اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

نگاه علامه جعفری (ره) بر گستره وحدت در جامعه اسلامی (6)

 

 

علامه جعفری (ره) در ادامه تشریح ابعاد مختلف وحدت در میان جوامع، به رسالت مهم دانشمندان و هنرمندان در برقراری و انعکاس جلوه‌های زیبای اتحاد پرداخته و ادعای برخی افراد به اصطلاح روشنفکر را در مقابله با بیان واقعیات درباره انسان‌ها نکوهش کرده و به نقد این‌گونه مکاتب می‌پردازد. اینک آخرین قسمت از بررسی نگاه ایشان بر گستره وحدت تقدیم حضورتان می‌شود.

 

علامه شهیر محمدتقی جعفری (ره) انسان را توانمند برای نیل به اتحاد و موازین انسانی دانسته و عقیده خود را این‌گونه ابراز می‌کند که علی‌رغم وحشت بسیار افراد از انسان‌ها و اعمال آن‌ها اینطور نیست که این انسان تغییر نیابد یا اینکه از ابتدای خلقت این‌گونه بوده باشد.

وی تلقی از انسان به عنوان سنگ را رد کرده است، زیرا انسان در تحولات و انقلاب‌ها مشارکت داشته و با چشم باز به دنیا می‌نگرد و یک متفکر همه جانبه‌نگر نباید به چنان یأس و نومیدی گرفتار شود که گویی انسان‌ها قطعات سنگ هستند.

انسان‌ها قابل اصلاح هستند و برای نیل به اتحاد برین باید آن‌ها را مورد تعلیم و تربیت قرار داد هرچند که نتیجه آن معدود باشد. اصلاح جامعه احساس عمیق برادری و هماهنگی و اتحاد در جامعه را می‌آفریند و آنگاه لذت این احساس بر وی اثر می‌گذارد، بنابراین برای قابل درک ساختن آن و هماهنگ کردن و رساندن انسان‌ها به درجه والای این احساس این نکته حایز اهمیت است:

«تا زمانی ‌که فلسفه‏ها و علوم انسانى و هنرها گامى در این راه برنداشته‏اند، هیچ کارى براى بشریت انجام نداده‏اند، مبالغه گویى نکرده و عین واقعیت را بیان کرده‌ایم، بیایید فریب اصطلاحات پر طنطنه و دهان پرکن آن فلسفه‏ها و علوم و هنرهایى را نخوریم که مى‏گویند: ما فقط توضیح و تفسیر «انسان آنچنان‌که هست » را به عهده گرفته‏ایم و کارى با «انسان آنچنان‌که باید باشد » نداریم.

این مدعیان، آگاهانه یا ناآگاه [ که امیدواریم ناآگاه باشند ] خلاف واقع مى‏گویند، زیرا این ادعا منطقى نیست که کسى که شناخت « انسان آنچنان‌که هست» را به عهده گرفته است در عین حال نمى‏خواهد اعتراف کند به اینکه آن همه کشتارها و آسیب و ضررهاى خانمان‌سوز و حق‌کشى‏ها که انسان درباره همنوع خود با تکیه به مکتب و طرز تفکرات خاص انجام داده، ناشى از آن است که آن مکتب و طرز تفکرات، « انسان آنچنان‌که هست » را چنان تفسیر کرده که با آن همه کشتارها و آسیب و ضررها و حق کشى‏ها سازگار بوده است.»

علامه محمدتقی جعفری (ره) انسان‌ها را مستعد تعالی و محقق‌کننده اتحاد برین به عنوان سرآمد همه اتحادها می‌داند و نقش هنر و ادبیات را در نمایان کردن ارزش‌های انسانی و وصول انسان‌ها به وحدت بسیار ارزنده، اما با این همه ایشان در باب هنر بر این اعتقاد بوده است که مبالغه‏اى نکرده‏ایم اگر ادعا کنیم که هنر ادبى اگر چه تاکنون همه گونه امتیاز و زیبایى‏ها را از خود بروز داده ولى قدمى در بیان وحدت انسان‏ها و بیان هنرى آن برنداشته و در حقیقت کار مهمى انجام نداده است.    

 

                               

         

شاید همه ما مضمون عبارت ذیل را شنیده یا خود درک کرده باشیم که می‌گوید:« هنر کوششى است براى آفرینش صور لذت‌بخش. این صور، حس زیبایى ما را ارضا مى‏کنند و حس زیبایى وقتى ارضا مى‏شود که نوعى وحدت یا هماهنگى حاصل از روابط صورى در مدرکات حسى خود دریافت کرده باشیم. »

به نظر می‌رسد طرق مذهبى و عقلى و احساسى وصول انسان‌ها به وحدت و احساس عالى آن، به حد لازم و کافى تاکنون در دسترس انسان‌ها قرار گرفته است، اکنون نوبت هنر است که با اشکال مختلف خود چه در شکل هنر ادبى و چه در اشکال دیگر، به بیان آن وحدت و برانگیختن احساسات برین انسان‌ها براى مسابقه در مسیر وصول به آن، وارد میدان شود و اساسى‏ترین وظیفه‏اى را که به عهده دارد یا باید به عهده داشته باشد، انجام بدهد.

در تبیین راه و روش چنین مسیری نیز ایشان اینگونه رهنمود می‌دهد: (( وظیفه هنر در این مسأله آن نیست که دنبال دلایل اثبات‌کننده لزوم احساس هماهنگى و برادرى و اتحاد انسان‌ها بگردد، زیرا دلایل مزبور از فطرت و وجدان پاک انسان‌ها و کتب آسمانى به ویژه قرآن مجید و منابع حدیثى از پیشوایان ما فوق‌الطبیعه و حکماى انسان شناس، برآمده و به قدر لازم و کافى در اختیار انسان‌ها قرار گرفته است. کارى که هنر در این امر حیاتى باید انجام بدهد، ارایه نمودها و حرکات و تجلیات گوناگون آن احساس برین است که به خوبى از عهده هنر برمى‏آید.))

در بیان جایگاه علوم انسانی در ترویج مفاهیم برای نیل به اتحاد برین نیز این‌گونه اظهار می‌کند: (( باید گفت این مسأله احتیاج به توضیح و استدلال مبسوط ندارد که بشر در تاریخ طولانى خود هر کار اساسى که براى پیشرفت انسان‌ها در « حیات معقول » انجام داده است، مبنى بر احساس عمیق این وحدت بوده است که واقعا بدون آن، بشر از بیمارى « بیگانگى انسان از انسان » که مستلزم بیمارى مهلک‏ترى به‌نام « از خود بیگانگى » است، در رنج و شکنجه مرگ‌زاىی فرو رفته است.

