا اینکه بدانید این مصائب همه بر بدن من وارد آمد،ولى در همه این حالات،روح من مسرور بوده و هست و خواهد بود.و بلا شک بعضى ایرانیان خواهند دانست که من براى اصلاح احوال صورى و معنوى ایشان تا هر درجه ایستادگى دارم... سید جمال الدین خود،درباره اهمیت هدف خویش و موضع دشمنان و پایدارى خود،چنین مى‏گوید:

...بلى باید وقایع زمان گذشته و حال،در هر چیز،مشابه باشد.چون اشرار همگى-اگر چه در ازمنه مختلفه به عالم وجود قدم نهند-از یک شجره خبیثه مى‏باشند و اعمال و اقوالشان همیشه مشاکل و مماثل بوده است.و سنت الهیه هم در عالم خلق،على الدوام،بر نهج واحد بوده و خواهد بود.اکنون باید منتظر عجایب قدرت الهى شد.من حق نصیحت دینیه را به جا آوردم و در سلوک طریق حق،خوف و جزع که لازمه غالب نفوس است‏به خود راه ندادم،و به سبب اوهام باطله،از انذارات دم نبستم.

ما در کوچه‏ها سرمان را از خجلت نمى‏توانیم بلند کنیم.رجال و زعماى قوم ما،دست انگلیسى‏ها را مى‏بوسند.

اى خواننده!اگر از وضع سپاه و لشکر ما بپرسى،همین کافى است که بگویم ژنرال وود انگلیسى،رئیس کل قواى مملکت مصر مى‏باشد.و او را براى اضمحلال و محو کردن ما فرستاده‏اند.دست فرزندان مصرى را در قاهره و اسکندریه از کارها کوتاه و به جاى آنان افراد انگلیسى گمارده‏اند...چون مسلمانان هند،با کثرت عددشان،غالبا اصحاب مکنت و ارباب غنا و ثروت مى‏باشند،و در اسلامیت‏بغایت ثابت و پایدار و در حمایت دین و ملت،با ضعف اجسادشان جان نثار...در جمیع جوامع بلدان مشهوره آنها،با وعظهاى دلنشین و احادیث‏خیر المرسلین،در کانون درون آنها آتش افروزم...و صداى‏«یا لثارات الاسلام‏»بلند کنم...و علم اتحاد اسلامیه را بر دوش و به محاربه دینیه در آن بلاد نیز خروش برآورم... (۲)

این بود که استعمار و استعمارگران،در برابر این نهضت وسیع و همه گیر،که به سراسر سرزمینهاى اسلام کشیده شد،سخت مقاومت کردند و در صدد برآمدند تا آثار این جنبش فکرى عظیم و تحرک اجتماعى و اصلاحى و مقاوم را از میان ببرند.در زمان خود سید تا توانستند او را تبعید و شکنجه و آزار کردند، (۳) و به تهمتهایى که هیچ کم خردى نیز،آنها را در حق شخصیتى و عالمى و مصلحى قرآنى و فیلسوفى مسلمان و علوى و حسینى چونان سید جمال الدین نمى‏پذیرد متهمش ساختند،و یاران و همفکرانش را سر بریدند، (۴) و خود او را معلوم نیست‏به چه صورت تلف کردند. (۵) همین اندازه معلوم است که نگذاشتند احدى مجلس ترحیمى براى درگذشت‏یکى از بزرگترین مردان تاریخ و مجاهدان اسلام بگیرد،و جزوه قرآنى براى یکى از سرسخترین حامیان قرآن بخواند،و یادى از شهادت‏یا در گذشت-یکى از رشیدترین فرزندان حسین‏«ع‏»بکند.با اینکه در خور بود که از شخصیتى چون سید جمال الدین اسد آبادى،به عنوان یکى از مفاخر بزرگ شرق و اسلام و یکى از ارکان استوار عدالت و فضیلت انسانى،بزرگداشتى به جاى آورند چونان خود سید عظیم و بزرگ و طنین افکن...لیکن چه کسى این کار را مى‏کرد؟و از چه کسى چنین‏انتظارى مى‏رفت؟همان قدرتهاى سفیهانه و ددمنش که همواره چون ابرى شوم و دیر گذر،در برابر آفتابهاى حقیقت و فضیلت ایستاده‏اند،و حتى از بردن نام اینگونه رادمردان بزرگ جلوگیرى کرده‏اند.اینان از سید تجلیل مى‏کردند و مصیبت درگذشت او را بزرگ مى‏داشتند؟یا روشنفکران که جز اظهار نظر و تظاهر کارى نمى‏کنند،و ترس جان و نان،عقاید و افکارشان را نیز تحت الشعاع قرار مى‏دهد؟یا توده‏ها که سررشته‏داران نگذاشته‏اند سر از چیزى در آورند،و مطلبى را درست‏بفهمند و مردى را درست‏بشناسند،توده‏هایى که همینگونه قدرتها روزى توانستند به خورد آنان بدهند که على بن ابیطالب نماز نمى‏خواند،و سر حسین بن على سر مردى خارج از دین است!و...

بارى،به گفته استاد سید محمد محیط طباطبائى:

وقتى این خورشید فروزان عالم اسلام،در افق تاریک اسلامبول غروب کرد و در گورستان‏«مشایخ‏»آن شهر،بى سر و صدا و بى نشان،به خاک سپرده شد،گویى روزگار مى‏خواست انتقام کوششهاى او را بر ضد مصالح و منافع فرزندان کامکار شرق و غرب خود،از او بگیرد و پرده‏اى از خاموشى وفراموشى بر نام او فرو افکند.چنانکه در قاهره مصر،مانند در سعادت آستانه،کسى از ارادتمندان و دست پروردگان مکتب افاده او جرئت نکرد که مجلس ختم و ترحیمى،به یاد سید جمال الدین بر پا کند،همانگونه در تشییع جنازه او،جز چند تن مامور ضبطیه و یکى دو تن از خواص اصحاب عبد الحمید که آشناى سید هم بودند دیگرى شرکت نداشت.اما در همدان و تبریز و تهران،صرف انتساب به او کافى بود که شخص را، حداقل،در سیاهچال زندان بیفکند،آن هم به فرض اینکه از تیغ دژخیمان استبدادى بتواند جانى به در برد... (۶)

اینگونه بود.و پس از مرگ او نیز اقداماتى صورت گرفت.این اقدامات به طور وسیع در چند جهت ادامه یافت.تاکنون نیز مى‏نگریم که زبان و خامه استعمار علیه او مى‏گوید و مى‏نویسد.و غرض اصلى و عمده این است که مسئله اتحاد مسلمانان و بیدارى ملل شرق،که هسته مرکزى آرمانها و تعلیمات سید جمال الدین و سر لوحه مقاصد او بود،پا نگیرد و این خطر عظیم استعمار را تهدید نکند.من در اینجا-به مناسبت‏بحثى که دارم-تنها به یک جهت،از آن چند جهت،اشاره مى‏کنم.

سید جمال الدین،در راه هدف بزرگ (اتحاد مسلمین) سفرها کرد،خطابه‏ها خواند،مقالات بسیار انتشار داد.و در این مقصد،با عزم راسخ و قدرت منطق و شور ایمان و حماسه عظیمى که داشت تا آنجا موفق گشت که در شخصیتهاى بزرگ و متفکران آن روز جهان اسلام تاثیر بگذارد و هدف خویش را تجسم دهد.به عنوان نمونه باید یاد کرد که مفتى بزرگ مصر،شیخ محمد عبده،در سلک شاگردان سید در آمد و همکار و همگام او شد.و روزى بر«نهج البلاغه‏»شرح نوشت. (۷) و چاپ کرد،و حتى‏«خطبه شقشقیه‏»را جزء خطب امام دانست.و با چنین دیدى،نهج البلاغه را به سراسر سرزمینهاى عرب و اسلام سرازیر کرد،به طورى که تاکنون بارها نهج البلاغه،در کشورهاى اهل تسنن چاپ شده است و استادان و محققان اهل سنت،آن را،به صور گوناگون،با حاشیه و شرح-با حفظ همان متن و عین انتقادات و اعتراضاتى که از ناحیه امام بر دستگاه خلافت‏شده است-چاپ کرده‏اند.و اینهمه،دنباله همان کار شیخ محمد عبده است.

بارى این ایجاد رابطه اسلامى و مقدمات تفاهم،که به دست‏سید جمال الدین نقشى راستین پذیرفت،استعمار را واداشت تا از راه قلم و تالیف نیز به کار افتد و بکوشد تا رشته‏هاى سید را پنبه کند،و آثار خوب افکار او را محو سازد،و آن وحدتى را که سید تا مراحل چندى به پیریزیش توفیق یافته بود،دوباره،به دو گانگى و اختلاف مبدل نماید.البته در این مقصود، توفیق کامل نصیب آنان نگشت.زیرا ملل اسلام روز به روز درباره وحدت اسلامى و دیگر مسائل جهان خود حساسیت‏بیشتر یافته‏اند.اما بیگانگان-چنانکه گفتیم-به کوشش برخاستند،و در این منظور از پاى ننشستند.از این رو دو گروه را برانگیختند:گروهى خریده شده و مزدور،و گروهى معاند،یا سفیه،یا بى اطلاع از مبانى مذهب و تاثیر فرهنگ مذهبى در جوهر اجتماع و عنصر مقاومت.و این دو دسته را مامور کردند تا کتابها و مقالاتى بنویسند در توهین به شیعه و مقدسات شیعه و گاه تکفیر شیعه،آن هم یکى پس از دیگرى،و در نواحى مختلف کشورهاى اسلامى،و با موضعگیریهاى متفاوت،که در صفحات پیش نیز به این مسائل اشاره کردیم.در همین ایام نیز مى‏نگریم که دنباله این خیانت رها نشده است،و پس از آنهمه تحقیق و تفاهم از سوى علماى بزرگ اسلام،سنى و شیعه،باز گاه در ایام حج،مزدوران استعمار، با نوشتن و پخش رسالاتى در حمله به شیعه،به دشمنان حج و قبله و قرآن مدد مى‏رسانند... هر کس این کتابها را خوانده باشد و جو انتشار و وقت انتشار آنها را بداند مى‏فهمد که ما چه مى‏گوییم،و مى‏فهمد که کسان و کتابهایى را که ما مورد تجلیل قرار مى‏دهیم چه کرده‏اند.

یادآورى

در اینجا لازم است‏یاد شود که برخى از کسانى که در صد سال اخیر،در جهان اسلام،خود را جزو مصلحان به شمار آورده‏اند،چه بسا از مهمترین مبادى فرهنگى یک مصلح اسلامى عارى بوده‏اند.از این گروه است‏سید محمد رشید رضا (1282-1354 ق) ،که زرکلى نیز او را به عنوان‏«احد رجال الاصلاح الاسلامى‏» (۸) نام برده است.این‏«مصلح‏»،هنگامى که به مسائل مهم مربوط به امامت و فلسفه سیاسى در اسلام و جریانات شیعه و تاریخ شیعه مى‏رسد،به صورت انسانى جلوه مى‏کند بى اطلاع،یا مغرض،یا غیر مصلح.شخصى که در دنیاى اسلام،در صدد اقدامات روشنفکرانه و ضد استعمارى بر مى‏آید،باید اطلاعات وسیعى در مورد تاریخ و جغرافیاى انسانى و اقتصادى اقوام مسلمان داشته باشد،فرهنگهاى اقلیمى اسلام را بشناسد، از مذاهب و اعتقادات و ارزشها و فداها و جهادهاى فرقه‏هاى اسلامى با خبر باشد،ارج آنها را بداند،پاکدل و گشاده سینه و وسیع اندیش باشد،به ارزشهاى فرهنگى و غناى انسانى اقوام مختلف مسلمان به چشم احترام بنگرد،در تعبیر از حد ادب نگذرد،در مناقشات جانب یگانگى را رها نکند،و برادران اهل قبله را یکسان بیند.از اینجاست که سید جمال الدین اسد آبادى مى‏کوشد تا وطن و مذهبش درست معلوم نباشد،و از اینجاست که شیخ محمد عبده-چنانکه گذشت-بر«نهج البلاغه‏»شرح مى‏نویسد و آن را منتشر مى‏کند،تا از راههاى گوناگون میان فرق اسلام تفاهم پدید آید.اما کردار رشید رضا به عکس این است.او اولا،از تاریخ و فقه و حدیث و موقعیت اسلامى رجال شیعه بى‏اطلاع است.ثانیا،در هر مناسبتى اختلافات مذهبى را دامن مى‏زند و در مورد شیعه اظهاراتى مى‏کندحاکى از بى‏اطلاعى او از فرهنگ اسلامى شیعى،و بى مبالاتى او در باب ایجاد تفرقه و دامن زدن به آتش اختلافات، صرف نظر از بى ادبیها و تعبیرهاى نامناسب او نسبت‏به رجال اسلام.

و این چگونگى،براى کسى که خود را در شمار مصلحان دینى مى‏بیند و پیرو مکتب سید جمال الدین و شیخ محمد عبده مى‏داند،هیچگاه شایسته نیست.نمونه آنچه گفتیم،سخنان و نسبتهاى نادرست و بى‏ماخذ اوست در حق شیعه،در کتاب‏«السنة و الشیعة‏».از اینجا مى‏توان حدس زد که آنچه از اینگونه مطالب در تفسیر«المنار»نیز آمده است،کار رشید رضاست نه شیخ محمد عبده.بنابراین رشید رضا،بیشتر،در شمار یک داعى قومیت عربى جاى دارد تا یک مصلح اسلامى.

پى‏نوشتها:

۱.«نقش سید جمال الدین...»،ص 187.

۲.«نقش سید جمال الدین...»،ص 187 و 189 و 194 و 195 و 246 و 274 و 277.سفارش مى‏کنم به همه که این کتاب را بخوانند.سراسر آن سودمند و آموزنده است.در ملحقات کتاب چند تا از نامه‏هاى سید آمده است:

نامه‏اى به ناصر الدین شاه.

نامه‏اى به حاجى امین الضرب (هدف من) .

نامه‏اى دیگر به امین الضرب (علم در بین مردم جاهل) .

نامه‏اى دیگر به وى (چگونه مرا تبعید کردند.)

نامه‏اى دیگر به وى (تهمتهاى ناروا) . !نامه‏اى به رهبر شیعیان،میرزاى شیرازى.

نامه‏اى به علماى ایران (حملة القرآن) .

نامه‏اى به جوانان مصر.

نامه‏اى به رئیس دولت عثمانى.

آخرین نامه از زندان بابعالى-اسلامبول-به هم مسلکهاى ایرانى و چند نامه دیگر.

۳.همان کتاب،ص 192:«چگونه مرا تبعید کردند؟».

۴.همان کتاب،ص 166-176:«شهداى راه آزادى‏».

۵.همان کتاب،ص 281،نیز کتاب‏«قصه‏هاى استاد»،ص 20:«شهید راه اسلام و آزادى‏».درباره شهادت سید،مؤلف‏«تاریخ بیدارى ایرانیان‏»چنین مى‏نویسد:

«مرحوم سید جمال الدین اسد آبادى را...از زاویه مقدسه حضرت عبد العظیم،با آن حال فظیع و بى احترامى،اخراج و تبعید و بالاخره مسمومش نمودند».ج 1،ص 41.

۶.همان کتاب،ص بیست و پنجم.

۷.بجز تالیف کتاب‏«کلمات الامام‏»،با مقدمه‏اى شامل تعریفى عظیم از«نهج البلاغه‏»،و تالیف کتاب‏«مقتبس السیاسة‏»،در شرح عهد نامه مالک اشتر و سیاست‏حکومتى امام على بن ابیطالب‏«ع‏».

۸.«الاعلام‏»،ج 6،ص 361.

بیدارگران اقالیم قبله، محمد رضا حکیمی

انقلاب ایران سبب تجدید حیات اسلام در جهان شده است

این انقلاب درجامعه بشریت تأثیرات خاص خود را داشته که می‌توان از این حیث، به تأثیرات عمیق آن در جمعیت مسلمان جهان اشاره داشت که با بیداری مسلمانان، سبب تجدید حیات اسلام و توسعه آن در جهان شده است.

 

 

 

منیره نوبخت، رئیس شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) به بررسی تأثیرات انقلاب اسلامی بر افکار عمومی جهان پرداخت و اظهار کرد: مهمتریت تأثیر این انقلاب در افکار عمومی، ایجاد یک باور جهانی، نسبت به اقتدار و توانمندی ایران است که تدریجاً به علت آنکه در عصر و زمان خود واقعه عظیمی بوده، ایجاد شده است.

نوبخت ادامه داد: علی‌رغم اینکه انقلاب اسلامی ایران، واقعه بزرگی بود، شاید در باور جهانی، ادامه این راه با این قدرت متصور نمی‌شد؛ به نوعی مشابه این حرکات نیز در سطح پایین‌تری، انجام شده بود که در زمان وقوع خود مهم بود ولی با آن اهمیت نتوانست ادامه یابد.

وی گفت: وقوع انقلاب اسلامی ایران، امر مهمی بود که توجه جهانیان را به خود جلب کرد و این واقعه مهم تاریخی، مسیر قریب به سی سال را، با اقتدار طی کرد و گذر زمان تنها به کارآمدی آن افزود تا به نظامی مقتدر و بی‌بدیل در جهان و در زمان حال تبدیل شد.