بشر مى‏بایست با درک این حقیقت، از آغاز تاریخ حیاتش ، هر روز به کمال عالى‏ترى موفق می گشت، به ویژه با نظر به اینکه انبیاى عظام و اوصیای آنها و حکما و اولیاء اللّه و خردمندان آگاه و هنرمندان ادبى سازنده، همواره با اشکال گوناگون عظمت و ضرورت درک وحدت معقول آدمیان و ضرورت تطبیق آن را در زندگى گوشزد کرده‌اند. ))

 ایشان در ادامه با اشاره به مشکلات جوامع امروز در خیزشی کند برای دستیابی به آرمان‌ها و وحدت می افزاید: (( آنچه اهمیت دارد و باید درصدد فهماندن آن به انسان‌ها برآمده و وقاحت آن‌را اثبات کنیم، این است که عده‏اى حیوان‏تر از آن حیوانات که قیافه دانش و فلسفه به خود گرفته‏اند در حالیکه شقى‏ترین و بى‏رحم‏ترین راهزنان راه کاروان بنى‌نوع انسانى هستند، کارى جز این ندارند که مغزهاى سالم و فعال ساده‏لوحان راشستشو داده و آنها را تحویل گروه یکه‌تازان میدان تنازع در بقا بدهند. این عده که قیافه حق به جانب دانش و فلسفه به خود گرفته‏اند، با آن قیافه حق‌نما طبیعت بشر را بر دو قسم مهم تقسیم می‌کنند و نام آن دو را قوى و ضعیف مى‏گذارند، آن‌گاه با کمال بى شرمى متلاشى شدن ضعیف در چنگال قوى را قانون می‌نامند. ))

علامه(ره) تحقق اتحاد را به واسطه به میدان آمدن دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادیبان و خود انسان‌ها دانسته که غیر آن عملی شدن وحدت و هماهنگی انسان‌ها محال است و دورنمای زندگی بشری را همانند بدو خلقت مرهون مرحمت الهی توصیف کرده است: (( نکبت و بدبختى در آن نیست که انسان از انسان سخت بیگانه شده و این بیگانگى به بیمارى مهلک « از خود بیگانگى » منجر شده است، بلکه نکبت و بدبختى در جامعه انسان امروزى ناشى از آن بى‏شرمى و وقاحتى است که بعضى از خود پرستان در قرن 19 با نیمه چراغى از مشاهدات ناقص علمى در دست، انسانیت را از انسان منتفى ساختند و همه ارزش‏هاى سازنده انسانى را که بدون آن‏ها فلسفه و هدفى براى زندگى قابل تصور نیست، دست بسته تسلیم قدرت و غریزه جنسى و لذت پرستى کردند و از این تسلیم کور کورانه فرزندى به‌نام جدایى انسان از انسان زاییده شد که امروز با شعله‏هایش بشریت را در کام خود خاکستر مى‏‌کند.

اگر چه پستى و رذالت این نابکاران از دیدگاه دانشمندان و صاحبنظران علوم انسانى پوشیده نیست و حتى در کتاب‌ها و مقالات به حد لازم و کافى ضد علم بودن آنان را اثبات مى‏کنند، ولى تلفات بی‌شمارى از ساده لوحان جوامع به‌وجود می‌آید که هرگز قابل جبران نخواهد بود.

با این حال چنانکه در بالا اشاره کردیم، الطاف و مراحم خداوندى به‌وسیله انبیاى عظام و اوصیا و اولیا و حکماى بزرگ و هنرمندان متعهد و وجدان‌ انسان‏هاى پاک، ضرورت و عظمت و زیبایى احساس آن وحدت را « که بدون آن انسانى مطرح نیست » در درون آدمیان تثبیت فرمود و این سلسله طولانى بشر را « که سر سلسله آن عبارت است از حضرت ابو‌البشر خلیفة الله آدم علیه السلام در روى زمین» از سقوط حتمى نجات داد.))

 

آخرین جلسه تعلیم

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در نزد مسلمانان به عنوان مبین کتاب خدا شناخته می شود و بیان، عمل، سخن و زندگی آن حضرت تبیین کننده آیات قرآن کریم است. در چنین روزهائی بود که پیامبر مهربانمان در بستر بیماری قرار گرفت و به سوی پروردگار خویش رحلت نمود. اما آیا سرچشمه دانش الهی آن حضرت نیز به همراه ایشان در مسجد النبی مدفون گردید؟ واقعا پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، چه کسی پاسخگوی اختلافات گوناگون و بعضا عمیق امت اسلامی در تبیین آیات الهی است؟ آیا نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) امت خویش را پس از خود به فراموشی سپرد و آنها را به حال خود رها نمود؟

همانگونه که می دانیم، اصل و ریشه حقایق و احکام اسلام در قرآن کریم است و شرح و بیان و تفصیل آن بر عهده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سایر مبلغین دست اول اسلام قرار داده شده است. پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) همه آنچه به ایشان وحى شده و بشر تا روز قیامت بدان احتیاج دارد، همه و همه را به پسر عم خویش  على (علیه السلام) املاء فرموده و آن حضرت این تعالیم را تدوین نمود و همه این علوم را برای ائمه پس از خود به میراث گذارد.

                                         

آنچه خداوند به پیامبر خود (صلی الله علیه و آله و سلم) وحى مى نمود، از نظر نوع ابلاغ آن، به دو دسته تقسیم شده است:

دسته اول، شامل مواردى بوده که زمان مقتضى براى ابلاغ آنها فرا رسیده و شرایط مناسب براى بیان آنها وجود داشته است. این موارد توسط خود آن حضرت و بدون واسطه به حاضران محضر شریفش ابلاغ مى گشت.

و اما دسته دوم؛ شامل مواردى بوده که زمان عمل کردن به آن پس از عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داشته است و اینها را آن حضرت فقط به على (علیه السلام) تعلیم مى فرمود.

على (علیه السلام) نیز همه تعالیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را چه آن دسته که به صورت عمومی برای همه مردم بیان می شد و چه آن دسته که به صورت خصوصی به ایشان تعلیم می گردید ، به خط خود مى نوشت.

این برنامه همچنان ادامه داشت .... تا اینکه زمان جدائى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از امت خویش و هنگام وداع وصى با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرا رسید.

در این آخرین ساعات حیات، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در یک جلسه بسیار مهم و اختصاصى، آخرین تعلیمات الهى را به امام على (علیه السلام) انتقال داد.

ام سلمه این داستان را به گونه زیر نقل کرده است:

قسم به آنکس که به او سوگند یاد مى کنم، همانا على (علیه السلام) آخرین کسى بود که با پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتگو نمود.

صبحگاهى از آن حضرت عیادت نمودیم. ایشان مکرر مى پرسید: "آیا على آمد؟ آیا على آمد؟"

فاطمه (علیها السلام) گفت: "گویا او را در پى کارى فرستاده بودید؟!"

مدتى بعد على (علیه السلام) آمد. من دانستم که آن حضرت با على (علیه السلام) کارى دارد و لذا به همراه دیگران از حجره بیرون آمدیم و در درگاه نشستیم. من از دیگران به درب اتاق نزدیکتر بودم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) على (علیه السلام) را به کنار خود خوانده در نزدیک خویش جای داد و مدتی مدید با او به نجوا پرداخت. ما از آنچه آن حضرت می فرمود، چیزی نمی شنیدیم.