نوبخت معتقد است این انقلاب در گروه‌های دیگر جامعه بشریت هم تأثیرات خاص خود را داشته که می‌توان از این حیث، به تأثیرات عمیق آن در جمعیت مسلمان جهان اشاره داشت که با بیداری مسلمانان، سبب تجدید حیات اسلام و توسعه آن در جهان شده است.

رئیس شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان خاطرنشان کرد: این انقلاب در آن گروه، طیف و در بین صاحبان اندیشه‌ای که به دنبال تحقق عدالت و مبارزه با ظلم و در رأسش استکبار هستند، باور وقوع‌پذیری این واقعه را ایجاد کرده است.

وی یادآور شد: مبارزه با استکبار و عوامل ظلم، امروز در جهان یک حرکت غیر قابل انکار تلقی نمی‌شود و عدالت‌خواهان جهان با وقوع انقلاب اسلامی اثبات کردند که مبارزه با ظلم در جهت استقرار عدالت، شدنی است و مبارزه را انجام دادند و به نتیجه رسیدند.

این فعال سیاسی در ادامه شرط پویایی و تحقق این انقلاب را مورد بررسی قرار داد و افزود: انقلاب اسلامی ایران، حقیقتاً توانسته است اهداف خود را خیلی خوب محقق کند، سرنگون‌کردن رژیم سیاسی منحرف حاکم بر جامعه اسلامی، استمرار یک نظام سیاسی صالح سالم، توسعه و اثبات ناکارآمدی نظام‌های سیاسی دیگر موجود جهان، از جمله مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده که خوشبختانه در دو بعد ملی و بین‌‌المللی تحقق پیدا کرده است.

این فعال سیاسی عنوان کرد: آنچه مسلم است، آنست که از میزان اعتقاد و باور ملت ما برای پیگیری انقلاب کاسته نشده و مهمترین عاملی است که ما را نسبت به آینده امیدوار می‌کند تا بتوانیم با قاطعیت پیش‌بینی کنیم که اهداف محقق‌نشده هم در آینده نزدیک محقق ‌خواهد شد.

نوبخت، حضور در راهپیمایی 22 بهمن را، برگزاری جشنی ملی به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی دانست و گفت: مردم ایران با این نگاه در مراسم 22 بهمن حضور همگانی می‌یابند و در جشن ملی پیروزی انقلابی که هر سال عظیم‌تر برگزار می‌شود، شرکت می‌کنند.

رئیس شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان بیان کرد: اعلام جهانی استمرار راه در ایران، هدف دیگری است که مردم آگاهانه با شرکت در این مراسم دنبال می‌کنند و بر جهانی‌شدن این حرکت و حرکت‌های اسلامی و عدالت‌خواهی دیگر تأکید دارند.

این فعال سیاسی تأکید کرد: ما یقین داریم برگزاری مقتدرانه این مراسم در ایران، سبب شادی عدالت‌خواهان بسیاری در جهان خواهد شد.

 

هویت انقلاب اسلامی موجی نیست که مدتی بعد فرود آید

رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها، هویت اسلامی ملت ایران را مانند شجره طیبه‌ای دانست که شاخه‌اش به سمت بالا می‌رود و خاطرنشان کرد: سه دهه از وقوع انقلاب این واقعیت را به اثبات رساند که هویت ما موج نیست که مدتی بعد فرود آید.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، مراسم تودیع و معارفه روسای سابق و جدید دانشگاه تهران، با حضور وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها و استادان و دانشجویان این دانشگاه در تالار علامه امینی برگزار شد.

در این مراسم حجت‌الاسلام محمدیان، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، ضمن تبریک ایام دهه فجر، انقلاب اسلامی را بزرگترین نعمت خداوند بعد از نعمت اسلام و تشیع دانست و گفت: ابعاد وجودی انقلاب تمام جامعه را تحت تأثیر قرار داده است و شکر آن کار بزرگی است.

حجت‌الاسلام محمدیان در مورد ویژگی‌های انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی مانند آینه‌ای شفاف، واقعیت‌ها را انعکاس داد، از جمله این واقعیت‌ها هویت اسلامی می‌باشد و آن هم هویتی با قرائت شیعی و اهل‌بیت. یک قرن قبل از انقلاب اسلامی، معتقدان به تمدن غرب تلاش کردند هویت اسلامی ملت ما را تغییر دهند.

وی وقوع انقلاب اسلامی را خط بطلانی بر تلاش‌های غرب اعلام کرد و گفت: آنها فکر می‌کردند انقلاب موج است که دوره‌ای اوج و زمانی فرود خواهد داشت و منتظر بودند فواره انقلاب فرو نشیند، اما پیروزی انقلاب تلاش‌های واهی آنها را نقش بر آب کرد.

رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها، هویت اسلامی ملت ایران را مانند شجره طیبه‌ای دانست که شاخه‌اش به سمت بالا می‌رود و خاطرنشان کرد: سه دهه از وقوع انقلاب این واقعیت را به اثبات رساند که هویت ما موج نیست که مدتی بعد فرود آید.

وی تقابل امروز در دنیا را تقابل بین هویت‌ها خواند و افزود: گرچه ثروت، علم و قدرت در مجموعه‌ای به نام غرب جمع شده است، اما تقابل امروز از نوع مادی و نظامی نیست، بلکه تقابل هویت‌ها است و در این میان هویتی پیروز می‌شود که اصالت بیشتری داشته باشد.

محمدیان با اشاره به تفکر غربی‌ها که دین عامل عقب‌ماندگی ملت‌های اسلامی است، گفت: آنها تبلیغ می‌کردند، اگر غرب موفق شده به دلیل کنار زدن دین بوده است، از این ابزار استفاده زیادی شد تا ملت‌های اسلامی را مرعوب پیشرفت‌های خود کنند.

وی انقلاب اسلامی را موجب حیات دوباره دانشگاه دانست و افزود: دانشگاه نقطه ضعفی که قبل از انقلاب تبلیغ می‌کردند به نقطه قوت تبدیل کرد و به این باور رسید، که در پرتو دین می‌توان پیشرفت هم کرد و امروز در جهان اسلام ایران طرفداران زیادی دارد، وقوع انقلاب اسلامی هویت جهان اسلام را به آن بازگرداند.

حجت‌الاسلام محمدیان، دانشگاه‌ها را مهد معنویت در کنار پیشرفت خواند و گفت: بهترین نمازجماعت‌ها، برنامه‌های معنوی، اعتکاف‌ها و ... در دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد، این برنامه‌ها نمادی از آن معنویت اصیل و دین‌محور در دانشگاه‌ها است، هر چند هنوز در آغاز راهیم.

وی با اشاره به وظیفه سنگین دانشگاه‌ها در بازگشت بشریت به یاد انبیاء گفت: این بازگشت با وقوع انقلاب و حرکت ملت آغاز شده و دانشگاه در این میان وظیفه بزرگی بر دوش دارد و همه اعتراف می‌کنند، عصر آینده عصر دین است.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، در پایان آیت‌الله عمید زنجانی ریاست قبلی دانشگاه تهران را از شاگردان برجسته امام (ره) تأثیرگذار، محققی توانا در فقه و حقوق اسلامی دانست و از زحمات ایشان تشکر و برای فرهاد رهبر، ریاست جدید دانشگاه تهران آرزوی موفقیت کرد.

 

آنچه که ما در سابق دچارش بودیم

 

                                  

آنچه که ما در سابق دچارش بودیم،بدترین نوع اسارت و بندگى بود، نه تنها در مسایل اقتصادى ما را وابسته کرده بودند بلکه در سایر زمینه‏ها، آنها بودند که براى ما تعیین تکلیف مى‏کردند .

امام در همان اوایل اقامتشان در پاریس، مکرر در اعلامیه‏هایى که به ایران می فرستادند، مردم را تشویق به کشاورزى و به خصوص کشت گندم می کردند و می دانیم که این فرمان تا چه حدمؤثر واقع شد، به خصوص که به لطف خدا، امسال، سال بسیار پر برکتى‏بود.

ببینید وقتى کشورى می خواهد روى پاى خود بایستد، خودش‏براى خودش تصمیم بگیرد، می تواند با یک همت مردانه قید وبندهاى بندگى را پاره کند. امسال شاید همین ایرانى که گندمش ‏را از امریکا وارد می کرد بتواند به خود کفایى برسد و دور نیست آن‏روزى که با همت مردم این سرزمین،مملکت ما بتواند در همه ‏زمینه‏ها روى پاى خودش بایستد و بى‏نیاز از غیر شود.

یادتان می آید که مردم در تظاهرات چه شعار با معنایى‏می دادند؟ استقلال،آزادى،جمهورى اسلامى. این نشانه این است‏ که یک ملت می خواهد مستقل باشد. می خواهد از نظر سیاسى خودش‏براى خودش تصمیم بگیرد. از نظر علمى خودش براى خودش‏طرح ریزى کند، خودش براى اقتصاد خودش نظر بدهد. و بالاتر ازهمه اینها می خواهد، استقلال فرهنگى،فکرى و مکتبى خود را به‏دست آورد و خودش براى خودش فکر کند و فرهنگ بسازد. بى‏شک در میان انواع گوناگون استعمار،خطرناک‏تر از همه استعمارفرهنگى است. مگر ممکن است ملتى را از نظر اقتصادى و سیاسى‏استعمار بکنند،بدون آنکه قبلا او را استعمار فکرى کرده باشند. براى بهره‏کشى از فرد باید شخصیت فکرى او را سلب کنند،او را به آنچه مال خودش است‏بدبین کنند و در عوض او را شیفته هر آنچه ‏که از ناحیه استعمارگر عرضه می شود٬ بسازند. می باید در مردم حالتى‏به نام تجدد زدگى بوجود بیاورند بطوریکه از آداب و رسوم خودشان‏متنفر بشوند، اما از آداب و رسوم بیگانه خوششان بیاید. می باید آنها را به ادبیات خودشان، به فلسفه خودشان، به کتابهاى خودشان،به‏دانشمندان و مفاخر علمى و فرهنگى خودشان بدبین کنند و در عوض‏مسحور ادبیات و فلسفه و کتابهاى دیگران کنند .

من در اینجا هشدار می دهم، ما با گرایش به مکتبهاى‏بیگانه استقلال مکتبى خودمان را از دست می دهیم.حال می خواهد آن مکتب کمونیزم باشد یا اگزیستانسیالیسم یا یک مکتب التقاطى. با این شیوه‏ها و با این طرز تفکر به استقلال فرهنگى نخواهیم رسید وبه ناچار محکوم به فنا خواهیم بود.این اعلام خطر بزرگى است که‏من می کنم.ما اگر مکتب مستقلى نمی داشتیم، خوب در آن صورت‏می گفتیم چاره‏اى نداریم باید یا به این گروه ملحق شویم،یا به آن‏گروه ولى درد بر سر این است که چنین مکتب مستقل و غیر نیازمند به غیرى را داریم. این از خودباختگى ماست که فکر می کنیم آنچه راکه داریم باید از دست‏ بدهیم و کالاى دیگران را مورد استفاده ‏قرار بدهیم.

 پیرامون انقلاب اسلامی٬ استاد شهید مرتضی مطهری

 

هم کیشان خود را دعا کن!

 

و اما حق اهل ملتک عامه فاضمار السلامه و نشر جناح الرحمه و الرفق بمسئهم و تالفهم و استصلاحهم و شکر محسنهم الی نفسه و الیک فان احسانه الی نفسه. احسانه الیک اذا کف عنک اذاه و کفاک مثونته و حبس عنک نفسه فعهم جمیعا منک منازلهم کبیرهم بمنزله الوالد و صغیرهم بمنزله الولد و اوسطهم بمنزله الاخ فمن بمنزله الولد و اوسطهم بمنزله الاخ فمن اتاک تعاهدته بلطف و رحمه وصل اخاک بما یحب للاخ علی اخیه.

 

و اما حق هم کیشان تو عموما، پس این است که در دل سلامتی آنها را بخواهی و مهربان باشی و با بدانشان نرمی و مدارا کنی و آنها را استمالت کرده و اصلاح نمایی و از نیکانشان چه نسبت به خود و چه نسبت به تو تشکر کنی، زیرا نیکی به خود نیکی به تو است در صورتی که به تو آزار نرساند و خود را از اذیت و آزار تو نگه دارد. پس همه آنها را دعا کن و عموم آن ها را یاری نما و (لازم است) همه آنها را نسبت به خود به جای خودشان بنشانی: پیران آنها را به منزله پدر و کودکانشان را به منزله فرزند و میانه آنها را به منزله برادر (و پیره زنانشان را به منزله مادر) بدانی و هرکس پیش تو آید با لطف و مرحمت احوال او را بپرسی و صله کن برادرت را به آنچه واجب است که برادر در حق برادر انجام دهد.

 

رساله حقوق٬ امام سجاد(ع)

ایستادگی و حرکت رو به جلوی ملت ایران عامل عزت نظام اسلامی است

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، ایستادگی و حرکت مستمر رو به جلوی ملت ایران در 28 سال گذشته را عامل عزت نظام اسلامی دانستند و با اشاره به راهپیمایی 22 بهمن به عنوان عرصه پرشور حضور مردمی در مقابل نگاههای جهانی، تصریح کردند: راهپیمایی روز 22 بهمن مظهر اقتدار، اراده و عزم ملی است.

در این دیدار که در سالروز بیعت تاریخی کارکنان نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) در 19 بهمن سال 57، برگزار شد، رهبر انقلاب اسلامی درخصوص اهمیت راهپیمایی روز 22 بهمن تأکید کردند: مراسم سالگرد انقلاب در ایران برخلاف اکثر کشورها، یک مراسم کاملاً مردمی است که مردم در هر شرایطی در صحنه حاضر می شوند و امسال نیز مردم ایران با حضور گسترده و حتی پرشورتر از سالهای گذشته، عزم و اراده و دلبستگی خود به انقلاب اسلامی را به رخ جهانیان خواهند کشید.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: در روز 22 بهمن، آنهایی که باید متوجه شوند ملت ایران از لحاظ عزم و اراده و دلبستگی به انقلاب در چه روحیه و وضعیتی قرار دارند، متوجه خواهند شد و به همین علت حضور در راهپیمایی 22 بهمن بسیار مهم است.
حضرت آیت الله خامنه ای از تفکر صحیح، هوشمندانه و همراه با ایمان شورانگیز و شجاعت در اقدام به عنوان عناصر اصلی عزت بخش ملت ایران در طول دوران انقلاب اسلامی یاد و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی عزت را جایگزین تحقیر بیگانگان، استقلال را جایگزین وابستگی تلخ و ذلت بار دوران طاغوت، و ایستادگی و اقتدار را جایگزین تسلیم محض در مقابل بیگانگان کرد.
ایشان با اشاره به شکل گیری هویت جدید برای کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افزودند: انقلاب اسلامی با ساقط کردن حکومت مطلقه موروثی و بی منطق سلطنت، بنای یک حکومت مردم سالاری و مبتنی بر ارزشهای انسانی را پایه گذاری کرد و با استقرار نظام اسلامی، ملت ایران راه پیشرفت خود را یافت.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ملت ایران هزینه های رسیدن به پیشرفت و اوج را نیز پرداخت کرده است، تصریح کردند: امروز به برکت انقلاب اسلامی، ملت ایران ملتی عزیز و الهام بخش است و نظام جمهوری اسلامی نیز نظامی مقتدر است که همه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای چاره ای جز اعتراف به عظمت آن ندارند.