آن حضرت در همین روز وفات یافت. بنابر این آخرین کسى که با وى گفتگو نمود، على(علیه السلام) بود.(1)

اما اینک سخن خود امیر المؤمنین(علیه السلام) را در این باره ملاحظه مى نمائیم:

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین بیمارى خود فرمود: "به برادرم بگوئید تا به نزد من بیاید."

آنگاه فرمود: "نزدیک من بیا."

به کنار آن حضرت رفتم. آنگاه خود را به من تکیه داد و در همین حالت قرار داشت و با من سخن مى گفت ... تا اینکه سرانجام زمان رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرا رسید و در بر من وفات یافت ... (2)

با توجه به آنچه ذکر شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تمامى علوم و معارف اسلامى را به على (علیه السلام) املاء فرمود و در کتابى مدون نزد ایشان به ودیعت نهاد تا به عنوان سندى مکتوب از مجموعه اسلام به امامان از نسل خویش بسپارد.

دغدغه های پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین لحظات حیات دنیاییش، به خوبی نشانگر اهتمام آن حضرت به حفظ دین و امت پس از خود و انتقال گنجینه های علم الهی به پیشوایان راستین اسلام و مفسرین حقیقی قرآن است. لذا بدبن گونه است که دوران تاریخى نشر همه علوم و معارف اسلام از زمان حیات پیامبر گرامى آن (صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز مى گردد و ائمه اطهار(علیهم السلام) نیز حاملان این میراث گرانبها هستند.

پاورقی ها:

1. این حدیث در کتاب مستدرک صحیحین، جلد 3، صفحه 14 در شرح حال امیرالمؤمنین(علیه السلام) به چند سند روایت شده است و ذهبی در تلخیص این کتاب، حدیث مذکور را صحیح دانسته است. همچنین در مصنق ابن ابی شیبه، جلد 6، صفحه 348- مجمع الزوائد، جلد 9، صفحه 112، کنزالعمال، چاپ دوم، جلد 15، صفحه 128 و ... نیز نقل گشته است.

2.  طبقات ابن سعد، جلد 2، صفحه 263

 

(بر گرفته از کتاب"نقش ائمه در احیاء دین"، نوشته علامه سید مرتضی عسکری با تصرف و تلخیص) 

به نقل از پایگاه اسلامی ـ شیعی رشد

 

خروش بی‌امان جهان اسلام، دشمنان را وادار به شرمندگی می کند

در اهانت دو سال گذشته کشور دانمارک به ساحت پیامبر اکرم (ص) شاهد بودیم در همان مقطع و در همان کشور، قرآن پرفروش‌ترین کتاب سال شد لذا برخوردهای نادرست و غیرعقلانی دشمنان اسلام تأثیرگذار نخواهد بود و قطعاً خروش بی‌امان جهان اسلام آنها را وادار به شرمندگی می‌کند.

 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خاتمی، خطیب جمعه نماز عبادی ـ سیاسی جمعه این هفته تهران با اشاره به اینکه به زمان انتخابات نزدیک می‌شویم گفت: این رسمش نیست با برگزاری یک انتخابات کینه‌ چهارساله‌ای را در کشور نهادینه کنیم لذا باید خود را منتخب همه‌ مردم دانسته و رأی‌آوردن را بستری برای انتقام‌جویی ندانیم.

خطیب جمعه تهران ادامه داد: انتقام‌گیری در شأن یک نماینده‌ جمهوری اسلامی نیست.

عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری حضور حداکثری مردم پای صندوق‌های رأی را بسیار حائز اهمیت عنوان کرد و یادآور شد: این حضور به مثابه‌ ناکام‌گذاشتن توطئه‌ها و بیعت مجدد با آرمان‌های شهدا و امام (ره) بوده و در عرصه‌ داخلی و بین‌المللی بسیار تأثیرگذار است.

خاتمی به صدور قطعنامه سوم علیه کشورمان اشاره داشت و عنوان کرد: قطعنامه‌ای که بسیار عجولانه تصویب شد تا در انتخابات تأثیرگذار شود، نشان‌دهنده‌ اهمیت رأی مردم است؛ دشمنان می‌خواهند مردم پای صندوق‌ها نیایند اما به فضل خداوند «عدو شود سبب خیر» و به کوری چشم آمریکا و شورای امنیت مردم هفته آینده پای صندوق‌های رأی غوغا خواهند کرد.

خاتمی تأکید کرد: مردم به کاندیداهایی رأی دهند که پشتوانه‌ حمایت اسرائیل و آمریکا را نداشته باشند؛ به اندک افراد بیچاره و بریده از ملت که توان درک ملت را ندارند و 5 نفر و نصفی در کنار هم نشسته‌اند و خود را آدم می‌دانند نصیحت می‌کنیم که به سیل خروشان ملت بپیوندند که اگر با ملت همراه نشوند در این سیل غرق خواهند شد.

خطیب جمعه این هفته تهران با اشاره به زمان تبلیغات انتخاباتی توصیه کرد: در تبلیغات همه‌ کاندیداها و حامیان آن‌ها قیامت را در نظر داشته باشند و حرف‌هایی بزنند که توان عملیاتی‌کردن آن‌ را دارند؛ جهنمی‌شدن خیلی سخت است و بدبخت‌تر از جهنمیان کسانی هستند که به خاطر دنیای دیگران دین خود را بفروشند.

عضو هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان رهبری به معیارهایی که مقام معظم رهبری برای یک کاندیدای اصلح مشخص کرده اند اشاره کرد و گفت: رهبر معظم انقلاب ایمان، اخلاص، دینداری، دردمندی، شجاعت و شهامت، نفرت از بیگانگان و برنامه و تلاش در جهت محرومیت‌زدایی را از معیارهای یک کاندیدای اصلح برشمردند و من یک معیار دیگر را به آن اضافه می‌کنم و به مردم می‌گویم که فقط به خود کاندیدا نگاه نکنید و ببینید حامیان یک نامزد انتخاباتی چه کسانی هستند که قطعاً یک کاندیدا مدیون حامیانش است، لذا باید بررسی کرد که پرونده‌ حامیان یک نامزد انتخاباتی چیست.

حجت الاسلام و المسلمین خاتمی در ادامه عملکرد صدا و سیما و رسانه‌ها را در رابطه با پوشش خبری انتخابات خوب دانست و اظهار کرد: خوشبختانه رسانه‌های ارزشی ما معیارها و مصادیق بداخلاقی انتخاباتی را به درستی منتقل می‌کنند.

وی با توجه به اهانت مطبوعات برخی کشورهای اروپایی از جمله دانمارک و هلند به ساحت نبی اعظم (ص) و حمایت وزیر کشور آلمان از این هتاکی بیان داشت: دشمنان می‌خواهند نور دین و اسلام را خاموش کنند لذا از این خیزش جان‌گرفته‌ اسلام به شدت در هراسند و فکر می‌کنند با این کارهای بچه‌گانه می‌توانند جلوی نشر سریع اسلام را بگیرند که این یک خیال واهی بیش نیست.