 www.leader.ir

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اراده مصمم ملت ایران برای ادامه راه پیشرفت تأکید کردند: برآیند تحرکات گوناگون و مسئولیت های مختلف در دوره های 28 سال گذشته، حرکتی منظم رو به جلو برای ملت ایران بوده است که با وجود همه تلاش های دشمن، این حرکت متوقف نشد و در آینده نیز متوقف نخواهد شد.
ایشان لحن ستایش مراکز قدرت جهانی از ملت ایران را نتیجه ایستادگی و عزم و اراده برای ادامه مسیر پیشرفت ارزیابی و خاطرنشان کردند: البته برخی مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری دنیا به صورت خصمانه، کینه توزانه و همراه با حسادت و برخی هم با خرسندی لحن ستایش خود را بیان می کنند اما در مقابل، ملتهای مسلمان و حتی برخی ملتهای غیرمسلمان، همه با شیفتگی تمام از ایستادگی ملت ایران تجلیل می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای انتخابات را یکی از عرصه های حساس و تعیین کننده دانستند و در تبیین اهمیت آن افزودند: بررسی هر دوره از انتخابات در مقاطع مختلف نشان می دهد، تلاش تبلیغات خصمانه استکبار جهانی بر کاهش حضور و انگیزه مردم برای انتخابات متمرکز بوده است که همواره هم به نتیجه نرسیده اند و این مسئله نشان دهنده اهمیت انتخابات است.
ایشان با اشاره به درماندگی دشمنان در مقابل مردمسالاری ملت ایران خاطرنشان کردند: کسانی که به بهانه دموکراسی و دفاع از نظام های مردمی، کشور گشایی، فاجعه آفرینی و کشتار می­کنند و حتی از رژیم های کودتایی و موروثی نیز حمایت می کنند ناچارند در مقابل مردم سالاری ملت ایران دم از نبود آزادی در انتخابات، یا نبود انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات بزنند و یا برای تعطیلی انتخابات تلاش کنند که در برهه ای نیز به وسیله برخی عناصر فریب خورده این تلاش را کردند ولی به اهداف خود نرسیدند.
رهبر انقلاب اسلامی شرکت در انتخابات را فریضه و وظیفه ای ملی برشمردند و تأکید کردند: این وظیفه با روی کار بودن دولتهای گوناگون و یا جریانهای سیاسی مختلف تغییر نمی کند و همه باید خود را موظف به شرکت در انتخابات بدانند و در این مسیر نیز بهانه جویی نکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای انتخابات در نظام اسلامی را در مقایسه با سایر کشور جزو سالم ترین انتخابات ارزیابی کردند و افزودند: من به دست اندرکاران انتخابات توصیه کرده ام که باید قانون به شدت رعایت شود و همه نیز باید الزامات قانونی را بپذیرند و تسلیم قانون باشند زیرا قانون حد و فاصل حق و باطل است و قانون را نباید دور زد.
ایشان در همین خصوص خاطرنشان کردند: باید مراقب بود به کسی ظلم نشود و در مقابل حق مردم نیز تضییع نشود و با لحاظ قانون باید رعایت کرد که افراد ناصالح معرفی نشوند و انسانهای صالح هم از حقوق خود محروم نشوند.
رهبر انقلاب اسلامی مسئله اصلی در انتخابات را حضور مردم دانستند و تأکید کردند: کسانی که به نحوی دست اندرکار انتخابات اعم از سیاستگذاری، اجرا و موارد دیگر هستند باید با توجه به اهمیت حضور مردم، وظیفه خود را انجام دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تبریک نوزدهم بهمن به کارکنان نیروی هوایی ارتش و ملت ایران، حرکت تاریخی جمعی از کارکنان نیروی هوایی ارتش در نوزدهم بهمن سال 57 را نقطه عطف و حرکتی شجاعانه، هوشمندانه، به هنگام و برخاسته از ایمان توصیف کردند و افزودند: این حرکت در واقع برآیندی از مجموعه احساسات و ذهنیات نیروی هوایی ارتش در آن زمان بود.
فرمانده کل قوا با اشاره به هویت جدید و اقتدار و عزت ارتش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به سربلندی نیروی هوایی در آزمون دفاع مقدس و کارهای بزرگ این نیرو بعد از دوران دفاع مقدس اشاره و خاطرنشان کردند: نیروی هوایی باید مسیر پیشرفت خود را با شتابی مضاعف ادامه دهد و در این مسیر همچون گذشته علاوه بر اتکاء به ابزارهای مادی، در جهت تقویت بیش از پیش ایمان و اراده گام بردارد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به مسئله فلسطین و محاصره و کشتار مردم غزه، آنرا نتیجه سیاست خاورمیانه ای غلط امریکا و کنفرانس ننگین پاییزی دانستند و تأکید کردند: دولتهای اسلامی باید محاصره غزه را بشکنند و دولت و ملت مصر در این خصوص وظیفه بزرگی دارند و همه ملتهای مسلمان باید به دولت و ملت مصر برای انجام این وظیفه کمک کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای تصریح کردند: در شرایطی که مردم غزه در آتش و خون هستند و این فاجعه آفرینی نتیجه سفر رئیس جمهور امریکا به منطقه است،‌مذاکره کشورهای منطقه با امریکا و رژیم غاصب صهیونیستی هیچ فایده ای ندارد.
ایشان افزودند: دولتهای عربی باید مراقب باشند تا از آنها یا عناصر دیگری از فلسطینی ها برضد مردم غزه استفاده نشود زیرا ننگ این مسئله تا ابد بر پیشانی آنها خواهد ماند.
رهبر انقلاب اسلامی تنها راه نجات ملت فلسطین را مقاومت و ایستادگی دانستند و افزودند: ایستادگی مردم فلسطین و غزه در مقابل فشار عظیم اقتصادی و تهاجم و کشتار تحسین برانگیز است و مردم فلسطین باید مراقب توطئه دشمنان برای ایجاد جدایی میان ملت و دولت منتخب فلسطین نیز باشند.
در این دیدار امیرسرتیپ میقانی فرمانده نیروی هوایی ارتش در سخنانی با اشاره به بیعت تاریخی کارکنان نیروی هوایی با امام خمینی (ره) در سال 57، تأکید کرد: کارکنان این نیرو امروز نیز ضمن تجدید بیعت با فرماندهی کل قوا، با تمام توان آماده دفاع از منافع ملی و مرزهای آسمانی میهن اسلامی است

خود باوری و تولید علم در پرتو انقلاب اسلامی

 

اینک که ۳۰سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد،با تامل و دقت در عملکرد رژیم منحط و کاملا وابسته پهلوی، هر چه بیشتر می‌توان به دروغین و پوشالی بودن چشم اندازها و موقعیت‌هایی که سران آن رژیم تحت عناوین مضحک و جنجالی هم چون "در آستانه تمدن بزرگ "، "نوسازی"، "اصلاحات ارضی" و انقلاب سفید" برای فریب مردم ایران و توجیه وابستگی های خود به غرب وعده می دادند، پی برد.

پیشرفت‌ها و دستاوردهایی که شاه مخلوع "محمد رضا پهلوی" مدعی بود در طول دوران سلطنتش برای کشور ایران به ارمغان آورده، به اذعان و تصریح تقریبا تمامی صاحب نظران و کارشناسان خارجی و داخلی ، چیزی جز تغییر و تحولاتی سطحی و تک بعدی و در نهایت وابستگی محض به کشورهای خارجی نبوده است.

در واقع به تاراج دادن ثروت‌ها و منابع خدادادی که متعلق به همه نسل های این مرز و بوم است، و در مقابل گشودن مرزهای کشور به روی تولیدات و کالاهای بیگانگان، اساس برنامه ریزی‌ها و اقدامات اقتصادی رژیم منحط پهلوی را تشکیل می‌داد.

چنین حاکمیت و سیاستگذاری‌هایی که صرفا مبتنی بر ظاهرسازی، خود فریبی و ارضای بلندپروازی های یک حاکم است، منجر به آن شد که حتی اندیشمندان خارجی نیز از او با عنوان "شبه فاوست پر مدعا" یاد کنند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رهایی ملت و کشور ایران از بندهای استبداد و استثمار، "امام خمینی" (ره) رهبر کبیر انقلاب به طور موکد و مستمر، مسئولان و مردم را به ضرورت رسیدن به خودکفایی و استقلال برای نجات از وابستگی و عقب ماندگی توصیه کردند.

ایشان فرمودند: " همه چیزمان باید مستقل شود. استقلال با وابستگی جمع نمی شود. و ما فرهنگمان وابسته بشود استقلال نداریم اقتصادمان وابسته بشوداستقلال نداریم ... اول باید آن مطلب را درستش کرد استقلال فرهنگی استقلال اقتصادی اول باید او را درستش کرد تا بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت بگذاریم."

"مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای "نیز با تاکید ویژه بر لزوم ایجاد "جنبش نرم افزاری" و دست یابی به قله های رفیع علم و دانایی همواره از مشوقان و حامیان جوانان و نخبگان برای بالندگی و حرکت در مسیر خودباوری و خود کفایی بوده اند.

روشن است در دنیای معاصر که روابط و تعاملات میان کشورها بر مبنای منطق "زر و زور"، تعریف و تحکیم شده، یکی از راه های مهم حفظ کیان، استقلال و عزت ایران اسلامی و نیز دستیابی به توسعه پایدار، همانا تکیه بر پتانسیل های داخلی و مسلح شدن به ابزارهای بومی و داخلی در عرصه علم و صنعت است.

نظام نوپای جمهوری اسلامی، از ابتدای تاسیس با تهدیدها وتحریم های دشمنان و مخالفان مواجه بود و همین موقعیت حساس، هر ایرانی را موظف و مسئول می کند که همواره تمام توان و نیروی خود را برای کسب اعتبار و سرافرازی وطن بکار بندد، چنانچه تا کنون نیز این گونه بوده است.

 

                                

 

رشد روزافزون در عرصه های علمی و کسب افتخارات در این زمینه به قدری با سرعت انجام شده است که هم اکنون، دانشمندان و پژوهشگران ایرانی در زمره دانشمندان و پژوهشگران ممتاز جهان قرار گرفته اند. به طوری که نه تنها توجه کشورهای همسایه و منطقه که حتی کشورهای پیشرفته جهان را معطوف خود کرده و دوست و دشمن را به اعجاب در آورده اند.

"شیخ محمد طنطاوی" شیخ جامع الازهر در دیدار با مسئولان کشور اذعان کرد:

پیشرفت های علمی ایران و دانش هسته ای این کشور به عنوان پیشرفت جهان اسلام و باعت افتخار عالم اسلامی است.

هم چنین در این زمینه گزارش شبکه خبری "سی.ان.ان " در بهمن ماه جاری از پیشرفت های علمی ایران جالب توجه است.

در این گزارش آمده است: جمهوری اسلامی ایران در چند سال گذشته در زمینه علمی و فناوری، دستاوردهای چشمگیری داشته است.

بر اساس این گزارش، ایران در علوم جدید از جمله شبیه سازی، سلول های بنیادی و ساخت دارو به موفقیت های فراوانی رسیده است.

شبکه سی.ان.ان در این گزارش تصریح کرد: ایران پس از انقلاب با وجود تحریم توانسته است با تربیت متخصصان در صنعت هواپیماسازی، علوم بهداشتی و پزشکی به دستاوردها و موفقیت های مهمی برسد.

پیش از این،شبکه خبری بی.بی.سی نیز با تهیه گزارشی از پژوهشکده "رویان" و گوسفند شبیه سازی شده(رویانا)، اذعان کرده بود که ایرانیان به ویژه در زمینه سلولهای بنیادی پیشرفت چشمگیری داشته اند.

ایرانیان در پرتو انقلاب اسلامی غرور و اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازیافته و نه تنها مرزهای خودکفایی و استقلال را درنوردیدند، بلکه پیشتازانه به مرحله صدور علم و فناوری نیز گام نهادند.


***برخی از زمینه های رشد و توسعه علمی و تحقیقاتی جمهوری اسلامی:

دستیابی به علوم جدید مانند: لیزر، نانو تکنولوژی و...

پیوستن ایران به جمع کشورهای پیشرفته در دانش و فناوری سوخت هسته ای.

توسعه در علوم سخت افزاری و نرم افزاری رایانه ای.

کسب افتخارات و موفقیت های غرورآفرین دانش آموزان و دانشجویان در میدان رقابت های جهانی و المپیادهای علمی گوناگون.

گرایش روز افزون جوانان برای کسب علم و دانش و افزایش بی‌سابقه ظرفیت دانشگاه‌ها و تعداد دانشجویان از دویست هزار در پیش از انقلاب اسلامی به نزدیک به سه میلیون دانشجو در زمان حاضر.

افزایش تعداد مدارس برای پاسخگویی به رشد دویست درصدی دانش آموزان و ایجادفضای آموزشی مناسب برای علم اندوزی به منظور مقابله با مدارس چند شیفتی و تراکم بیش از حد دانش آموزان در کلاس های درس .

-مبارزه با بی‌سوادی و ارتقای سطح سواد از ۳۵درصد "با سواد" ابتدای انقلاب به حدود ۸۰درصد در زمان حاضر و به دست آوردن جوایز بین‌المللی در این زمینه.

موارد یادشده از مهم‌ترین مصادیق توسعه یافتگی در مسیر نهضت نرم افزاری بشمار می‌رود.

پیشرفت های افتخار آمیز در زمینه علوم پزشکی، داروسازی، دست یابی به دانش کشت سلول های بنیادین و شبیه سازی.

-توسعه صنایع نظامی-دفاعی، هوایی، دریایی، خودروسازی، کشاورزی، پتروشیمی،لوازم خانگی و...

-کسب رتبه جهانی در عرصه عمرانی، راه سازی و سد سازی.

-خودکفایی در زمینه فناوری ارتباطات، مخابرات و ماهواره که جدیدترین آن طراحی و ساخت راکت کاوشی "کاوشگر یک " است که روز گذشته با حضور رییس جمهوری به فضا پرتاب شد.

راکت کاوشی از جمله مقدمات اولیه پرتاب ماهواره به مدار زمین است و توسط این راکت‌ها شناسایی محیط پروازی ماهواره‌ها قبل ازپرتاب انجام می‌شود.

بدیهی است این دستاوردها و پیشرفت‌ها که چه از لحاظ کمی و چه ازلحاظ کیفی قابل قیاس با پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیست، حاصل خودباوری، ایمان، اراده، تلاش، دلسوزی و وطن دوستی جوانان غیور این مرز و بوم است که درطول تاریخ همواره خواهان سربلندی و پیروزی ایران اسلامی بوده اند.

 

به نقل از ایرنا

و در امتداد عاشورا...

 

انقلاب اسلامی امتداد عاشورای حسینی

 

 

    نگریستن به منظر گلگون و دشت آلاله های سرخ انقلاب اسلامی روح و جان هر انسان حقیقت جو را به سوی مجاهدت راستین ابا عبد الله و یاران با وفای ایشان رهنمون می شود.

    در عصر تهاجم بر عقاید و آرمان های انسانی و اعتقادی هنگامی که مزدوران و حق ستیزان برای تاختن بر اریکه قدرت و تبعیت از طبع حیوانی و خوی شهوت طلبی سعی برپایمال ساختن عناصر اعتقادی و نابود کردن حق مداران و مروجان بیداری و آگاهی را دارند، شاهد طلوع سردمداران پایداری، آزادی، عزت و شجاعت می شویم چه آن زمانی که دستگاه حکومتی یزید برای سکون و سکوت جامعه دست بیعت به سمت حسین (ع) دراز کرد و چه این زمان که رژیم منحوس پهلوی برای خاموشی وعزلت نشینی ملت، انسانی از سلاله حسین (ع) را در تنگنا و تبعید قرار داد.

    دوازده  بهمن 57 آغاز فجر انقلاب اسلامی است و حضوری که ردای سلامت بر اندام ملت خداجو و مبارز فرو نشاند و رخت ناامنی را از رخ ایران زمین برکند و کاخ دنیا طلبی و جاه خواهی جماعتی در لجن فرو رفته را برملا ساخت.

    مرفهین بی دردی که در سختی و مشقت مردم، جان و مالشان را در خموشی و سکوت در عصری که جهان به استقبال دنیای چند صدایی و انفجار اطلاعات پیش  می رفت به یغما می دادند وهرهرها و کرکرهای باده پرستان دل فروخته به مستکبرین که هستی ملت را به نیستی و ذلت بدل می ساختند در سکون تیره روزی و شب ظلمت گدازی محو می شد.

    که بود که بداند و که بود که سر بر آرد تا  از سر جرأت بانگ بر زند که همگان بدانند و آنان نیر که می دانستند جرأت بیان بیابند و نه آنان که صدا را فرو خوردند. به راستی آوای آزادی و عزت را چه کسانی سر دادند؟

    ((هیهات من الذله)). اگر آن روز امام حسین (ع) با لشکری اندک به جهاد با کفر برخاست  امروز زنان و مردان دلیری صحنه عزت و اقتدار را رقم می زنند و بودند کسانی که جان بیان نیافتند و تردید راهشان را به بیراه بدل ساخت و امام و پیشوای ملتی آزاده در قیل و قال فسخ و فجور عربده ((هل من یزید)) یزیدیان دوران را با پیام ((هل من ناصر)) مقیمان عشق به گورستان تاریخ فرستاد.

    اینجا دیار عشق و ایمان است، امتداد عاشورا، فجر انقلاب اسلامی، اقلیمی که ساکنانش امام خمینی (ره) را درک کرده و به یاریش شتافتند و نصرت خدا یارشان شد.

    عاشورا روز غلبه حق بر کفر و پیکار خون بر شمشیر بود و فجر انقلاب اسلامی فتح ایمان و سقوط باطل. حنجره سبز ملت با فریاد الله اکبر ابهت باده پرستان مفتون غرب را به زیر کشاند و پندارهای شیشه ای انقلاب سفید، کاپیتالاسیون، لایحه ایالتی و ولایتی، اصلاحات ارضی و بسیار خواهش های کاغذین که با باران الطاف حق و روح توفانی و صلابت جاودانگی خمینی کبیر به نیستی گرایید و امروز عاشورا هر سال با شکوه تر از گذشته گرامی داشته می شود و جهان به مبارزه طلبی و قیام ابا عبدالله به خود می بالد. درس اسطوره شدن کربلاییان مشق آزادگان جهان می شود و عرفان اسلامی مظهر انسان سازی زمان.

     اینک پیام خونین امام حسین (ع) در شعشعه منور فجر انقلاب اسلامی نورافشانی می کند و هزاران چلچله با مناجات نور به پاسداشت ثقلین بر می خیزند. ملت در بهمن امسال همچون سال های پیشین غریو شادی سر می دهد و در تقارن حرمت محرم در حریم بهمن به انتظار فجر یار دیرین و منتظر ایام، مهدی صاحب الزمان (عج)، می نشیند که (( و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین)) ( قصص آیه ۵)

 

                                                                             

 

نقش بهائیت در ارکان حکومت پهلوی

 

امیرعباس هویدا، هژبر یزدانی، عبدالکریم ایادی، پرویز ثابتی و اسدالله صنیعی از جمله سرسپردگان مهم بهایی در دوران حکومت پهلوی بودند.