خطیب جمعه این هفته تهران تأکید کرد: با توجه به اهانت دو سال گذشته کشور دانمارک به ساحت پیامبر اکرم (ص) شاهد بودیم در همان مقطع و در همان کشور، قرآن پرفروش‌ترین کتاب سال شد لذا برخوردهای نادرست و غیرعقلانی دشمنان اسلام تأثیرگذار نخواهد بود و قطعاً خروش بی‌امان جهان اسلام آنها را وادار به شرمندگی می‌کند.

خاتمی همچنین با اظهار تأسف نسبت به قتل‌عام وحشیانه فلسطینی‌ها در غزه، گفت: این نوع اقدامات وحشیانه با هدف سرکوبی اسلام در منطقه است اما صهیونیست‌ها تردید نکنند که از این کارشان طرفی نمی‌بندند و باید در انتظار انتفاضه‌ جدیدی باشند که قطعا فلسطینی‌ها روزشان را تبدیل به شام سیاه خواهند کرد و مطمئناً خون مظلوم نمی‌خشکد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به سران دولت‌های اسلامی، گفت: مطمئن باشید سکوت شما چراغ سبز نشان دادن به جنایتکاران صهیونیستی است و امیدوارم اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی که در هفته‌ آینده برگزار می‌شود بی‌خاصیت نباشد و در عرصه‌ اهانت به ساحت مقدس پیامبر اسلام نیز فعال باشد.

حوادث خونین غزه ...امت اسلامی باید به خروش آید

 

درپی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار مردم بیگناه غزه بویژه کودکان فلسطینی و سکوت مجامع بین‌المللی و کشورهای منطقه در قبال این جنایت ، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیامی صادر فرمودند.

متن پیام به این شرح است:


متن پیام به این شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم


امت بزرگ اسلام ملت عزیز ایران


حوادث خونین غزه دراین روزها چنان فجیع و دردناک است که نمی‌توان غم سنگین ناشی از آن را بازبان و قلم بیان کرد.

کودکان بی‌گناه و زنان و مردان مظلوم پس از ماهها محاصره‌ی کامل، اکنون با قساوت و شقاوت صهیونیست‌ها ، در خانه و کاشانه ی خود به خاک و خون کشیده می‌شوند.

غنچه‌های نورس در برابر چشم پدر و مادر ، و پدران و مادران در برابر کودکان معصوم ، در آتش کینه‌ی جلادان غاصب می‌سوزند، مدعیان تمدن و انسان دوستی با وقاحت تمام ، این فاجعه‌ی عظیم انسانی را خونسردانه و بی‌تفاوت تماشا می‌کنند و حتی برخی با بیشرمی از آن ابراز خشنودی می‌نمایند سکوت دنیای اسلام در برابر این تعدی کم نظیر به هیچ رو پذیرفته نیست .

 

                                       

 

امت اسلامی باید به خروش آید و سران اسلامی باید خشم ملتهای خود را به رخ رژیم غاصب بکوبند. دست دولت آمریکا نیز به خون ملت مظلوم فلسطین آغشته است. به پشتیبانی آن دولت مستکبر وطغیانگر است که صهیونیست‌ها با گستاخی مرتکب این جنایتهای نابخشودنی می‌شوند، ملتها و دولتهای اسلامی ندای مظلومیت فلسطینیان مظلوم را به سراسر جهان برسانند و وجدانهای خفته را بیدار کنند. آیا ملت آمریکا می‌داند که زمامدارانش اینگونه همه‌ی حرمتهای بشری را درپیش پای صهیونیستها قربانی کرده‌اند؟ آیا ملتهای اروپایی باخبرند که تسلط سرمایه‌داران صهیونیست بر کشورهای آنان کار سیاستمدارانشان را به کجا کشانده است ؟


و این تصادف و اتفاق نیست که همزمان با این جنایتهای نظامی، در گوشه‌یی دیگر ازجغرافیای زیرسیطره استکبار برترین مقدسات اسلامی دستخوش تعرض می‌شود و قلمهای پلید و سیاستهای شیطانی حامی آنها، ساحت مقدس حضرت رحمه للعالمین را که همه بشریت وامدار پیام الهی او و ذات مقدس اوست ، مورد هتک و اهانت قرار می‌دهند. آری این اسلام عزیز است که با پیام رهائی‌بخش و ظلم ستیز خود و با برانگیختن روح کرامت و عزت در انسانها و ملتها، مستکبران را به وحشت انداخته و آتش کینه‌ی ملتهای مسلمان را در دل آنان مشتعل ساخته است و حرکات آنان را دیوانه وار کرده است.

اکنون مستکبران طغیانگر بدانند که با خشونت و درندگی نخواهند توانست فروغ بیداری روزافزون اسلامی را خاموش کنند. مقاومت قهرمانانه‌ی ملت فلسطین و شجاعت حیرت انگیز مرد و زن و پیر و جوان آنان در برابر صهیونیستهای خونخوار، گواه زنده‌ی این مدعاست. فرجام این درگیری، پیروزی حق بر باطل است همچنانکه فرمود:


فانتقمنا من‌الذین اجرموا و کان حقا علینا نصرالمومنین.

اینجانب به مردم غزه، به مردان و زنان مظلوم و مقاوم، به کودکان معصوم و غنچه‌های پرپر شده درود می‌فرستم و صبر و فرج و پیروزی آنان را از خداوند مسئلت می‌کنم.

 

                                                               والسلام علیکم و رحمه‌الله


                                                                   سید علی خامنه‌ای


                ‪۸۶/۱۲/۱۲                                                                         

سیره علوی و انتخابات مجلس هشتم

 
روی سخن ما در این نوشتار عمدتاً با خواص اصولگرا و اثرگذار بر روند تحولات سیاسی اجتماعی انقلاب اسلامی به ویژه در برهه حساس کنونی است، گرچه عموم مردم هم می‌توانند مورد خطاب باشند، همانان که به عنوان ناظران و شاهدانی تیزبین، نقش آفرینی خواص جبهه حق را رصد می‌کنند و در نهایت، عملکرد آنان را در محکمه‌ی وجدان‌های بیدار خویش به قضاوتی منصفانه می‌نشینند! ...

با تاملی درتاریخ صدر اسلام می‌توان دریافت که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام، جامعه اسلامی آن روزگار با مشکلات عدیده‌ای روبرو شد، نفس سالاری، دنیامداری و خواهش‌های نفسانی خواص، چه مصائبی که به بار نیاورد؟ آنهم در صفوف صحابه آن حضرت، که برخی از آنها به این قرار است: تحریف باورهای دینی، احیای ارزش‌های منحط دوران جاهلی، تبدیل اشرافیت معنوی به اشرافیت مادی و زرسالاری، ثروت اندوزی و تجمل گرایی صحابه به جای آن هم سادگی‌ها و ساده زیستی‌ها، گسترش نفاق و ریاکاری، طایفه گرایی و قبیله سالاری به جای شایسته سالاری و ...