 

یکپارچگی فقها و مراجع شیعه در رویارویی با دشمنان خارجی چون روس و انگلیس در دوران جنگ جهانی اول و دوم باعث شد تا استعمارگران به این فکر بیفتند تا از نفوذ رو به رشد مراجع در میان مردم در مقابل استعمار و دولت های استحمارگر قاجار بکاهد.

 

از این رو به موازات تشکیل فرقه وهابیت در عربستان سعودی و قرار دادن آن در مقابل شیعه، در درون شیعه نیز شکافی به وجود آوردند تا از این رهگذر به مطامع سودجویانه خود دست یابند. ظهور فرقه بهائیت در مهد تشیع یعنی ایران با واکنش تند مردم و علما مواجه شد. از اینرو در سرتاسر دوران قاجار بهائیان همواره از موقعیتی بسیار پایین در جامعه برخوردار بودند و حتی به منظور در امان ماندن از دست شیعیان دین خود را مخفی نمودند. روی کار آمدن حکومت پدر و پسر پهلوی‌ و بروز تحولات داخلی و خارجی جهش قابل ملاحظه ای در موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهائیان ایران پدید آمد. در دوران محمدرضا شاه بهائیان چنان در ارکان سیاسی و اقتصادی کشور، نفوذ پیدا کردند که به یکی از وزنه های مهم قدرت در کشور تبدیل شدند.

به طور کلی عواملی که منجر به نفوذ قابل ملاحظه بهائیان در ارکان سیاسی و اقتصادی ایران در دوران محمدرضا شاه شدند عبارتند از: نظر مساعد شاه به آنها، وجود چهره های باسواد و تحصیلکرده درمیان آنها، وجود افکار و عقاید تجدد خواهانه و دنیاگرایانه در دین بهائیت، وجود روحیه جهان وطنی و عدم تعلق خاطر به سرزمین خاص، داشتن تعصب دینی و مذهبی و بالاخره حمایت‌های صهیونیسم و استعمار انگلیس.

در این رهگذر افراد با نفوذی چون: امیرعباس هویدا، هژبر یزدانی، عبدالکریم ایادی ، پرویز ثابتی و اسدالله صنیعی از جمله سرسپردگان مهم بهایی در این دوران بودند که در جهت گسترش نفوذ بهائیان در کشور فعالیت می کردند.

حسین فردوست که از رجال مهم دربار پهلوی بود، در اعترافات خود پس از دستگیری که در دو جلد کتاب به نام "ظهور و سقوط سلطنت پهلوی" گردآوری شده است درباره فعالیت های تشکیلات بهائیان در حکومت شاه می گوید:

یکی دیگر از فرقه هایی که توسط اداره کل سوم ساواک با دقت دنبال می شد، بهائیت بود. شعبه مربوط بولتن های نوبه ای (سه ماهه) تنظیم می کرد که یک نسخه از آن از طریق من (دفتر ویژه اطلاعات) به اطلاع محمدرضا می رسید. این بولتن مفصل تر از بولتن فراماسونری بود. اما محمدرضا از تشکیلات بهائیت و به خصوص افراد بهایی در مقامات مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آنها حسن ظن نشان می داد. اصولا رضاخان نیز با بهائیت روابط حسنه داشت، تا حدی که اسدالله صنیعی را که یک بهائی طراز اول بود، آجودان مخصوص محمدرضا کرد. صنیعی بعدها بسیار متنفذ شد و در زمان علم و حسنعلی منصور و به خصوص هویدا به وزارت فرهنگ و وزارت خواربار رسید.(1)

 
1 ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، انتشارات اطلاعات، ج 1، ص 376

به نقل از خبرگزاری شبستان

 

 

 

واکاوی دلایل استراتژیک جنایت غزه

واکاوی دلایل مجازات دسته جمعی ساکنان غزه نشان می دهد تمامی آنچه که امروز از نقض حقوق بشر در این منطقه رخ می دهد بیشتر پیامد دو حادثه استراتژیک و مهم در سطح  منطقه  است که نتیجه هر دو شکست برای تل آویو و واشنگتن را به همراه داشت .اگر چه دلایلی دیگر نیز در این رخ داد تاثیرگذار بوده اند.
 اگر چه  روند تحریم و محاصره به عنوان یک اهرم فشار بر شهروندان فلسطینی از ابتدا نیز بکار گرفته می شد  اما  این بار دلایل و نتیجه متفاوت از گذشته بود. اولین حادثه را می توان  پیروزی حماس در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین دانست ، زمانی که حماس به عنوان یک جنبش مقاومت توانست اکثریت آرای مجلس قانونگذاری فلسطین را از آن خود کند و دولت را در اختیار بگیرد . اهمیت این پیروزی از آنجایی بود که اسرائیلی ها تلاش می کردند حماس را  در افکار عمومی جهان  یک جنبش تروریستی بدون پشتوانه مردمی معرفی کنند  و از سویی دیگر انتخاب دموکراتیک حماس به معنای انتخاب گزنیه مقاومت از سوی شهروندان فلسطینی بود که با رای  به حماس تثبیت شد. البته این پیروزی کار را برای اسرائیلی ها دشوار کرد و از همان ابتدا مشخص بود که آنها در برابر این دموکراسی تاب نخواهند آورد و پروسه مجازات دسته جمعی مردم فلسطین را به خاطر انتخاب دموکراتیک حماس آغاز شد که  جنبش فتح با مدیریت آمریکا اولین گام های را برای اجرایی کردن این سناریو برداشت و بنای مخالفت را با دولت حماس در یک جدول زمانی مشخص آغاز کرد.
اما واکنش های حماس مانع از آن شد که این برنامه در همان ابتدا نتیجه بدهد .حماس برای پرهیز از تنش داخلی و بحران در عرصه سیاسی فلسطین تلاش زیادی کرد تا با فتح کنار آید و حتی برخی از کرسی های کابینه  را به فتح واگذار کرد. با این حال فتح که  بحران مدیریت شده ای را اجرا می کرد به این سهم  قانع  نشد و پس از چند دوره اختلاف و درگیری داخلی ،  دولت وحدت ملی تشکیل شد که بازهم بحران ادامه یافت تا آنجایی که برگزاری انتخابات دوباره مطرح شد و سرانجام ابومازن دولت وحدت ملی را کنار زد و سلام فیاض را مامور تشکیل کابیه غیرقانونی کرد. در حالی که این اهرم فشار کارساز نشد این بار فشار بر مردم فلسطین به خاطر عقت نشینی از انتخاب خود آغاز شد . قطع حقوق کارمندان غزه و تحریم هایی که از سوی تشکیلات حودگردان آغاز شد تا قطع برق و ابتدایی ترین امکانات رفاهی از اهرم هایی بود که برای تسلیم کردن مردم غزه بکار گرفته شد. اما  تمامی این تحریم ها راه به جایی نبرد و این بار مجازات دسته جمعی فلسطینیان در دستور کار قرار گرفت که مقدمه آن اعلام منطقه غزه به عنوان منطقه متخاصم بود.
در حالی که غزه منطقه متخاصم شناخته شد ابومازن در نشست پاریس بیش از 7 میلیارد دلار کمک گرفت تا کرانه باختری به منطقه ای پراز نعمت و غزه به سرزمین نقمت تبدیل شود و این تاوانی بود که مردم فلسطین برای انتخاب دموکراتیک خود پرداخت کردند.
رخ داد مهم و استراتژیک دوم که به  افزایش فشارها و کشتار مردم غزه انجامید ، پیروزی حزب الله در جنگ تابستان 2006 بود که  عرصه سیاسی و نطامی منطقه را با متغیرات جدیدی روبه رو کرد. و به خاطر همین دلیل بود که " ایهود باراک " وزیر جنگ اسرائیل در روزهای گذشته و پس از کشتار غزه گفت : " تعداد مردمی که ما در غزه کشتیم بیش از نظامیان اسرائیلی بود که در جنگ لبنان کشته شدند."
حقیقت اینست که شکست در جنگ لبنان که به برکناری بسیاری از مقامهای نظامی و سیاسی اسرائیل و ناامنی در جامعه اسرائیلی و بی اعتمادی آنها به سران ارتش انجامید یکی از دلایل کشتار غزه بود تا شاید اینگونه  اسطوره پوشالی ارتش اسرائیل بازگردد و جامعه صهیونیستی به قدرت این ارتش امیدوار شود . جامعه ای که تمامی پارامترهای مثبت خود را از قدرت ارتش می گیرد. "

مهدی عزیزی-خبرگزاری قدس

صهیونیسم و بهائیت/۲

 

اما بشنوید از بن‌گوریون (نخست‌وزیر اسرائیل، و رئیس جناح تندرو و به اصطلاح «بازها»ی آن کشور).
بن گوریون این صمیمیت را میان رژیم اسرائیل و
قاطبه‌ی بهائیان، گسترده می‌داند. در نشریه‌ی رسمی محفل ملی بهائیان ایران می‌خوانیم: «با نهایت افتخار و مسرت، بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیای امور دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان می‌رسانیم و در ملاقات با بن‌گوریون نخست‌وزیر اسرائیل، احساسات صمیمانه بهائیان را برای پیشرفت دولت مزبور به او نمودند و او در جواب گفته است: از ابتدای تأسیس حکومت اسرائیل، بهائیان همواره روابط صمیمانه‌ با دولت اسرائیل داشته‌اند.» 6

در همین راستا، اسرائیل امکانات ویژه‌ای در اختیار فرضه ضاله قرار می‌دهد که شوقی در پیام آوریل 1954 (1333) گوشه‌ای از آن را بر شمرد. از جمله اینکه، دولت اسرائیل شعبه‌های محافل ملی بهائیان بعضی کشورها (نظیر انگلیس و ایران و کانادا) در فلسطین اشغالی را نیز به رسمیت شناخت تا امکان فعالیت مستقل داشته باشند. وی سپس مطالبی را بیان داشت که نشانگر آن است که شاید رژیم صهیونیستی برای هیچ گروه دیگری این قدر اهتمام نداشته و این از ارزش و اهمیت بهائیت برای آنان حکایت دارد: «با رئیس‌جمهور اسرائیل و نخست‌وزیر و 5 تن از وزرای کابینه و همچنین رئیس پارلمان آن کشور تماس و ارتباط حاصل گردید و در نتیجه‌ اداره‌ی مخصوصی به نام اداره بهائی در وزارت ادیان تأسیس گردید و وزیر ادیان بیانات رسمی در پارلمان ایراد [کرد] و جنبه‌ی بین‌المللی امر و اهمیت مرکز جهانی بهائی را تصریح نمود و در اثر این جریانات، رئیس‌جمهور اسرائیل مصمم گردید در اوایل عید رضوان رسماً مقام مقدس اعلی را زیارت نماید.» 7
به تدریج نتایج ملاقاتهای سیاسی، جنبه‌های ملموس و عینی
خود را نشان داد. یکی از نزدیکان شوقی پس از ذکرحمایتهای حاکم انگلیسی فلسطین از بهائیان به عنایات صهیونیستها اشاره کرده می‌گوید: «الان هم دولت اسرائیل همان روش را اتخاذ نموده و دستور رسمی داده شده است که از کلیه عوارض و مالیتها معاف باشند

البته دامنه‌ی حمایتها تنها بدینجا محدود نمی‌شد، بلکه معافیت از مالیات، «بعداً شامل بیت مبارک حضرت عبدالبهاء و مسافرخانه‌ی شرقی و غربی نیز گردید... عقدنامه بهائی به رسمیت شناخته شد، وزارت ادیان، قصر مزرعه را تسلیم نمود و وزارت معارف اسرائیل، ایام متبرکه بهائی را به رسمیت شناخت.» 8
گفتنی است که
حکومت اسرائیل قصر مزرعه را برای سازمانهای دیگری در نظری گرفته بود، اما با پیگری‌های شوقی و مراجعه‌ی مستقیمش به رؤسای حکومت اسرائیل، به این فرقه اختصاص یافت .

در تقویت بهائیت، البته سران رژیم صهیونیستی نیز نقش داشتند و مثلاً پروفسور نرمان نیویچ، از شخصیتهای سیاسی و حقوقی دولت اسرائیل و دادستان اسبق حکومت فلسطینی، در زمان مسئولیتش، بهائیت را در شمار سه دین ابراهیمی (اسلام ـ مسیحیت و یهودی) به رسمیت شناخت .

در 30 سال اخیر نیز بهائیان و رژیم صهیونیستی روابط خود را ادامه داده و نسبت به گذشته، عمق و گستردگی بیشتری بخشیده‌اند که بحث از آن مجال دیگری می‌‌طلبد .

شواهد فراوان فوق، به روشنی و به نحوی غیر‌قابل تردید، از ارتباط عمیق و گسترده میان بهائیت و صهیونیسم،‌ به ویژه رژیم اشغالگر فلسطین، حکایت دارد .

عجیب است که بهائیان در سایتها و رسانه‌های مربوط به خویش، در مقابل سؤال (یا اعتراض) نسبت به پیوند این فرقه با اسرائیل، با جسارت «کبک‌وار »! ادعا می‌کنند که هیچ رابطه‌ای بین این فرقه با صهیونیسم و اشغالگران فلسطین وجود ندارد و تمرکز بیت‌العدل اعظم بهائیان در اسرائیل پدیده‌ای کاملاً تصادفی است! و هیچ ارتباطی به علائق و منافع مشترک طرفین ندارد!

این شواهد بیش و پیش از همه، حجت را بر افراد عادی بهائیت تمام می‌کند که حکم پیاده نظام، سپر خاکریز و گوشت دم توپ را برای سران فرقه بازی می‌کنند. آنان باید بدانند که رهبرانشان چه وابستگی و پیوستگی عمیقی با صهیونیستهای غاصب و خون‌آشام دارند؟‌و از تشکیلات خود بخواهند که بابت این همه وابستگی به جنایتکاران اشغالگر، توضیح قانع کننده بدهند.

با توجه به روابط وسیع و صمیمانه و اعتماد مشترکی که میان صهیونیسم و بهائیت وجود دارد. طبیعی است که جهان اسلام و آزادگان عالم، به حضور عناصر این تشکیلات در بین خود با دیده‌ی سوءظن نگریسته و با ‌آنان برخورد طرد‌آمیز پیش بگیرند و متقابلاً بدیهی است که وقتی بهائیت، کاکل خود را این گونه محکم به زلف صهیونیسم گره می‌زند، نمی‌تواند ادعا کند که استقرار مرکزیت این تشکیلات در اسرائیل، صرفاً به دلیل قرار داشتن قبور سران فرقه در فلسطین اشغالی بوده و به این دلیل است که اسرائیل به عنوان قبله‌ی اهل بهاء برگزیده شده است .

با وجود این پیوند عمیق، بدیهی است که بهائیان باید در هزینه‌هایی که اسرائیل و صهیونیسم جهانی (در برابر خروش انقلابی مظلومان و محرومان جهان ) می‌پردازند، سهیم و شریک باشند .

 

پانوشت‌ها :
1. اطلاعات سیاسی ـ
دیپلماتیک، سال 1، شماره 12، 28 خرداد 1365، ص 6 .
2. اطلاعات سیاسی، همان، ص
6.
3. شوقی‌افندی، قرن بدیع، تهران مؤسسه ملی مطبوعات امری، 3/291
.
4. بهائیان، سید‌محمد‌باقر نجفی، چاپ اول، طهوری، 1357، صص 689 ـ 691
.
5. توقیعات
مبارکه، شوقی‌افندی، تهران مؤسسه ملی مطبوعات امری، بدیع 125، ص 290 .
6. تاریخ
قیام 15 خرداد به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جواد منصوری، چاپ اول .
7. اخبار امری، مرداد ـ شهریور 1333 ش. صص 4 ـ 5
.
8. سالنامه جوانان
بهائی ایران، ج 3 (108 ـ 109 بدیع) ص 130.

منبع: بهائیت، آنگونه که هست، «ایام» ویژه تاریخ معاصر، 6 شهریور 1386

صهیونیسم و بهائیت/۱

 

از فصول بسیار مهم در پرونده صهیونیستها روابط صمیمانه و همکاری تنگاتنگ سران آن به طور اعم و رژیم اشغالگر قدس به طور خاص با بهائیت است .

سرزمینی که بیش از نیم قرن است صهیونیسم بر آن چنگ افکنده، از دیر باز قبله‌ی بهائیان محسوب می‌شود و افزون بر این، سالها است مرکزیت جهانی بهائیت (بیت‌العدل اعظم) در آن کشور قرار دارد. از این رو این روابط حسنه، اختصاص به امروز و دیروز نداشته و از بدو تأسیس رژیم اسرائیل برقرار بوده است. اگر با تتبع و عمق بیشتری به موضع نگاه شود، می‌توان ردپای این روابط را با آژانس یهود و سران صهیونیسم جهانی در دهها سال پیش از تأسیس رژیم اشغالگر قدس یافت .

پس از سقوط و تجزیه امپراطوری عثمانی،‌فلسطین تحت قیمومت بریتانیا قرار گرفت تا چرچیل (وزیر مستعمرات انگلیس که خود را «یک وزیر ریشه‌دار» می‌خواند ) به عنوان کمک به ایجاد «کانون ملی یهود» در فلسطین، مقدمات تأسیس دولت اسرائیل را فراهم سازد. در دوران قیمومت نیز تشکیلات بهائیت در فلسطین از تسهیلات و امتیازات ویژه‌ای برخوردار بود. به نوشته‌ی شوقی افندی، در آن دوران، «شعبه‌ای به نام موقوفات بهائی در فلسطین دایر گشت و هر چیزی که به نام مقام متبرکه بهائی از اطراف عالم به اراضی مقدسه می‌رسید، از پرداخت عوارض و حقوق گمرکی معاف بود و همچنین موقوفات بهائی از پرداخت مالیات معاف بودند...».

پیدا است که استعمار بریتانیا این امتیازات را رایگان در اختیار بهائیت قرار نمی‌دهد. طبعاً سران بهائیت خدمت شایان توجهی برای انگلستان و صهیونیسم انجام داده‌ بودند که مستحق این همه عنایت و توجه ویژه شده بودند. برای درک بیشتر این خدمات باید کمی به عقب بگردیم :

هرتزل بنیانگذار صهیونیسم می‌کوشد که موافقت سلطان عبدالحمید را برای ایجاد یک مستعمره‌نشین صهیونیستی در فلسطین جلب کند، ولی او مخالفت می‌کند و حتی از پذیرش هیئت صهیونیستی به ریاست «مزراحی قاصو» که به همین منظور (همراه پیشنهادهای جذاب و فریبنده) عازم باب عالی است خودداری می‌ورزد او «همچنین یهودیان را مجبور می‌سازد که به جای اجازه‌نامه‌های معمولی، اجازه‌نامه‌های سرخ رنگ حمل کنند تا از ورود قاچاقی آنان و سکونتشان در سرزمین فلسطین جلوگیری شود.» 1 سرانجام به دلیل همین مخالفتها است که به قول صلاح زواوی (سفیر سابق فلسطین در تهران ) ، سلطان عبدالحمید... تخت خود را به بهای موضع خویش در قبال فلسطین از دست داد».2 سالها بعد در اواخر جنگ جهانی اول با شکست عثمانی، زمینه‌ی رخنه‌ی صهیونیسم به فلسطین فراهم شد و لذا در اواخر جنگ (1917) جیمز بالفور، وزیر خارجه‌ی لندن، مساعدت بریتانیا به طرح تشکیل کانون ملی یهودی در فلسطین را به صهیونیستها می‌دهد ( اعلامیه‌ی مشهور بالفور به روچیلد).

در این حال فرمانده کل قوای عثمانی که از نقشه‌های بریتانیا و صهیونیسم در مورد منطقه‌ی فلسطین اطلاع دارد،‌و عباس افندی و یاران وی را نیز در شامات و عراق و ... دست‌اندر کار کمک به ارتش بریتانیا می‌بیند، تصمیم به قتل وی و انهدام مراکز بهائی در حیفا و عکا می‌گیرد، چرا که از نقش این فرقه و رهبران آن در تحقق توطئه‌ها آگاه است. شوقی افندی رهبر بهائیان در این زمینه در کتاب قرن بدیع به صراحت خاطرنشان می‌سازد که: جمال پاشا (فرمانده کل قوای عثمانی) تصمیم گرفت عباس افندی را به جرم جاسوسی اعدام کند. 3

دولت انگلستان نیز متقابلاً به حمایت جدی از پیشوای بهائیان بر می‌خیزد و لرد بالفور تلگرافی به ژنرال آلنبی فرمانده ارتش بریتانیا (در جنگ با جمال پاشا در منطقه‌ی فلسطین) دستور می‌دهد که در حفظ و صیانت عبدالبهاء و عائله و دوستانش بکوشد و امپراتوری بریتانیا در تکمیل این اقدامات، توسط همین ژنرال آلنبی به عباس افندی لقب «سر» و نشان شوالیه‌گری اعطا می‌کند.

چندی بعد عباس افندی از دنیا می‌رود و در حیفا به خاک سپرده می‌شود. با انتشار خبر مرگ او سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های انگلیس در خاورمیانه اظهار تأسف و همدردی کرده و چرچیل (وزیر مستعمرات انگلیس) تلگرامی برای سرهربرت ساموئل ( صهیونیست سرشناس و کمیسر عالی انگلیس در فلسطین) صادر می‌کند و از او می‌خواهد مراتب همدردی و تسلیت حکومت انگلیس را به خانواده‌ی عباس افندی ابلاغ کند .
ساموئل خود با دستیارانش در تشییع جنازه‌ی عبدالبهاء حاضر شده و مقدم بر
همه‌ی شرکت‌کنندگان حرکت می‌کند.

تأسیس اسرائیل و منافع مشترک «بهاء ـ
صهیون »
تشکیل رژیم اشغالگر قدس در سال 1948 در زمان حیات شوقی افندی اتفاق
افتاد. قبل ازآن در سال 1947، سازمان ملل کمیته‌ای را برای رسیدگی به مسئله فلسطین تشکیل داد. شوقی در 14 جولای 1947، طی نامه‌ای به رئیس کمیته مزبور بر مطالب جالب توجهی از منافع مشترک بهائیت و صهیونیسم تأکید ورزید و ضمن مقایسه‌ی منافع بهائیت با مسلمانان و مسیحی‌ها و یهودی‌ها در فلسطین نتیجه گرفت که: «تنها یهودیان هستند که علاقه‌ی آنها نسبت به فلسطینی تا اندازه‌ای قابل قیاس با علاقه‌ی بهائیان به این کشور است زیرا که در اورشلیم، بقایای معبد مقدسشان قرار داشته و در تاریخ قدیم، آن شهر مرکز مؤسسات مذهبی و سیاسی آنان بوده است...» 4

14 می 1948 انگلستان به قیمومت فلسطین پایان داد و همان روز شورای ملی یهود در تل‌آویو تشکیل شد و تأسیس دولت اسرائیل را اعلام کرد. پس از آن شوقی‌افندی در پیام نوروز سال 108 بدیع (1130 ش) نظر مثبت خود و قاطبه‌ی بهائیان را پیرامون تأسیس اسرائیل این چنین تصریح کرد:«... مصداق وعده‌ی الهی به ابناء خلیل و وارث کلیم، ظاهر و باهر، و دولت اسرائیل در ارض اقدس‌، مستقر و به استقلال و اصالت آیین بهائی مفتخر و به ثبت عقدنامه بهائی ومعافیت کافه‌ی موقوفات بهائی در عکا و جبل کرمل و لوازم ضروریه‌ی بنای مرقد باب از رسوم یعنی عوارض و مالیات دولت و اقرار به رسمیت ایام تعطیلی بهائیان موفق و مؤید شده است.... 5

وی همچنین در تلگراف مربوط به تشکیل هیئت بین‌المللی بهائی (بیت‌العدل بعدی) مورخ 9 ژانویه 1951 (1329 ش) تأسیس اسرائیل را تحقق پیشگویی‌های حسینعلی بهاء و عباس افندی شمرد و سپس بین ایجاد این هیئت و تأسیس اسرائیل ارتباط مستقیم برقرار کرد و سه علت برای تأسیس این هیئت بیان داشت که در رأس آنها، تأسیس اسرائیل بود .

این مطلب بسیار عجیب و قابل توجه است،‌زیرا چه رابطه‌ای است میان مؤسسه‌ای که قرار است به عنوان بیت‌‌العدل، رهبری بهائیان را بر عهده گیرد با تأسیس یک رژیم نامشروع و جعلی؟! شوقی سه وظیفه را برای آن هیئت برمی‌شمارد که در رأس آنها: ایجاد روابط با اولیای حکومت اسرائیل قرار دارد و و ظیفه‌ی سوم نیز «ورود در مذاکره‌ با اولیای امور کشوری در باب مسائل مربوط به احوال شخصیه» است. او در جای دیگر «استحکام روابط با امنای دولت جدید‌التأسیس [= اسرائیل] در این ارض» را جزء وظایف هیئت بین‌المللی بهائی می‌داند .

بدین ترتیب، شوقی افندی به عنوان «مبتکر ارتباط صمیمانه با اسرائیل پس از تأسیس این رژیم، روابطی را با آن بنا می‌نهد که فصل مشترک آن، حمایت و اعتماد دو جانبه می‌باشد زیر او تأسیس اسرائیل را «مصداق وعده‌ی الهی به ابناء‌خلیل و وراث کلیم، ظاهر و باهر» می‌خواند .

هیئت بین‌المللی بهائی (جنین بیت‌العدل) در نامه‌ای که 1 ژوئیه‌1952 برای محفل ملی بهائیان ایران ارسال کرد به رابطه صمیمانه شوقی با دولت اشغالگر صهیونیستی اذعان می‌کند: ‌«روابط حکومت [اسرائیل] با حضرت ولی‌امر الله [= شوقی افندی] و هیأت بین‌المللی بهائی، دوستانه و صمیمانه است و فی‌الحقیقه جای بسی خوشوقتی است که راجع به شناسایی امر [= بهائیت] در ارض اقدس [= فلسطین اشغالی ] موفقتهایی حاصل گردیده است


 


انتخابات نماد مردم‌سالاری و عرصه اتحاد ملی است

 

دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان، انتخابات را نماد مردم سالاری و عرصه اتحاد همه جانبه ملت ایران می‌دانند.

 

شماری از این دانشجویان در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی در خصوص جایگاه انتخابات مجلس در آرایش سیاسی کشور اظهار داشتند: اصل مهم در هر انتخاباتی، حفظ مصالح و منافع ملی کشور و نظام اسلامی است.

آنها می‌گویند: شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی اقتدار هر چه بیشتر نظام اسلامی را به همراه دارد و اقدامی عملی به سخنان مقام معظم رهبری در اتحاد ملی و انسجام اسلامی است.

دانشجویان شرکت در انتخابات را یک وظیفه دینی و شرعی و پایبندی به نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌دانند و تاکید کردند: حضور حداکثری این قشر در کنار مردم در پای صندوق‌های رای موجب انتخاب نمایندگانی اصلح و توانمند می‌شود.

یکی از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان گفت: شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی گویای نقش مردم در تعیین سرنوشت خویش و حکومت مردم بر مردم است.

"احسان صابری" افزود: توسعه همه جانبه کشور در گرو اتحاد و همبستگی ملت ایران است .

وی مشارکت گسترده مردم در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی را وظیفه آحاد مردم دانست.

وی ادامه داد: دشمن در تلاش است تا بذر نفاق را در جامعه و در میان مردم بپاشد، اما ملت ایران هر سال با حضور در پای صندوق‌های رای با آرمان‌های رهبر کبیر انقلاب اسلامی تجدید میثاق کرده و حمایت خود را از مسوولان نظام اعلام می‌کنند.

"سمیه جلالی" یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان نیز گفت: حضور همه جانبه ملت ایران در پای صندوق‌های رای موجب اقتدار نظام جمهوری اسلامی در صحنه‌های بین‌المللی است.

وی افزود: دانشجویان باید با درک حساسیت انتخابات و تجدید میثاق با اهداف نظام جمهوری اسلامی حضور گسترده‌ای در پای صندوق‌های رای داشته باشند.

وی بیان کرد: شرکت در انتخابات یعنی سهیم بودن در تصمیمات ملی کشور و این موضوع وظیفه آحاد ملت ایران است.

"مرتضی احدی" دانشجوی دانشگاه آزاد نیز گفت: حضور در انتخابات وظیفه هر ایرانی است که برای انتخاب نماینده اصلح خود در انتخابات شرکت کند.

وی گفت: نامزدهای انتخاباتی نیز باید دیدگاه‌ها و اهدف واقع گرایانه خود را بیان کنند.

وی افزود: انتخاب در نوع شعارهای تبلیغاتی و عمل به آنها به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل در جذب آرا و حضور حداکثری مردم در پای صندوق‌های رای باید مورد توجه کاندیداهای انتخابات مجلس هشتم قرار گیرد.

وی تصریح کرد: مردم می‌توانند با انتخاب فرد اصلح که با معیارهای نظام نیز همخوانی داشته باشد، افراد شایسته‌ای را روانه مجلس کنند.

رییس دانشگاه بوعلی سینا همدان هم در این ارتباط گفت: اصل مهم در هر انتخابات مشارکت و حضور حداکثری مردم و حفظ منافع ملی کشور و نظام است.

دکتر"اردشیر خزایی" افزود: دانشجویان مهمترین نقش را در تعیین سرنوشت هر کشوری برعهده دارند.

وی افزود: دانشجویان باید به دور از جنجال‌های سیاسی و بر اساس سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کنند.

وی اظهار داشت: همان طور که مردم و دانشجویان در انتخابات گذشته نیز نشان داده‌اند با هوشیاری به پای صندوق‌های رای خواهند رفت.

۲۰۷نفر برای شرکت در هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و کسب یکی از۹کرسی استان همدان داوطلب شده‌اند.

از مجموع جمعیت یک میلیون و ‪ ۸۰۰هزار نفری استان همدان ، یک میلیون و۳۰۰هزار نفر واجد شرایط رای دادن هستند .

 

اتحاد مسلمین برای منکوب کردن اسراییل ضروری است

 

امام جمعه سنندج صدمات وارده به جهان اسلام را ناشی از عدم تبیین دشمن شناسی دانست و گفت: اتحاد، ضروری‌ترین پیش نیاز برای مقابله با حملات دشمن و منکوب کردن اسلام ستیزان به ویژه رژیم اشغالگر قدس است.

 

ماموستا حسام‌الدین مجتهدی در خطبه‌های نمازجمعه این شهر افزود: جنایات رژیم صهیونیستی که آمریکا در آن شراکت مستقیم دارد از سوی هر فرد آزاده و حقیقت خواهی در جهان محکوم است.

وی وظیفه مسلمانان را در محکومیت این جنایات فراتر از وظایف انسانی خواند و گفت: تکلیف شرعی هر مسلمان است که به فرموده پیامبر اسلام(ص) به فریاد مسلمان دیگر برسد.

وی اتحاد ملی و انسجام اسلامی را تنها یک شعار ندانست و افزود: این ضرورت راهبردی کشورمان و جهان اسلام برای برون رفت از چالش‌ها و توطئه‌های استکبار جهانی است.

خطیب نماز جمعه سنندج با اشاره به انتخابات آتی کشور گفت: اولویت هر ایرانی باید نخست مشارکت هوشمندانه و در گام بعدی انتخاب هدفمند باشد.

ماموستا مجتهدی به رعایت تقوی به عنوان یک فرآیند سعادتبخش اشاره کردو گفت: حرکت در چهارچوب موازین اسلام بدون شک راهگشای بشریت برای رسیدن به قله سعادت و تقوی ضروری‌ترین عامل موثر برای تحقق این آرزو است.




پیمان برای اجابت شیطان!

 

 

مسلمانان را چه شده است؟

 

 

مسلمانان را چه شده است؟ حمیت و غیرت آنان کجاست؟ در زمانی که غزه در آتش کفر و ستیز با اسلام می سوزد و زنان و کودکان در زیر چکمه های دژخیمان جان می سپارند چرا باید سکوت را پیش گرفت تا هرچه پیش آید خوش آید؟

 

چه شده است که در میان دول اعراب میل به منافع شخصی و ملی از صیانت از منافع دینی جدا گشته است؟ آیا جماعت عرب می دانند که در حقیقت معنا از منافع ملی خود نیز کوتاه آمده اند و این بی خردی که در شمایل سکوت و تواضع در برابر دشمن نمایان شده است موجب گسست و شکست موقعیت خودشان می شود؟

در واقع کشورهای عرب با بی تفاوتی نسبت به کشتار هم مسلکان و هم زبانان خودشان دستیابی به منافع کوتاه مدت را بر منافع بلند مدت و پایدار ترجیح داده اند و وقتی این سر فرود آوردن به این مفهوم است که  عرب به فکر عرب نیست چه برسد به فکر امت اسلام می بینیم که چه آسوده با هم در نیل به منفعتی گذرا هم پیمان شده اند،پیمان برای اجابت شیطان.

پادشاه عرب با دشمن رقص می کند آن هم در کمال بی عاری؛ دشمنی که در تمامی محصولات سینمایی و رسانه ای خود این نژاد را به سخره گرفته و برای خوش ساختن لحظات مردم آنان را مسخره می کند و نا آگاهی و حماقتشان را نمایش می دهد تا در ذهن همگان نفهمی، شهوت پرستی و شکم بارگی آنان ملکه شود.

حال این گونه تواضع در برابر دشمن و هم صدا شدن در مقابل کشتار فلسطینیان در غزه که هیچ واکنش محسوس و هیچ مخالفتی از سوی دول عرب روی ندهد به درستی بر نمایش کوته نظری عرب در سینماها و رسانه های غرب  صحه می گذارد.