و آنگاه کسانی بر مسند خلافت نشستند که حتی عدم صلاحیت خود را هم ابراز می‌کردند و خم به ابرو نمی‌آوردند!، بی عدالتی و فساد رهبران سیاسی و تعیین والیان ناصالح، تاراج بیت المال مسلمین، و حاتم بخشی‌ها از بیت‌المال، اختصاص سهمی از بیت‌المال به خویشان و نزدیکان و رانت‌خواری‌های سیاسی و اقتصادی با توجیهات دینی و فرهنگی، چهره‌ی جامعه اسلامی را دگرگون کرد، علاوه بر این‌ها غنایم به دست آمده از فتوحات و چشیدن طعام چرب و شیرین دنیا، عامل زر اندوزی برخی صحابه شد!، در حالیکه تابعین، شاهد بر این ماجراها بودند!؛ وصف این دوران و آنچه بر سر اسلام و مسلمین آمد را باید از لابه‌لای متون تاریخی کشف کرد و عبرت راه نمود.

اگر کمی تامل و درنگ کنیم،!، هنوز فریاد مظلومانه حضرت را خواهیم شنید، که در خطبه شقشقیه فرمودند: «... فمنی الناس لعمرالله بخبط و شماس و تلون و اعتراض» ...

آری خواص،‌موجب انحراف امت اسلامی از خطوط ترسیم شده‌ی نظام اسلامی عصر نبوی شدند و کسانی بر مرکب خلافت و ریاست سوار شدند که تحمل بار معارف عظیم مکتب نبوی را نداشتند و رنگارنگی و بحران هویت اجتماعی و فرهنگی آنان، جامعه را نیز متلون و رنگارنگ نمود و در نهایت، تکاپوی بازار نفاق آنچنان بالا گرفت که حتی موجب قتل خلیفه بر مسند خلافت شد، چنانکه در آن اوضاع اجتماعی و بحرانی، تلاش‌های امیرالمومنین (علیه السلام)هم برای جلوگیری از قتل خلیفه، ثمری نداشت،! وصف این مقوله، برگ‌های دیگری بر مظلومیت امام علی (ع) می‌افزاید و توضیح آن مجالی دیگر می‌طلبد...
 

در آن شرایط بحرانی جامعه اسلامی در حالیکه بسیاری از خصایل ناپسند به تدریج در فرهنگ عمومی جامعه اسلامی، نهادینه شده بود، عدالت علوی با اقبال و اصرار مردم مواجه شده بود، ... اینک هنگامه‌ی علی(ع) بود که اگر پس از رسول خدا نبود: «لم یعرف المومنون بعدی».
بنی امیه که تا دیروز دشمن بیرونی به حساب می‌آمدند و در آرزوی دیرینه دستیابی به رویاهای شرافت قبیله‌ای در دوران پیش از اسلام بودند و همواره در کمین فرصت‌ها نشسته و لحظه شماری می‌کردند، امروز با گسترش شبکه سیاسی و فرهنگی خود در مرکز حکومت اسلامی و با جذب سران جبهه نفاق، تبدیل به دشمن درونی شده بودند و اینک؛ علی (ع) بود و جامعه طوفان زده آن روزگار،!، علی (ع) بود وبلاغت و شمشیر، و مجالی دیگر برای تفسیر، تفسیر آیات الهی، عزل والیان ناصالح، کوبیدن حنجره نفاق و مساله مهمتر از همه، وحدت ملی و انسجام اسلامی! و...

دیروز در عصر تنزیل، فرامین و آیات الهی و تبیین نبی اکرم اسلام، فصل‌الخطاب همه چیز بود، و امروز که هنگامه تاویل بود، هرکس و هر گروهی،‌ قرائت خویش را داشتند و احزاب سیاسی «بمالدیهم فرعون» بودند، و حال آنکه حکومت علوی باید آب رفته را به جوی بازگرداند و برخی سران قبایل، تبدیل به ناراضیان می‌شوند، چرا که عدالت علی (ع) را بر نمی‌تابیدند و دهها مشکل فردی و اجتماعی و باندی و گروهی دیگر، که سه جنگ جمل و صفین و نهروان را بر آن حضرت تحمیل نمود.

و اینک؛! در فرصت برآمده از دوران انقلاب اسلامی و در هنگامه احیای دیگر باره شعارهای حکومت نبوی و عدالت علوی، در سال وحدت ملی و انسجام اسلامی، عرصه امتحان سخت دیگری برای کسانی فراهم آمده که در گرو ارزش‌های انقلاب و خط امام و هبری گزارده‌اند، اینک که رویای آشفته فروپاشی نظام اسلامی به سبک فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برای دشمنان اسلام و هواخواهان اسلام آمریکایی، موجب یاس و ناامیدی شده، جای تاسف است که برخی مدعیان، اقبال مردم به دولتی با شعارهای علوی و انقلابی را از سر تصادفی معمولی می‌دانند که هر از چند گاهی بروز می‌کند، در حالیکه به نظر نگارنده این سطور، دیگر بار در آوردگاه جمل، فتنه ناکثین عهدشکن، امتیاز خواهان و فزون طلبان علیرغم خواست آنان، با پی شدند شتر جمل، مهار شده است، اما منطق علی (ع) فراتر از پیروزی جمل را می‌دید و از باب «عزیز علیه ما عنتم» بر کشتگان معرکه نفاق در جمل، اشک می‌ریخت، چرا که آنان باید در سپاه علی (ع) باشند، نه در مقابل آن حضرت؟!، اینک که حکومت نوپای علی (ع) در حال شکل‌گیری و در آرزوی تحقق شعارهای عدالت خواهانه خویش است، باید توجه داشت که فتنه‌های صفین و نهروان در پیش است؟ و آیینه روشن تاریخ، پیش روی ماست!... و خوب است نگاهی به عرصه نبرد بیاندازیم که معاویه استکبار جهانی به مصاف صفین می‌آید، و زیبنده است تا آقایان و آقازاده‌ها، سری به آوردگاه جمل و نتایج آن بزنند؛!، چرا که برخی خود مشکل داشتند و بعضی هم مشکل‌شان آقازاده‌هایشان بود مثل زبیر که سال‌ها در رکاب پیامبر اسلام شمشیر زده و زحمت‌ها کشیده بود، اما از آن روز در مقابل مولایش ایستاد که آقازاده‌اش به سن جوانی رسیده بود، چرا که مشکل زبیر، سستی اراده و لغزش در برابر دنیا و تاثیرپذیری منفی از فرزندش بود (نهج‌البلاغه حکمت 453) اوکه در روز تاریخی شورای سقیفه بنی ساعده به سختی خشم خود را از نامحرمان انقلاب نبوی و در دفاع از امامت علوی به همراه «طلحة الخیر» که آن روز طلحة الشری بیش نبود؛! امروز ثروت اندوزی و منطق ابن الوقتی او را به جایی رسانده بود که در آن شب تاریخی، ما فی الضمیر خویش را بازگو کردند که نبایعک علی ائنّا شرکائک فی هذا الامر (نهج‌البلاغه حکمت 193) ما با تو عهد می‌بندیم به شرط آنکه در خلافت با تو شریک باشیم پیش از سوال‌شان با خاموش نمودن چراغ بیت‌المال، جواب شان را داده بود، و آنگاه که باورشان نشده بود، از درخواست و پیشنهاد آنان امتناع فرمود.