چرا باید این تعبیر جا بیفتد که عرب آینده نگر نیست و فقط به لحظه می اندیشد؟ زمانی رسول مکرم اسلام (ص) با انگشت مبارکشان ماه را به یک عرب نشان می دادند و آن عرب نوک انگشت مبارک را می دید و می گفت من ماهی را نمی بینم. این روایت مصداق رفتار امروز دول عرب است کسانی که با کج فهمی و به خاطر سکوت غرب نسبت به ناهنجاری ها و تعصبات غلطشان و به خاطر فروش روز افزون نفت و خرید امکانات آرایشی و رفاهی و نیز تسلیحات نظامی حاضرند همه چبز خود را بفروشند حتی شرافت ،غیرت و تعصب دینی را.

چرا باید یک دسته از دزدان و چپاولگران غربی که با استعمار و حمله به هر کشور و سرزمینی تاریخ سیاهی را برای خود رقم زده اند اینگونه و به این راحتی اتحاد میان امت مسلمان را شکننده کنند؟ چرا کشورهای عربی قدرت تحلیل و بررسی شرایط را ندارند؟ رمز بقای آنان چیست؟ شکست اسلام و در بدو امر هم با شکست شیعه؟ آیا با این شکست همه چیز تمام شده است؟ آیا آمریکای خونخوار همراه با صهیونیست متعصب قومی نگر که در پروتکل های خود حتی مایه گذاشتن و فروش ناموس خود را برای تحقق اهدافش جایز شمرده است بعد از آن عرب را مددکار خود می داند؟ آیا کشوری که حمایت از هموطنان خود را مشروط و مقطعی می داند حمایت از جوامع عرب را اینگونه نخواهد دانست؟

شاید دایره خواسته های دول عرب تا آنجا محدود شود که جز دربار به چیزی نیندیشند. به این نمونه توجه فرمایید:

"مردم السالوادور برای آزادی و فرار از فقر مدت های مدیدی جنگیده اند ولی دائما توسط نیروهای ارتش و مزدوران دیگری که توسط آمریکا پشتیبانی شده اند، سرکوب گردیده اند.

ارتش السالوادور در سال 1932 میلادی در طول چند ساعت بیش از 30000 نفر از مردم را که 2 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دادند، قتل عام نمود. این ارتش و مزدوران الحاقی آنان توسط آمریکا پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و سیاسی می شوند."*

در سالی که مزین به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" است امید می رود مسلمانان نسبت به منافع حیاتی و پایدار امت اسلام توجه بسیار داشته باشند و در این سال بر هوشیاری خود افزوده و در تمامی مقاطع و مناسبات از منافع جمعی کوتاه نیایند که به درستی امام راحل فرمودند: اگر هر مسلمانی سطلی آب بر سر اسراییل بریزد، اسراییل را آب خواهد برد.

 

عزاداری امام حسین (ع) هویت ملی و وحدت ملی را تقویت می کند

 

عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی، عزاداری مردم برای امام حسین (ع) را موجب تقویت هویت ملی و وحدت ملی دانست.

 

حجت الاسلام اکبری جدی، عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی و رییس دبیرخانه نمایندگی رهبری در امور دانشجویان خارج از کشور در پاسخ به این سئوال که تأسی از فرهنگ عاشورا چه مشکلات اجتماعی و فردی را در جامعه حل می کند، گفت: یکی از عوامل وحدت در هر کشوری وحدت فرهنگی در یک کشور است که در دو بعد سرور ملی که به مناسبت های شاد باز می شود و دیگری سوگ ملی است که در اظهار غم و اندوه نمودار می شود، فرهنگ خاص کشور در سرور و سوگ ملی می تواند در انسجام و وحدت یک کشور موثر باشد.

 

                      

 

عضو کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: در فرهنگ ملی ما سوگ یک فرهنگ پیشرفته است و ما جز کشورهایی هستیم که امتیاز خاصی در این برگزاری داریم و در جای دیگر فرهنگ سوگ ملی به این گستردگی وجود ندارد، این فرهنگ محصول تلاش گذشتگان به خصوص در دوره صفویه است که با تأکید خود موجب پیشرفت این فرهنگ به شکل امروزی شدند و از این مسیر یعنی سوگواری تمام اقوام در کشور به هم مربوط می شوند.

وی افزود: ما در سرور ملی یک سرور تثبیت شده نداریم که بر مبنای شخصیت فرهنگی خاص کشور و در چهارچوب ملی و مذهبی باشد، اما در سوگ مذهبی یک فرهنگ پیشرفته و غنی را داریم.

 

حجت الاسلام اکبری جدی با اشاره به آثار مثبت سوگ فرهنگی اظهار داشت: عزاداری امام حسین (ع) یک هویت و فرهنگ خاصی به جامعه می دهد و موجب تقویت هویت ملی و وحدت ملی است، در حقیقت حضور مردم در این مراسم خودجوش است و از برکات این مراسم این است که استعدادهای مردم را به میدان می کشد و در برگزاری هرچه بهتر این مراسم تلاش می کنند.

وی یادآور شد: مردم در این مراسم هزینه های فکری، زمانی، مالی را در قالب ها و مناسبت های مختلف به شکل نذورات و احسان نمودار می کنند و این رفتار یکی از برکات ماه محرم است.

رییس دبیرخانه نمایندگی رهبری در امور دانشجویان خارج از کشور خاطرنشان کرد: استمرار نسل ها یکی از برکات اجتماعی عزاداری امام حسین است و عزاداری امام حسین (ع) پل ارتباط و اتصال پیوند نسل ها است که اگر این رشته ارتباطی نبود، گسستگی نسل ها بوجود می آمد، هرساله با حضور نسل قدیم و جدید در عاشورا و مراسم عزاداری امام حسین (ع) نسل قدیمی آموزش های این فرهنگ سوگواری را به جوانان می دهند.

 

وی ادامه داد: این مراسم زمینه احساس نزدیکی، عطوفت و محبت بین مردم را ایجاد می کند و هم بر یک باور اعتقادی تلاش می کنند که در حد توان در این فعالیت اجتماعی شرکت کنند، حتی کسانی که در سایر روزها اختلافی دارند، در این ایام در یک هیئت حاضر می شوند و به نوعی این مراسم تلطیف روابط اجتماعی و مهر و محبت میان مردم را رقم می زنند.

 

حجت الاسلام اکبری جدی گفت: کاستن از ناهنجاری ها و بزهکاری ها در مناسبت های سوگواری از قبیل ماه محرم و ماه رمضان نشان دهنده تعلق خاطر مردم نسبت به مراسم سوگواری مذهبی است، البته لازم است که به لحاظ فکری خط اصیل ولایت و امامت در قالب مراسم اصیل شیعه بازخوانی شود تا در تقویت فرهنگ سوگواری و انتقال کامل آن به نسل های بعدی بیشتر اثر گذارد.

 

 

همایش «موعودگرایی؛ اتحاد ملی و انسجام اسلامی» برگزار می شود

 

همایش «موعودگرایی؛ اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ویژه دانشگاه‌های استان تهران برگزار می‌شود.

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، این همایش با اعلام فراخوان به دانشگاه‌های استان تهران جهت شرکت دانشگاهیان در 4 رشته شـعر، عکـس، مقاله و نیز پایان‌نامه، هم‌اکنون در مرحله ثبت‌نام متقاضیان و دریافت آثار آنها است.

از اهداف این همایش می‌توان به تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدوی، ایجاد زمینه اتحاد ملی و انسجام اسلامی با استفاده از قالب‌های مختلف فرهنگی و پژوهشی و نیز تقویت فضای ارتباطی بهتر در بین دانشگاهیان با استفاده از بسترهای مناسب اشاره کرد.

موضوعات این همایش به دو بخش کلی مفاهیم و کاربردی تقسیم شده است که شامل موضوعاتی همچون: تعریف و تشریح معنای موعودگرایی، موعودگرایی و نقش آن در همگرایی فرهنگ‌ها و ملت‌ها و ... است.

شرکت در این همایش برای دانشجویان شاغل به تحصیل در تمامی دانشگاه‌های استان تهران اعم از دولتی، علوم پزشکی، پیام نور، آزاد اسلامی و نیز سایر دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی آزاد است.

شرکت کارمندان دانشگاه‌ها نیز در این همایش بلامانع اعلام شده است.

بنابراین گزارش، در رشته مقاله‌نویسی، متقاضیان باید با رعایت اصول نگارش، مقالات خود را به صورت تایپ شده در محیط word در قطع A4 به همراه cd فایل مربوطه ارسال دارند. ارائه چکیده مقاله نیز الزامی است.

طبق اعلام ستاد برگزاری این همایش، به تمامی شرکت‌کنندگان، لوح یادبود و به آثار برگزیده نیز جوایزی ارزنده اهداء می‌شود.

مرحله نهایی این همایش در اسفندماه سال جاری برگزار خواهد شد. 

این همایش توسط نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال برگزار می‌شود.

اتحاد و آمادگى براى انجام کارهاى بزرگ

 

حقاً امت اسلام در همه جاى عالم احساس یتیمى کرد. اگر ملت ایران همچنان لباس عزا بر تن داشته باشد و دایماً از دیدگانش اشک ببارد و مرقد مطهر آن عزیز را رها نکند، حق دارد. شاید این خلأ عظیم، تا سالهاى متمادى در دلها و جانها و محیط زندگى ما و دنیاى اسلام پُر نشود. شما از راههاى دور و نقاط مختلف کشور به این‌جا تشریف آوردید؛ اما همه احساس و انگیزه و تکلیف مشترک دارید، و این نقطه‌ى قوّت است.

براى انجام کارهاى عظیم، فقط باید به کمک و نصرت الهى و ایمان عامه‌ى مردم تکیه کرد. پول و سلاح مدرن و قدرت مادّى و سیاستبازى و سیاسیکارى، تکیه‌گاه مطمئنى براى انجام کارها نیستند. البته آن دو عامل، در عرض یکدیگر نیستند؛ بلکه در طول هم هستند؛ یعنى اگر تکیه‌گاه ما خدا و کمک الهى بود، دلهاى مردم هم متوجه پروردگار خواهد شد.

خداى متعال به رسول گرامى خود - که بزرگترین تکلیفها را متناسب با شخصیت او بر دوشش گذاشته بود و در طول تاریخ بشر، هیچ تکلیفى بدان پایه نمى‌رسید - فرمود: «هوالّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(۱)؛ یعنى همین دو تکیه‌گاه - نصرت الهى و کمک مؤمنین - تو را پیش برد. براى همین است که ما اعتقاد داریم وقتى قدرتهاى مادّى با حق سینه‌به‌سینه شوند، پوشالى و توخالى هستند، و وقتى به قدرتهاى باطل اعتنایى نشود و انسانها با اراده‌ى خود با آنها درنیفتند، هیچ عکس‌العملى نخواهند داشت، و هرگاه نیروى پُرتوان مردم با قدرتهاى باطل درگیر شود، خودبه‌خود آن قدرتها را به عقب‌نشینى وادار خواهد کرد.

در گذشته و نیم‌قرن اخیر که قدرتهاى استعمارى اروپا و امریکا با ملتها سرِستیز داشتند، هرجا ملتها با این قدرتها درافتادند، آنها مجبور به عقب‌نشینى شدند. امریکا تا وقتى امریکا بود که ملت ویتنام با او درگیر نشده بود؛ هنگامى که درگیر شد، این کشور به ظاهر قدرتمند، به یک نیروى شکست خورده که ظرف مدت چند ماه مجبور شد پانصد هزار نیروى نظامى خود را از صحنه‌ى نبرد عقب بکشد، تبدیل شد!

قدرت استعمارى فرانسه و انگلیس هم خیلى قوى محسوب مى‌شدند؛ اما هنگامى که مردم کشورهاى زیر ستم با آنها درافتادند، گویى کوهى از پنبه و پوشال به نابودى گرایید. رژیمهاى استبدادى هم این طبیعت را دارند و با مشاهده‌ى هجوم ملتها عقب‌نشینى مى‌کنند؛ ولى اگر احساس کنند که مردم جرأت مقابله را ندارند، روزبه‌روز بر فشار و تهدید خود مى‌افزایند.

باید نیروى ملت منسجم شود و با ایمان حرکت کند و به خدا تکیه دهد و از سختیها نترسد و پا عقب نکشد، تا هیچگاه دشمن به خود اجازه‌ى نفوذ ندهد. در گذشته افرادى بودند که سطحى فکر مى‌کردند و ظاهربین بودند. هرچند نمى‌شود به آنها اتهام غرض‌ورزى زد، ولى نمى‌توانستند باور کنند که توان مقابله با دشمن در ملت وجود دارد. اما آن کسى که راز حرکت تاریخ و سنتهاى الهى را مى‌دانست، ایستادگى مى‌کرد و انسجام مى‌بخشید و اراده را تقویت مى‌کرد.

در کنار همه‌ى اینها، رهبرى پیشاهنگ و قوى لازم بود که بحمداللَّه ملت ما از آن بى‌نصیب نبود. اقبال با مردم ایران بود که خداى متعال گوهر یکدانه و ذخیره‌ى خودش را به آنها عنایت فرمود. معمولاً خداى متعال گوهرهاى ناب خود را براى روزهاى حساس تاریخ بشر ذخیره مى‌کند، و ما این افتخار را داشتیم که خداوند یکى از گوهرهاى گرانبهاى خود را در میان ما قرار داده بود. خیلیها امام(ره) را مى‌دیدند، اما نمى‌شناختند و او را به انسانهاى معمولى تشبیه مى‌کردند؛ اما جوهر درخشان و فروزان او به کمک پروردگار و در سایه‌ى عبودیت خدا آشکار شد.

او براى خودش عنوان و بهره‌یى قایل نبود. آن دستى که توانسته بود تمام سیاستهاى دنیا را با قدرت خویش تغییر دهد و جابه‌جا کند، آن زبان گویایى که کلامش مثل بمب در دنیا منفجر مى‌شد و اثر مى‌گذاشت، آن اراده‌ى نیرومندى که کوههاى بزرگ در مقابلش کوچک بودند، هر وقت از مردم صحبت مى‌شد، خودش را کوچکتر مى‌انگاشت و در مقابل احساسات و ایمان و شجاعت و عظمت و فداکارى مردم سر تعظیم فرود مى‌آورد و خاضعانه مى‌گفت: مردم از ما بهترند. انسانهاى بزرگ همین‌گونه‌اند. آنها چیزهایى را مى‌بینند که دیگران نمى‌توانند و یا نمى‌خواهند رؤیت کنند.

گاهى در مقابل کارهایى که به نظر مردم معمولى مى‌آید، آن روح بزرگ و آن کوه ستبر تکان مى‌خورد و مى‌لرزید. هنگام جنگ، بچه‌هاى مدرسه در نماز جمعه‌ى تهران قلکهاى خود را شکسته بودند و پولهایش را براى جنگ هدیه کرده بودند. فرداى آن روز که خدمت امام(ره) رسیده بودم، ایشان را در حالى که چشمهاى خدابینش از اشک پُر شده بود، دیدم؛ به من فرمودند: کار این بچه‌ها را دیدى؟ به قدرى این کار به نظرش عظیم آمده بود که او را متأثر ساخته بود.

او خوب مى‌فهمید و درست تشخیص مى‌داد. او از همه‌ى انسانهایى که ما تاکنون دیده‌ایم و وصف آنها را شنیده‌ایم - غیر از انبیا و اولیا و ائمه(ع) - یک سر و گردن بالاتر بود. افراد بزرگى که ما در تاریخ گذشته و معاصر زندگى آنها را مطالعه کرده‌ایم، هیچکدامشان به لحاظ عظمت، اصلاً قابل مقایسه با شخصیت عظیم او نبودند؛ اما همین امام در مقابل مردم مى‌گفت: من در برابر شما احساس حقارت مى‌کنم.

خداى متعال آن‌قدر عظمت در اجتماع یک ملت مؤمن گنجانده، که آن را با نصرت خود مقایسه کرده است؛ «هوالّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(2). این روحیه را نگهدارید. تا شما ملت ایران، این اتحاد و آمادگى براى انجام کارهاى بزرگ را دارید، همه‌ى آرزوهاى انبیا و اولیا(ع) به دست شما قابل عمل است. آمال بزرگ آنان، استقرار عدل جهانى و نجات مستضعفان و نابودى ظلم در سطح عالم بود. البته وعده‌ى الهى حق است و استقرار عدل جهانى فقط در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه(ارواحناله‌الفداء) انجام خواهد گرفت؛ اما یک ملت مؤمن و مبارز مى‌تواند زمینه را براى تشکیل آن حکومت فراهم کند؛ همچنان که ملت ایران تاکنون توانسته و بر خیلى از مشکلات فایق آمده است.

ما امروز در مقابل قدرتهاى جهانى، احساس کوچکترین ضعفى نمى‌کنیم؛ احساس قدرت ما بالاست. ما به قدرتهاى جهانى مى‌گوییم، اگر شما محبت ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى را مى‌خواهید، باید شرایط ما را بپذیرید. اولین شرط این است که دست از زورگویى و گردن‌کلفتى و افزون‌طلبى خودتان بردارید. شرط دیگر این است که دفاع از تروریستها و مفسدان و بدکارانى را که علیه این انقلاب یا انقلابهاى دیگر مشغول توطئه هستند، رها کنید.