آری به شهادت تاریخ، علی (ع) هنگامی با چشمان اشک آلودش، نبردگاه جمل را ترک می‌کرد، که میراث فساد سیاسی حاکمان و مدعیان اصلاحات و ایجاد شک و تردید اعتقادی در ولایت علوی، زمینه‌های افزایش فقر و فساد و تبعیض را دامن می‌زد و گسترش تفاخر قبیله‌ای و فرقه گرایی سیاسی، بستر نامناسبی برای گسترش نفاق و ریاکاری مهیا کرده بود، و چه ورطه هولناکی ؟! ....

اینک رویاهای رسیدن به قدرت و دنیامداری گروههای خودی و عدم هضم عدالت علوی که تازه آغاز این ماجرا بود؛ بیش از پیش دولت علوی را به بوته نقد می‌کشاند؛ آنان که هیچگاه دستگاه خلافت را به چالش نمی‌کشیدند، این بار عملکرد علی (ع) را به نقد غیرمنصفانه می‌نشستند، اگر چه نقد از سر دلسوزی و تعهد و ارائه راهبردهای عملی برای حل معضلات نظام، نه تنها پسندیده نبود بلکه ممدوح هم به حساب می‌آمد و به تقویت و تثبیت جبهه حق می‌انجامید، لکن بعضی‌ها اینگونه فکر نمی‌کردند!، و ...؛ آری یاران علی (ع) که در جمل امتحان داده بودند، امتحان بزرگ صفین را پیش روی داشتند.!

رویارویی با جبهه آشکار معاویه، حتی برای سپاه ناهمگون علی (ع) چندان مشکلی نبود، این بار روز امتحان دیگری برای اصولگرایان جبهه امام (ع) بود، و در حالی که یاران اندک و خالص آن حضرت در میانه میدان، گوش به فرمان مولای خود بودند، برخی جلوتر و عده‌ای عقب‌تر از منطق علوی گام برمی‌داشتند، بعضی هم مثل اسامة بن زیدها و قاعدین، گوشه انزوا طلبی پیشه کرده و برخی نیز تحت تاثیر تبلیغات بی‌پایه و اساس و ظاهر فریب ابوموسی‌های اشعری قرار گرفته و بی‌تفاوتی اختیار نموده بودند.

منافقین داخلی که حتی با خوش‌بینانه‌ترین نگاه تحلیلی، علیرغم میلشان، نقش ستون پنجم سپاه معاویه و استکبار را در جبهه خود بازی می‌کردند، از طولانی شدن جنگ و مبارزه و خسته شدن مردم، سوء استفاده کرده و به «اشعث بن قیس‌ها» پیشنهاد قرآن به روی نیزه کردن را در گام‌هایی جلوتر از عمر و عاص و فریبکاران اموی، پیشنهاد می‌کنند تا مردمی را که فقط به ظاهر آیات پایبندند، در معرکه‌ی امتحان دیگری به چالش کشند و آب به آسیاب دشمن بریزند و عقده‌های حقارت و حسادت خود را باز گشایند و زخم‌های نفاق وجود خویش را التیام بخشند؛! و در نتیجه راه‌کار حکمیت را تحمیل کنند!؟...

آنگاه علی (ع) ابن عباس و مالک‌اشتر را به عنوان حکم پیشنهاد می‌کند تا هم وحدت درونی سپاه حفظ شود که جلوه‌ای از وحدت ملی به حساب می‌آمد، و هم آمادگی مقابله با توطئه‌های دشمن حفظ شود، اما منافقان و حسودان و رقبای دولت علوی که همواره بر امواج بی‌خبری و عدم بصیرت مردمان ساده‌لوح سوار می‌شوند، کوشیدند تا نمایندگی ابوموسی اشعری ساده‌لوح را بر آن حضرت تحمیل کنند و تنها در این صورت بود که امکان تحقق شعارهای اقتدارگرایانه بنی امیه افزایش می‌یافت!، ...

و اتفاقاً به شهادت تاریخ مشکل ابوموسی‌ها صرفاً حماقت سیاسی نبود بلکه محروم نمودن خود از در سرمایه عظیم عقل و تجربه بود (نهج‌البلاغه نامه 78 در جواب به نامه ابوموسی اشعری پس از صفین) نتایج این فرآیند بودند، در حالی که مولا پس از امتحان صفین، افق‌های آینده را می‌دید، و مشاهده می‌کرد که همین موافقان حکمیت امروز، مخالفان فردا خواهند بود!؟، و حالا باید تا آخرین لحظه، قواعد بازی حفظ شود تا اصولگرایان جبهه علی (ع) به بر هم زدن بازی متهم نشوند،! ...
نکند روزی بیاید که اصول‌گرایان حبهه مولا در مقابل منطق این عباس‌ها و مالک اشترها که چیزی جز اتحاد ملی و انسجام اسلامی نبود، بایستند،!؟ ... آری مولا می‌دید چنانچه امت اسلامی کوتاه بیاید، باید در آینده‌ای نزدیک، شاهد طوفان‌های‌ شکننده اختلافات داخلی بود که در آن روز منشور وحدت ملی و انسجام اسلامی هم، نوش‌دارویی بیش نخواهد بود!، چرا که باید آب را از سرچشمه مهار کرد!، آنان که بر سر تقسیم غنایم فتوح ارمنستان و فتوح دیگر به رقابت با یکدیگر می‌پرداختند، تردید کنندگانی که تاثر از خوارج و تشیع سیاسی کوفه بودند، گروه‌های مزدور نظامی کوفه و آشوب آفرینان امنیت ملی دولت علوی، طرفداران حزب اموی و منافقین سپاه علی (ع) و خوارج کوفه که تحمل هضم حکمیت را نداشتند، همه و همه، مشکلات دولت نوپای علوی بودند، ... ، همین جریان‌ها و تفکرات سیاسی بودند که پس از صفین و نهروان، حتی به امام مجتبی (ع) هم صلح را تحمیل نمودند، ...

آری اگر درس‌ها و عبرت‌های جمل را از یاد نمی‌بردند و اگر اصولگرایان جبهه علوی در صفین کوتاه نمی‌آمدند و اساس را بر مقاومت و ایثار و شایسته سالاری و صبر و وفاداری می‌نهادند و اگر بصیرت مردم، چهره نفاق پیچیده را اشکار می‌ساخت، معاویه و معاویه صفت‌ها، فرصتی برای بازسازی چهره تخریب شده و منفور خویش نمی‌یافتند!؛ و سخت‌ترین بحران‌ها در مرکز خلافت اسلامی یعنی کوفه ظهور نمی‌کرد، تا آنگاه که بحران هویت اجتماع و سر متغیر الحال شدن مردم، ترس و بی‌ثباتی و هیجانی عمل کردن مردم کوفه که با انفعال خواص امت اسلامی همراه بود، نتیجه‌ای جز رویارویی هواداران دولت علوی و حسینی، در رویارویی با منطق حسینی، در کربلا نداشت؟!؛‌ و مسئولیت این انحراف عظیم را چه کسانی بر دوش می‌کشیدند؛؟‌ ...
سوالی که هم اکنون نیز باید به آن پاسخ داد:؟ ... ولله عاقبت الامور ... و العاقبه للمتقین.
نویسنده:رضا تیزبین-به نقل از «فردا»

انتخابات، عرصه ظهور و بروز وحدت

 
در آخر امسال، ما انتخابات داریم. انتخابات یک عرصه‏ى ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما، شعور ملى ما می تواند قرار بگیرد. بعضى خیال می کنند انتخابات، زمزمه‏هاى انتخابات، فضاى انتخاباتى، مایه‏ى اختلاف است؛ نه، می تواند مایه‏ى اتحاد باشد؛ می تواند تشجیع کننده‏ى به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهى سعى کنند براى خدمتگزارى به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان می دانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشکالى ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط می بخشد، ما را زنده‏دل می کند، روح جوانى را بر جامعه‏ى ما حاکم می کند. در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوییم، با هم کینه‏ورزى کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قوانین و مقررات رفتار کنیم، می تواند وسیله‏ى سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهى است.
 
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران نظام در روز عید سعید فطر 21/7/1386

پیروزی هسته ای موج تازه ای از اعتماد به نفس ملی خلق کرد

 

شورای فرهنگ عمومی در بیانیه ای به مناسبت پیروزی هسته ای نظام جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: اولین گوهر فرهنگی این واقعه بزرگ تاریخ ایران تجلی و احیای موجی تازه از اعتماد به نفس ملی در ساحت فردی و اجتماعی است. 
در این بیانیه که در پایان جلسه روز گذشته شورای فرهنگ عمومی به ریاست محمد حسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد، آمده است: این دستاورد در سایه سار تاکید دوباره بر فرهنگ عزت در کنار دو اصل دیگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی حکمت و مصلحت به دست آمده است. شورای فرهنگ عمومی پیروزی هسته ای ایران پس از هفت سال فراز و نشیب، پرونده سازی و اتهام های ناروا و جنگ روانی غرب خصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی را متکی به لطف خداوند و اراده ملت ایران دانسته و افزوده است: این پیروزی دیگر بار نشان داد که اگر جریان تکاملی انقلاب اسلامی تحت زعامت و ارشاد ولی فقیه و با سلاح و ایمان دینی در بسترهای داخلی و بین المللی جاری شود، نه تنها ایرانیان به سوی حیات طیبه و رشد مادی و معنوی حرکت خواهند کرد بلکه صلح و امنیت پایدار در جهان حاکم خواهد شد.
این بیانیه می افزاید: حاصل دیگر این پیروزی ترسیم اهمیت حیاتی و ضرورت تولید و توسعه علمی و فناوری و نقش آن در تامین اقتدار و کارآمدی در جهان کنونی است.شورای فرهنگ عمومی با اشاره به ضرورت جهاد همه جانبه علمی در کشور تصریح کرده است: امروز که جوانان ایران اسلامی با تکیه بر دو بال علم و ایمان به فتح قله های صعب و رفیع علوم هسته ای، فضایی، بیولوژیک، نانو و... نائل آمده و علی رغم کارنامه دشمنان دین و انسانیت، پیوند و همسازی علم و اخلاق و صلح را در جهان، صلازده اند، بی شک زمان شکر و حمد به درگاه خداوند عالم است.این بیانیه می افزاید: این پیروزی در ظل عنایات حضرت حجت(عج)، درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی و تعهد و هوشیاری و شجاعت دولت خدمتگزار حاصل شد و مرهون خون پربرکت شهیدان انقلاب اسلامی و پایمردی ملت ایران است که با شکر و تذکر و شادمانی عمومی ایرانیان و جشن هسته ای بیستم فروردین ماه ۱۳۸۷ تکمیل خواهد شد.
    
    

نهضت حسینی، نهضت اصلاحات

 

فلسفه ارسال رسل و رسالت انبیا، هدایت بشر به سوی سعادت بوده است، به نحوی که آنچنان زندگی سعادتمندی برای خویش در این دنیا فراهم نمایند که نتیجه و ثمره آن رسیدن به فلاح و رستگاری و حیات جاویدان و رضایت پروردگار باشد. بعد از پیامبر خاتم حضرت محمد(ص) ادامه این راه با ائمه معصومین(ع) بوده است.
قیام امام حسین(ع) را نیز در این راستا باید نگریست.


نهضت عاشورا و قیام امام حسین(ع) قصدی جز اصلاح جامعه و رستگاری مردم نداشت؛ اصلاح یعنی زنده کردن ارزش های دین و معنویت دین و مبارزه با مظاهر جاهلیت و اشرافی گری. امام خمینی(ره) در مورد شرایط زمان خلافت یزید می فرماید: <سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالس شان. خلیفه رسول ا... و در مجلس شرب خمر!! و در مجلس قمار! و باز خلیفه رسول ا... نماز هم می رود، جماعت می خواند. این خطر از برای اسلام خطر بزرگ بود. این خطر را سیدالشهدا رفع کرد.>


وجود حکومت جور، حکومتی که خود را برخلاف میل ملت بر آنها تحمیل کرده است، بزرگترین نماد منکر و خود عامل دیگر منکرات است. امام حسین(ع) برای مبارزه با این منکر یعنی مبارزه با حکومتی که حلال خدا را حرام کرده و حرام خدا را حلال، قیام نمود، با حکومتی که همچون کسری و قیصر با توده های مردم برخورد می کردند.


این هدف را مسلم بن عقیل در مقابله با ابن زیاد چنین بیان می کند: <چون شما منکر را رواج دادید و معروف را به خاک سپردید و بی رضایت مردم بر آنان امیر شدید و کارهایی را بر آنان تحمیل نمودید که خدا به غیر آن دستور داده بودو مثل کسری و قیصر با آنان رفتار نمودید، ما آمدیم تا آنان را به معروف امر و از منکر نهی کنیم و به کتاب و سنت خدا و رسولش(ص) دعوتشان کنیم و چنان که رسول خدا(ص) فرمودند ما برای انجام این وظیفه شایسته ایم>


لذا امام خمینی(ره) روز عاشورا را روز تولد جدید اسلام می داند، هرچند اسلام نبوی به رهبری حسین بن علی(ع) در ظاهر از اسلام اموی و اشرافی گری شکست خورد، اما در واقع طومار توطئه تغییر محتوای اسلام که بنا به گفته شهید مطهری بنی امیه و به خصوص بنی عباس در لباس یک حزب رسمی و با برنامه و هدف آمده بودند که ظاهر اسلام را حفظ و محتوای آن را نابود کنند، در هم پیچیده شد و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش و اسارت خاندانش برای همیشه این توطئه را خنثی و اسلام را زنده کرد. امام خمینی(ره) می فرمایند: <عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است.>

و نیز می فرمایند: <خطری که معاویه و یزید بر اسلام داشتند، این نبود که غصب خلافت کردند... خطری که اینها داشتند... اینها اساس اسلام را وارونه می خواستند بکنند.>