چرا قدرتهاى بزرگ از قبیل امریکا به خودشان حق مى‌دهند که هرجا ملتى قیام کرد و انقلابى به راه انداخت و حکومتى مردمى تشکیل داد، فوراً در اداره‌ى آن کشورها اخلال کنند و به مخالفان آن حکومتها، سلاح و تجهیزات و پول و رادیو دهند و به نفع آنها تبلیغات کنند و هزاران خباثت دیگر را مرتکب شوند، تا شاید بتوانند آن حکومتى را که مستقل است - هرچند به‌طور نسبى - از پا درآورند؟! امریکا باید به خاطر حمایت خود از ضد انقلابیون و منافقان و قاتلان مردم توبه کند. مادامى که این توبه‌هاى سیاسى انجام نگیرد، دشمنى و خشم ملت ایران نسبت به ابرقدرتها - خصوصاً شیطان بزرگ امریکا - به‌هیچ‌وجه کم نخواهد شد.

ما احساس مى‌کنیم بحمداللَّه از درون قوى هستیم. قوّت ما، نه به خاطر تکیه به کسى یا به سیاستى یا به روشى از سیاستها و روشهاى معمول دنیاست؛ بلکه به خاطر این است که با خدا رابطه داریم و مى‌دانیم براى او کار مى‌کنیم و کمک او شامل حال ماست.

ما انگیزه‌یى جز رضاى خدا و پیاده کردن احکام الهى نداریم. این، هدف ما و تمام زندگى ماست. عمرمان را در این راه گذرانده‌ایم و همه‌ى ملت ایران نیز همین احساس را دارند. بنابراین، هم به کمک الهى اعتماد و اطمینان داریم، و هم به آگاهى و ایمان و انگیزه‌ى قوى مردم متکى هستیم. باید این دو نیروى قوى را حفظ کنید.

نگذارید در انگیزه‌ها و ایمانتان، کوچکترین سستى و اختلال به وجود آید. دشمن خیلى کار مى‌کند، تا با بزرگ جلوه دادن مشکلات، ایمان و حرارت و انگیزه‌ى مردم را کم کند. البته طبیعى است ملتى که ده سال است انقلاب کرده و در طول این مدت دایماً با دشمن درگیر بوده است، مقدارى از مشکلات را تحمل کند. ملتى که هشت سال درگیر جنگ بوده و در تمام سالهاى آن، با تلاش و تدبیرى که به کار بسته، خودش را در مقابل دولتهاى دیگر مقروض نکرده و درعین‌حال توان رزمش هم پایین نیامده است، بناچار تا حدودى در مضیقه و تنگنا قرار خواهد گرفت.

وقتى ما دست نیاز به سوى کشورهاى دیگر دراز نکردیم و عزت و استقلال خود را حفظ کردیم، طبیعى است که در داخل به ما سخت بگذرد. اگر ملت رشید و قدرتمند ما تلاش کند، این سختیها و دشواریها برطرف خواهد شد. ترفند خصمانه‌ى دشمن این است که مشکلات را بزرگ جلوه دهد و موفقیتها را کوچک بشمارد و روى کمبودها انگشت بگذارد و آنها را مشکلات اصلى جامعه وانمود کند. مردم باید بر این ترفندها و تبلیغات فایق آیند.

توطئه و ترفند دیگر دشمن این است که القا کند بین مسؤولان و یا مردم، جناح‌بندى حاد خصمانه وجود دارد! مردم نباید این تبلیغات را جدى تلقى کنند. البته از لحاظ سیاسى، اختلاف سلیقه وجود دارد، که طبیعى است و وجود آن خطرى را ایجاد نمى‌کند. بارها امام(ره) مى‌فرمودند: من از این بحثها نگران نمى‌شوم؛ نگرانى ما زمانى است که اینها را عمده کنیم. نباید تصور کنیم که به خاطر این مباحثات، آحاد ملت از هم جدا مى‌شوند. اگر مسؤولان و یا مردم، اختلاف سیاسى و سلیقه‌هاى مختلف داشته باشند، باز هم دوش‌به‌دوش و دست در دست یکدیگر، براى کشور و نظام کار مى‌کنند. اگرچه در حال حاضر اختلافات سلیقه‌یى کم‌رنگ شده است، ولى مسؤولان و مردم نگذارند زمینه‌هاى اختلاف در جامعه به وجود آید.

من از همه‌ى آحاد ملت مى‌خواهم که به خاطر دوستى و علاقه‌ى به من، هیچ‌کس را مورد تهاجم یا اهانت قرار ندهند؛ این کار هیچ وجهى ندارند. معنا ندارد که یک نفر بگوید من با فلانى بیشتر دوست هستم، یا از لحاظ فکرى به فلانى نزدیکترم و دیگران دورتر هستند! باید همه در خط اسلام و انقلاب و دنبال هدفهاى اسلامى باشیم و با همان شعارها و آرمانهایى که امام عزیزمان ما را پیش برد و در مقابل دشمنان ایستادگى کرد، راه گذشته را ادامه دهیم.

خباثت و خصومت دشمنهاى ما که تغییر نکرده و ماهیت آنها که عوض نشده است؛ بنابراین باید با اتکال به خدا و پافشارى بر همان اصول، در صف واحد حرکت کنیم. افراد را طرد نکنید، به دیگران تهمت نزنید و به کسى اهانت نکنید. همه با یکدیگر برادرند و در خط امام(ره) هستند و تصمیم منتخبان مردم را با همه‌ى وجود تأیید مى‌کنند. ما تکلیف سنگینى بر دوش داریم و بایستى این راه را با قوّت و قدرت ادامه بدهیم.

من آینده را بسیار روشن مى‌بینم و مشکلات را قابل رفع مى‌دانم. احساس مى‌کنم نیروى عظیم مردمى و انقلابى خواهد توانست کوهها را از سر راه بردارد. ما از بیشترین مشکلات عبور کرده‌ایم. البته نمى‌گویم هیچ مشکلى وجود ندارد. هیچ انسان و جامعه‌یى نیست که براى انجام کارهاى بزرگ، با مشکلات مواجه نشود. آنچه در مقابل ماست، مشکلاتى است که در مقابل همت ملت ایران و اراده و قدرت درونى آنها، و بالاتر از همه لطف پروردگار، چیزى به حساب نمى‌آید.

خداوند ان‌شاءاللَّه همه‌ى شما را موفق و مؤید بدارد؛ توجهات و دعاى حضرت ولىّ‌عصر(ارواحنافداه) را شامل حال ما کند و به شما توفیق دهد تا بتوانید به بهترین وجه رضاى آن بزرگوار را کسب کنید.

۱.انفال ۶۲
۲.انفال۶۲

سخنرانى در مراسم بیعت اصناف مشهد و تعاونیهاى شهرى خراسان، مسؤولان بنیاد پانزده خرداد و نهضت سواد آموزى و تعدادى از کارکنان و مسؤولان وزارت نیرو و سازمانهاى تابعه ۸/۴/۱۳۶۸

به نقل از ندای رهبری

بررسی نگاه علامه جعفری (ره) بر گستره وحدت در جامعه اسلامی (5)

 

مطالعه اندیشه‌ی علامه محمدتقی جعفری (ره) تأکید وی بر اتحاد و اهمیت و شگفتی‌های آن در میان انسان‌‌ها را بر ما روشن می‌کند، به عقیده وی هیچ یک از پدیده‏هاى بشرى مانند دو پدیده متضاد اتحاد و خصومت، منشأ آثار و نتایج با اهمیت نبوده است.

 

علامه جعفری (ره) انواع اتحاد را در تقسیم‌بندی با استناد به آیات الهی این‌گونه بر می‌شمرد: طبیعى، ماوراى طبیعى، مربوط به ماهیت، اختیارى، ارزشى، مکتبى و قراردادى و این‌گونه تشریح می‌کند:

1. اتحاد در خالق، خالق همه آنان خدا است (ماوراى طبیعى)

2. اتحاد در حکمت بالغه خداوندى که آنان را به‌وجود آورده است و در سرنوشت و هدف اعلایى که همه انسان‌ها توانایى وصول به آن‌را دارند (ماوراى طبیعى است) از آن جهت که حکمت الهى و سرنوشت نهایى دو حقیقت فوق طبیعى هستند و (طبیعى است) زیرا تکاپو براى وصول به آن سرنوشت و هدف به اختیار انسان و در عرصه طبیعت انجام مى‏گیرد.

3. اتحاد در آغاز خلقت در عرصه طبیعت از یک پدر و مادر (طبیعى)

4. اتحاد در ماده خلقت (خاک) (طبیعى)

5. اتحاد در ماهیت و اصول مختصات جسمانى و مغزى و روانى (طبیعى و ماوراى طبیعى)

6. اتحاد در کرامت طبعى اولى (ذاتى) که خداوند بر همه انسان‌ها عنایت فرموده است (طبیعى و ماوراى طبیعى)

7. اتحاد در داشتن استعداد تحصیل کرامت ارزشى در به ثمر رساندن شخصیت انسانى (طبیعى و ماوراى طبیعى)

8. اتحاد ناشى از جاذبه کرامت ارزش میان انسان‌هاى رشد یافته (طبیعى و ماوراى طبیعى)

9. اتحاد فوق وحدت‌ها و کثرت‌هاى طبیعى، انسان‌ها با این اتحاد شگفت‌انگیز است که در این فرمول همه و همه به وحدت می‌رسند (ماوراى طبیعى)

10. اتحاد در وحدت اصول ادیان الهى (فطرى)

11. اتحاد در هدف‌گیرى‏ها (طبیعى)

12. اتحاد در برابر حقوق طبیعى و حقوق وضعى و هر قانونى که براى زندگى طبیعى و حیات معقول انسان‌ها ضرورت دارد (قراردادى طبیعى) در میان همه این اتحادها فقط شماره 8 و 9 اتحاد ناشى از جاذبه کرامت ارزشى میان انسان‌هاى رشد یافته و اتحاد فوق وحدت‌ها و کثرت‌هاى طبیعى است که به وحدت کلمه حقیقى و حذف هدف‏هاى اختیارى و وحدت در «حیات معقول» نایل مى‏‌شوند.

همچنین علامه جعفری (ره) مبنای سه دریافت حقیقى وحدت یا اشتراک همه افراد مردم در اصول و مختصات را شامل جسمانى، روانى و روحانى می‌داند، مانند اندیشه، تعقل، لذت و الم، محبت و کینه، صیانت ذات، اراده، حب شهرت و نیک‌نامى و غیر ذلک و این است منشأ اصلى آن اصل ثابت که مى‏گوید: «بر خود بپسند آن‌چه را که بر دیگران مى‏پسندى و بر دیگران مپسند آن‌چه را که بر خود نمى‏پسندى.»

 

 

در ادامه بررسی اندیشه علامه محمدتقی جعفری (ره) به شگفتی‌ها و اهمیت اتحاد در میان انسان‌ها می‌پردازیم:

به عقیده علامه (ره) هیچ یک از پدیده‏هاى بشرى مانند دو پدیده متضاد اتحاد و خصومت، منشأ آثار و نتایج با اهمیت نبوده است و به گفته وی: «اگر ما بتوانیم این توفیق را بدست بیاوریم که از سطوح ظاهرى رویدادها و شئون انسانى گذر کرده، ریشه‏هاى عمیق آن‌ها را مورد بررسى قرار بدهیم، بدون تردید دو پدیده مزبور را از عمیق‏ترین و پایدارترین ریشه‏ها خواهیم یافت.»

اتحاد میان انسان‌ها ضامن بقا و تعالی آن‌ها است و خصومت بنیان‌افکن این موضوعی است که علامه(ره) با دقت آن را مطمح نظر قرار داده و از جوانب مختلف سنجیده و مواردی را بدین شرح عنوان کرده ‌است.

اتحاد انسان‏ها با یکدیگر عامل جلوگیرى آنان از نابودى‏هاى گوناگونى بوده است که سر راه تاریخ آنان را گرفته است.

نیز اتحاد انسان‏ها با یکدیگر عامل بروز قدرت‏ها و استعدادهاى آنان بوده است، به طور کلى هیچ پیشرفت قابل توجهى بدون اتحاد و همکارى نصیب بشریت نشده است.

مسلم است که همه امتیازات مفید که افراد و جوامع انسانى به دست آورده‏اند، بر دوران‏ها و جوامع گوناگون توزیع شده، هر یک تکمیل کننده دیگرى بوده است. به اضافه این‌که اتحاد میان افراد و جوامع انسانى با اختلافات و تضادهایى که دارند، لذت روحى فوق‌العاده‏اى دارد که با هیچ یک از لذایذ معمولى قابل مقایسه نیست.

موارد بالا مؤلفاتی بر محور افکار مثبت تلقی می‌شود، اما وی معتقداست: «یکى از جالب‏ترین چهره‏هاى انسانى در تاریخ، ائتلاف و یگانگى‏هایى است که نه از روى غرض‌ورزى و سنگربندى براى از بین بردن ناتوانان صورت گرفته است، بلکه براى محو ساختن تنفر و رقابت‏هاى کشنده و به وجود آوردن تفاهم‏هاى حقیقى و اشباع حس عضویت در یک خانواده پر مهر و صفا بوجود آمده است، در نقطه مقابل این نعمت عظماى الهى انزجار و خصومت و تنفر قرار گرفته است که تاریخ ما انسان‏ها را به لجن کشیده، همه اصول و آرمان‏ها و الگوها را در هم ریخته است.»

علامه (ره) سپس خصومت و رویارویی میان انسان‌ها را برخلاف حیوانات که صرفاً برای برآوردن حاجات غذایی و رسیدن به قدرت محض تلقی می‌شود را بر مبنای موارد زیر شماره می‌کند:

1. خودخواهى با قیافه‏هاى گوناگونش.

2 . با این‌که آدمى از شیرینى و عظمت جان فرد دیگر اطلاع دارد، باز سلاح برّان به دست مى‏گیرد.

3 . با این‌که مى‏داند هیچ دلیل و علتى براى نابود کردن طرف خصومت ندارد، احساس کمترین ننگ او را وادار به کشتار مى‌کند.

4 . بیمارى خونریزى (سادیسم) در هیچ یک از انواع جانداران دیده نمی‌شود، ولى تاریخ بشرى افراد فراوانى از این بیماران را که عوامل این بیمارى را خود به وجود آورده‏اند نشان مى‏دهد.

5 . آیا تاکنون شنیده‏اید که جاندارى پس از سیر شدن از غذاى خود، به غذاى مورد احتیاج جاندار دیگرى تعدى کند؟ و اگر آن جاندار گرسنه براى دفاع از حیات خود دست به مقاومت بزند خونش ریخته شود؟ هرگز چنین پدیده پستى میان حیوانات وجود ندارد، در صورتى که قسمت عمده‏اى از کارزارها و کشتارهاى بشرى را در تاریخ همین پدیده تشکیل داده است.

6 . حیوانات مانند انسان‏ها داراى پیامبران و مصلحان و خیرخواهان و دانشمندان و فلاسفه نیستند که براى لزوم تعدیل قدرت قدرتمندان و اتحاد آنان فریادها برآورند و فداکارى‏ها کنند، در حالى که انسان‏ها به اضافه عقل و وجدان درونى، از وجود چنان پیشروان انسان دوست برخوردار بوده‏اند.

7 . حیوانات فتنه و آشوب‏هاى کشنده بر پا نمى‏کنند در صورتى که انسان‌ها این گونه تلاطم‏ها را به‌وجود مى‏آورند و همه ارزش‏ها و اصول و قوانین را مختل مى‏سازند.

8 . حیوانات از تفکر درباره تحولات سازنده و نیروهایى که تحولات مزبور را به‌وجود بیاورد محرومند ولى انسان با داشتن تفکر و نیروهاى مزبور، هنوز نتوانسته است قدرت تحول‌آفرین خود را به سود همه جانبه خود و دیگران به جریان بیاندازد، به این معنى که انسان به هر دگرگونى که اقدام کرده است بدان جهت که خودخواهى‏هایش را نتوانسته است مهار کند، اغلب تحولاتى را که به‌وجود آورده است به زیان دیگران تمام کرده است.

علامه بزرگوار (ره) مطرح می‌کند که انسان‌ها داری آن‌چنان قدرت اتحادی هستند که شگفتی‌ساز است و این علی‌رغم همه تفاوت‌ها و مجزابودن آن‌ها بنابر خصوصیات جسمانی و روانی است، به نوعی که این روابط گاه می‌تواند در قالب اتحاد نمایان شده و گاه بنابر اختلاف سخت در کیفیات روانی بسیار دور و با فاصله باشد.

این اتحادها می‌توانند در حالاتی چون هم وطن بودن و هم‌نژاد و هم‌کار و هم‌عقیده بودن و غیره بروز کنند.

وی بیان کرده که بدون تردید چنین اتحادهایى میان سایر جانداران وجود ندارد لذا بایستى آن‌ها را از مختصات روانى انسان‌ها به‌شمار آورد.

همچنین در ارتباطات انسانی این اتحادها به گونه‌ای هستند که با انگیزه‏هاى برون ذاتى مانند وطن و نژاد و کار و عقاید مربوط به فرهنگ‏ها و اخلاقیات ناشى از محیط و ارتباطات انسان‏ها با یکدیگر به‌وجود مى‏آیند با بروز تحولات در آن انگیزه‏ها و عوامل، دگرگونى‏هایى در اتحادهاى بروز مى‌کند.

اتحاد شگفت‌انگیز از نظر علامه (ره) اتحاد برین است که به‌صورت درونی است و هیچ‌گونه اختلاف جسمانی و درون ذاتی نمی‌تواند در آن اثر گذارد و یا آن را محو و نابود کند.

البته وی معتقد بوده که این اتحاد برین مربوط به همه انسان‏ها و در همه جوامع و در همه شرایط و دوران‏ها به صورت مؤثر استفاده نشده است، این نوع اتحاد اگر به فعلیت برسد و بارور شود، اتحاد شگفت‌انگیزى را میان آدمیان به وجود مى‏آورد.

بهترین شاهد وجود این استعداد، پدیده محبت و عشق میان افراد فراوانى از انسان‏ها است که سرتاسر تاریخ را پر کرده‌اند.

البته وی صرف وجود عشق و محبت را به‌وجود آورنده اتحاد نمی‌داند بلکه این دو پدیده را عامل حرکت و به فعلیت رسیدن استعداد مزبور دانسته که منجر به اتحاد مى‏‌شود، زیرا دو پدیده مزبور مرتبه شدیدى از اراده است که از کیفیت‌هاى خاص روانى است، در صورتى که اتحاد مورد بحث از جوهر جان‏هاى آدمیان سر بر مى‏کشد.

وی همچنان یادآوری می‌کند اتحادى که مورد بررسى ما است، میان ارواح تکامل یافته بشرى است که توانسته‏اند ارتباط کل انسان‏ها را با مشیت وحدت‌ساز خداوند بزرگ درک کنند و در این امتداد است که اهمیت عناصر اتحاد با هدف حیات نمود می‌یابد.

علامه جعفری (ره) در تبیین این اتحاد اعلا این‌گونه اظهار می‌کند: «هیچ ارتباط و اتحاد و انضمامى در میان انسان‏ها جز با اتحاد در هدف حیات امکان‏پذیر نیست، عواملى که تاکنون به‌عنوان عوامل اتحاد براى انسان‌ها مطرح شده است، مانند نژاد و وطن و خویشاوندى نسبى و هم‌رنگى و عوامل حقوقى و اقتصادى اگر چه هر یک از آن‌ها با کیفیت مخصوص به خود می‌تواند انسانى را به انسان دیگر مربوط بسازد، ولى هیچ یک از آن‌ها از اصالت و استحکام و پایدارى که در عامل هدف حیات وجود دارد، برخوردار نیست.»

حمایت و هوادارى از نژاد و وطن و دیگر عوامل ارتباط و پیوستگى اگر در تحلیل نهایى به خودخواهى نرسد که براى حفظ مبانى اصیل حیات مطلوب است و در صورت خود محورى تباه کننده است، به یک تعصب خشک و خالى مستند می‌شود.

اتحاد واقعی هنگامی شکل می‌گیرد که این پیوستگی فقط با اعتلای هدف اعلای حیات تحقق گیرد، آن وقت اگر چند انسان که در هدف اعلاى حیات با یک‌دیگر متحد شده‏اند، جاذبه موجود میان آنان یک جاذبه روحى ناب و خالص است که در حال تکاپو به مقصد و هدف اعلاى حیات قرار گرفته‏اند، هیچ عامل مزاحمى نمی‌تواند این جاذبیت را از کار بیندازد، اگر چه دورترین افراد از هم‌دیگر از نظر نژادى و قومى و سرزمین زندگى و خویشاوندى نسبى و وطن و غیر ذلک بوده باشند.

 

انتقال پیام های غدیر نوید بخش وحدت و انسجام ملی است

 

وزیرامورخارجه کشور در کنگره غدیر مازندران، انتقال پیام های غدیر را نوید بخش وحدت، انسجام و جلوگیری از تفرقه مسلمین جهان دانست.

به گزارش خبرگزاری شبستان از ساری، دکتر منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشور در آیین افتتاحیه کنگره بین المللی غدیر ضمن قرائت پیام دکتر احمدی نژاد گفت: جامعه امروز بشری بیش از هر زمان دیگری نیازمند غدیر، عدالت خواهی و ابعاد شخصیتی امام علی (ع) است و در این رهگذر امروز شاهد آن هستیم که سکولاریسم برآمده از لیبرال دموکراسی بیش از هر زمان دیگری به علی شناسی نیاز دارد.

                                                                

وی با اشاره به رنج و بی عدالتی در دنیای امروز ادامه داد: اندیشمندان، روشنفکران و توده مردم در جهان از اوضاع حاکم بین المللی رنج می برند.

وی افزود: باید مبانی و سیره امام علی(ع) و گفتار و کردار آن امام همام را برای توده های مردم جهان به شیوه ای و برای اندیشمندان و فضلای مختلف به طریق دیگر بیان کرد، چرا که جهان به مدل و الگو سازی از امام علی(ع) نیاز دارد.


وی ارائه بیش از 600 مقاله به کنگره بین المللی غدیر و انسجام اسلامی را بیانگر فراوانی مخاطبان انقلاب اسلامی در جهان خواند و تصریح کرد: دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از روحیه عدالت طلبانه و قرار دادن عدالت در راس امور، عدالت اسلامی را به عنوان اکسیر شفا بخش بشریت معرفی کرده است.


متکی اظهار داشت: دستگاه دیپلماسی کشور خود را مقید به ترویج فرهنگ غدیر در سراسر جهان کرده و جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از مجموعه آموزه های امام (ره) و انقلاب اسلامی بیشترین اهتمام خود جهت برآوردن نیازهای جوامع محروم کرده است.


وزیر امور خارجه کشور در پایان با بیان اینکه قصد داریم سفرهای دوره ای به خارج از کشور برای انتقال فرهنگ به کشورهای جهان داشته باشیم، یادآور شد: انتقال پیام های غدیر نوید بخش وحدت، انسجام و جلوگیری از تفرقه مسلمین جهان است
.

برگزاری نشست علمی"انسجام اسلامی و سند چشم انداز جمهوری اسلامی"

 

نشست علمی "انسجام اسلامی و سند چشم انداز جمهوری اسلامی" با حضور اندیشمندان حوزه و دانشگاه درمحل دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد.

به گزارش ایرنا، حجت‌الاسلام دکتر محسن الویری استاد حوزه و دانشگاه دراین نشست گفت: انسجام اسلامی نوعی همگرایی، همکاری، بهم پیوستگی اجزا وحس ویژگی مشترک میان آحاد ملتهای مسلمان است و تنها محدود به دولتها نیست.

وی افزود: این انسجام با اتحاد ملی رابطه‌ای ناگسستنی دارند، همانگونه که انسان‌ها هراندازه که بتوانند محیط درون خویش را مدیریت می‌کنند، در محیط بیرون نیز باید مدیریت داشته باشند.

وی ادامه داد: انسجام اسلامی در حیطه فراملی دارای لایه‌های مختلف از جمله انسجام میان مسلمانان، حکومت ها، دولتمردان و نخبگان است.

این استاد حوزه و دانشگاه در خصوص انسجام اسلامی و سند چشم انداز جمهوری اسلامی تصریح کرد: انسجام اسلامی در سند چشم انداز به دو شکل مستقیم و غیر مستقیم بیان شده است.

وی ویژگی‌های مثبت سند چشم انداز نسبت به انسجام اسلامی را واقع گرایی خواند و افزود: سند چشم انداز، انسجام اسلامی را محدود به دولت ها ندانسته است.

الویری با اشاره به بایسته‌های انسجام در سند چشم انداز گفت: دراین سند ضرورت تبیین مفهوم دقیق انسجام اسلامی و تبیین منشوری برای مدیریت آن ولزوم پرهیز از یکسوی نگری مد نظر قرار داد.

برگزاری همایش "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" در دانشگاه پیام نور

 

همایش بین‌المللی اتحاد ملی و انسجام اسلامی بهمن ماه همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور برگزار می‌شود.

به گزارش ایرنا به نقل از دانشگاه پیام نور، این همایش در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری و نامگذاری سال ‪ ۸۶‬به نام سال "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" و با هدف ارتباط و تعامل گسترده ملل اسلامی، اتحاد قومیتهای اسلامی در سطح جهانی و بهره‌مندی از توانمندیهای محققان و پژوهشگران کشورهای اسلامی برگزار می‌شود.

پژوهشگران علاقه‌مند به شرکت در این همایش می‌توانند مقالات خود را با موضوعات "اسلام، دین، جاودانگی و اتحاد" "قرآن کریم، رمز پیوند ملل اسلامی "پیامبر اعظم (ص)، بزرگ معلم بشریت در پیوند قلوب بشریت "ائمه اطهار (ع)، صراط مستقیم الهی در اتحاد و انسجام انسانها"، "مهدی موعود عجل‌الله ذخیره الهی در متحد نمودن تمام افراد بشر در عالم هستی" و "انقلاب اسلامی ایران، انقلاب صلح و آرامش و اتحاد و انسجام ادیان و مذاهب "ارسال کنند.

محققان و پژوهشگران باید چکیده مقالات خود را تا ‪ ۲۷‬دی حداکثر تا ‪۳۰۰‬ کلمه و اصل مقاله را تا دهم بهمن به همراه لوح فشرده به دبیرخانه همایش واقع در تهران، اقدسیه، خیابان برادران موحد دانش، ساختمان دانشگاه پیام نور، گروه معارف اسلامی ارسال کنند.

ملت‌های مسلمان نمی‌توانند در برابر ستم‌های صهیونیسم سکوت کنند

اگر فشارها علیه ملت فلسطین همچنان ادامه یابد، دنیا باید منتظر ظهور انتفاضه‌ای دیگر باشد، چرا که ملت‌های مسلمان نمی‌توانند در برابر این ستم وحشیانه سکوت کنند.

 

 

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) به نقل از روابط عمومی حزب مؤتلفه اسلامی، محمدنبی حبیبی، در پایان نشست دبیران حزب مؤتلفه که در محل این حزب برگزار شد، در پاسخ به پرسشی درباره آخرین تحولات منطقه تصریح کرد: بیش از ‌٥ ماه، یک و نیم‌میلیون نفر از ساکنان غزه در محاصره‌ رژیم صهیونیستی در بدترین شرایط زندگی به سر می‌برند، ‌٨٠ درصد فعالیت‌های اقتصادی تعطیل شده، هزار کارگر بیکارند و ذخایر دارو در حال اتمام است.

 

وی افزود:صدها بیمار در خطر مرگ قرار دارند و هر روز فشار آمریکا و اسرائیل برای به سازش کشاندن دولت قانونی حماس بیشتر می‌شود؛ اما علی‌رغم این فشارها، مقاومت مردم و حمایت آن‌ها از دولت قانونی خود افزایش یافته است.

 

                                                    

 

حبیبی در ادامه افزود: اگر فشارها همچنان ادامه یابد، دنیا باید منتظر ظهور انتفاضه‌ای دیگر باشد چرا که ملت‌های مسلمان نمی‌توانند در برابر این ستم وحشیانه سکوت کنند.

 

وی گفت: دولت‌هائی که در آناپولیس جمع شده بودند، چرا به این جنایت فجیع ضدبشری اعتراض جدی نمی‌کنند، آنها باید در این‌باره به وظایف خود عمل کنند و حداقل کمک‌های مادی انسان‌دوستانه خود را از مردم غزه دریغ نکنند.

 

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در بخش دیگر سخنانش به خبر محکومیت ‌٥١٤ مفسد اقتصادی اشاره کرد و افزود: اعلام این خبر فارغ از هیاهویی که همیشه در مورد مجازات مفسدین انجام می‌شود، بسیار امیدوارکننده بود.

 

وی گفت: یکی از شعارهای کلیدی اصولگرایان مبارزه با فساد است. به نظر می‌رسد از پیروزی انقلاب تاکنون یک چنین برخورد قاطعی با مفسدین اقتصادی صورت نگرفته بود. ما این کار بزرگ را نتیجه تشریک مساعی قوه مجریه و مقننه و قضائیه در برخورد با فساد می‌دانیم و از قضات شجاع و به‌ویژه مدیریت حضرت آیت‌الله شاهرودی در این مورد تقدیر می‌کنیم.

 

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به سؤالی درباره‌ مسائل هسته‌ای ایران و صدور قطعنامه سوم نیز اظهار کرد: با گزارش البرادعی و گزارش ‌١٦ نهاد امنیتی آمریکا در مورد موضوع هسته‌ای ایران هیچ مشروعیتی برای صدور قطعنامه سوم وجود ندارد؛ البته اگر هم صادر شود این یک قطعنامه‌ هسته‌ای نخواهد بود بلکه یک قطعنامه‌ انتخاباتی برای اثرگذاری روی نتایج انتخابات مجلس در ایران خواهد بود.

 

حبیبی تأکید کرد: بیگانگان برای انتخابات آینده خواب‌هایی دیده‌اند اما ملت ایران با هوشیاری و بیداری خود این خواب‌ها را آشفته خواهد کرد.

 

دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در پایان با تبریک عید سعید غدیر خم در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی اظهار امیدواری کرد که وجود مبارک حضرت علی (ع) محور وحدت و انسجام همه مسلمانان از هر فرقه‌ای شود؛ زیرا همگان به ایشان احترام می‌گذارند و اعتقاد دارند.

همایش «غدیر و انسجام اسلامی» در تهران برگزار شد

 

همایش «غدیر و انسجام اسلامی» در حسینیه محله شهرآرا منطقه دو تهران با حضور جمع یا مسئولان آموزش و پرورش منطقه و دانش‌آموزان آموزشگاه نهضت اسلامی مربیان و اولیا آنها در حسینیه دریانی‌ها برگزار شد.

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، همایش «غدیر و انسجام اسلامی» در حسینیه محله شهرآرا منطقه دو تهران با حضور جمع یا مسئولان آموزش و پرورش منطقه دو تهران دانش‌آموزان آموزشگاه نهضت اسلامی مربیان و اولیا آنها در حسینیه دریانی‌ها برگزار شد.

حجت‌الاسلام‌ والمسلمین «محمود لطفیان سرگزی» کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم، در این مراسم که همراه با جشن تکلیف و جشن عبادت تعدادی از دانش‌آموزان نیز همراه بود، گفت: خداوند متعال به وسیله پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی(ص) چتر وحدت «یا ایها الناس» را در جامعه گستراند و جامعه مسلمین را با آوای محبت «یا ایها الذین آمنوا» با برنامه‌های حیاتبخش و وحدت آفرین و جلوه‌های باشکوه جمعه و جماعت و حج و ... قوام و انسجام بخشید.

پیامبر اسلام با حجه الوداع و غدیر، رضای حق را به ظهور و نعمت و حجت الهی را به کمال رسانید. لذا باید از تمام ظرفیت و عظمت غدیر به زبان روز و در قالب هنر تلاش شود تا زیبایی‌های آن برای نسل جوان ترسیم شود.

کارشناس فرهنگی ستاد اقامه نماز استان قم ادامه داد: عید غدیر روز شادی مسلمانان و عزای دشمن است و علامت عشق به اهل بیت پیامبر (ص) و عشق به قرآن است و این پیوند معنوی بین قرآن و عترت، رشد و تکامل الهی را برای همدم قرآن به ارمغان خواهد آورد و همه مسلمانان مکلف به تبعیت از رهنمودهای قرآنی در همه زمینه‌ها هستند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین لطفیان با اشاره به نامگذاری سال جاری به عنوان اتحاد ملی و انسجام اسلامی از سوی مقام معظم رهبری بر ضرورت تحکیم پایه‌های وحدت در بین مسلمین تأکید کرد و اتحاد را اصلی‌ترین نیاز جهان اسلام دانست.

وی افزود: امروز جهان اسلام برای بازگشت به اتحاد و اقتداری که پیامبر اکرم (ص) برای بنیان نهادن آن زحمات طاقت فرسایی داشته ،راهی جز حرکت بر محور قرآن و اهل بیت (ع) ندارد و قرآن برای جان‌های مستعد و انسان‌های مؤمن، شفا و مایه هدایت است.

لطفیان اظهار کرد: وحدت موجب آرامش اجتماعی، تعامل خوب مردمی در زندگی و باعث حداکثر استفاده از حداقل امکانات در جهت خدمت خالصانه به مردم و جامعه است. فرهنگ غدیر اندیشه‌ مهدی باوری، مهدی یاوری و مهدی زیستن را به ما می‌آموزد و ساده زیستی و قناعت و عبادت و خدمت به مردم و کسب رضایت الهی از ویژگی‌های اصلی زندگانی امام علی (ع) است.

این فعال قرآنی ادامه داد: قرآن سراسر نور است، لطف و کرامت است، رحمت و بشارت است و زیبا کتابی است که هر آنچه را لازمه حیات مادی و معنوی انسان است پیش روی ما نهاده است.

وی گفت: قرآن، کتاب زندگی و جامع همه نیازهای انسانی در راستای هدایت الهی است. جوانان علوی ما انس با کلام الهی دارند و رهنمودهای بلند آن را سرلوحه زندگی خویش قرار می‌دهند.

یادآور می‌شود، در این مراسم به مناسبت عید سعید غدیر و دهه ولایت و میلاد امام هادی (ع) و حضرت مسیح برنامه‌های متنوع اجرا شد و از افراد فعال در امر اقامه نماز با لوح تقدیر و هدایا قدردانی شد.