 

               


امام علی(ع) در راستای قیام اصلاحی خویش پیام و کلام پیامبر(ص) را برای مردم می خواند که <هر مسلمانی با سلطان زورگویی مواجه گردد که حرام خدا را حلال نموده و پیمان الهی را در هم می شکند و با سنت و قانون پیامبر از در مخالفت درآمده و در میان بندگان خدا، راه گناه و معصیت و عدوان و دشمنی در پیش می گیرد، ولی او در مقابل چنین سلطانی با عمل و یا با گفتار اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است که این فرد را به محل همان طغیانگر در آتش جهنم داخل کند.>


خلاصه مطلب فوق بر این امر تاکید دارد که نهضت عاشورا یک نهضت اصلاحی بود، اصلاحی در راستای <نوسازی دین> دینی که بنی امیه سعی بر دگرگون کردن آن داشتند و نوسازی جامعه، جامعه ای که در مقابل ستم ستمگران مهر سکوت بر لب زده و با ظاهرفریبی عوامل حکومت فریب خورده و سر در گریبان خویش کرده بودند و آنچه می دیدند را به تقدیر الهی حواله قیام امام حسین(ع) حرکتی بود برای اصلاح و نوسازی جامعه، همان رسالتی که همه انبیای الهی برای آن قیام کردند، همانگونه که حضرت هود به قوم خویش می گوید: <جز اصلاح جامعه تا سر حد توانایی قصدی ندارم.>و حضرت موسی به هارون برادرش می گوید: <در میان قوم، جانشین من باش کارها را اصلاح کن و به راه مفسدان نرو.>

و همانگونه که علی(ع) فرمود: <خدایا تو می دانی که هدف من برای این بود که مقررات دین تو را توسعه دهم. جامعه را اصلاح کنم تا مظلومان به آسایش برسند و قوانین الهی که بدون اجرا مانده است، به جریان بیفتد.لذا امام حسین(ع) که شاهد بود در جامعه اسلامی با فاصله کمی از زمان رحلت پیامبر(ص) و علی(ع) حقایق دین معکوس گردیده، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال شده است، برای اصلاح امت قیام نمود و تنها اصلاح امور امت جدش را با توضیحی که فرمود عامل این حرکت اعلام کرد و در وصیتنامه خویش فرمود: <من خروج نکردم از برای تفریح و تفرج و نه از برای استکبار و بلندمنشی و نه از برای فساد و خرابی و نه از برای ظلم و ستم و بیدادگری، بلکه خروج من برای اصلاح امت جدم محمد(ص) است. من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره و سنت جدم و آیین و روش پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم.>


حضرت در شرایطی که حق غریب افتاده و جامعه اسلامی جولانگاه باطل شده است و امر به معروف و نهی از منکر تعطیل گشته، وظیفه خویش می داند در مقابل نظام باطل قیام کند. امام از اینکه جامعه به اینجا رسیده است که حق غریب و فراموش می شود و بر اشاعه باطل نهی نمی شود، حق می داند که مومنین مشتاق مرگ باشند.


در شرایطی که ظاهر دین رعایت می شود و معنویت دین از بین می رود، اشرار و مفسدان که ظاهر را نیز رعایت نمی کنند (همچون یزید) خلیفه مومنین می شود؛ مرگ را جز سعادت نمی داند و زندگی در کنار ظالمین را رنج و عذاب می داند.
شرایطی که بنا به فرموده آن حضرت سنت رسول خدا(ص) را به فراموشی سپرده اند و بدعت ها را زنده کرده اند.


اصلاح شرایط موجود جامعه زمان امام(ع) فلسفه قیام آن حضرت است، جامعه ای که ظالم و ستم به نام دین بر مردم حاکم شده است و می رود تا جاهلیت قبل از اسلام و تفاخرها، منیت ها، تجمل گرایی و اشرافی گری جای تعلیم متعالی اسلام را بگیرد، آن هم در رنگ و بوی اسلام، امام(ع) در خطبه ای دیگر می فرماید: <خدایا تو آگاهی که... ما خواستیم تا نشانه های راه دینت را ارائه دهیم، در شهرهای تو اصلاح کنیم، باشد که بندگان مظلوم تر روی آسایش و امنیت ببینند و آسوده خاطر به طاعت تو برخیزند. ما هم می خواهیم فرایض اسلام و سنن پیغمبر و احکام تو را اجرا کنیم.>


امام(ره) در این باره می فرماید: <آنهایی که خیال می کنند که حضرت سیدالشهدا برای حکومت نیامده، خیر، اینها برای حکومت آمدند، برای اینکه حکومت در دست، مثل سیدالشهدا باشد، مثل کسانی که شیعه سیدالشهدا هستند، باشد.>


حرکت و قیام امام حسین(ع) الگویی بود برای همه اعضا و قرون و سرمشقی همیشه جاوید برای همه مسلمانان و همه آزادیخواهان جهان تا در مقابل ظلم و ستم حکومت های جور بر توده های مردم خاموش نباشند و مصلحان و اندیشمندان جامعه در اصلاح امور جامعه بر رسالت و وظیفه خویش واقف گردند که نمونه بارز و زنده آن حرکت امام خمینی(ره) و سرنگونی حکومت طاغوت بود که هدفی جز اصلاح جامعه نداشت. هدفی که عبارت بود از زنده کردن اسلام راستین، اسلام ناب محمدی و سرنگونی ظالمان و ستمگران و حاکمیت مردم بر سرنوشت و مقدرات خویش و احیای ارزش های دینی یعنی سیره و سنت پیامبر و ائمه هدی(س.)

نویسنده: سیدحسین معصومی( اعتماد ملی )


قیام عاشورا پیروزی خون بر شمشیر بود/ فتنه طائفه ای ریشه کن شد

نخست وزیر عراق در جمع میلیون ها عزادار حسینی در شهر کربلا گفت که قیام حضرت امام حسین (ع) پیروزی خون بر شمشیر بود و ما در مسیر حرکت خویش از آن امام همام الهام می گیریم.

به گزارش خبرگزاری مهر، نوری المالکی نخست وزیر عراق در پی ورود به شهر کربلا در سخنانی در صحن مطهر سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) افزود: ما رهروان و فرزندان مکتب والای انسانی امام حسین (ع) هستیم و هراسی به دل راه نمی دهیم و همچنان از این امام همام و اصول و مبانی قیام عاشورا و معیارهای پیروزی درقیام ایشان الهام خواهیم گرفت.

وی در سخنرانی خود که به طور مستقیم از شبکه الفرات پخش می شد، اشاره کرد: پیروزی خون بر شمشیر، واقعیتی مقدس بود و امام حسین (ع) با نثار خون گرانبهای خود پیروز شد.

نخست وزیر عراق گفت: قیام امام حسین (ع) کاملا آگاهانه و برای مقابله با دورغ، ریا و جهل بود و باید برای تعمیق شناخت و آگاهی از قیام ایشان تلاش کنیم.

 

                       

 

مالکی به ایجاد عراق جدید اشاره کرد و گفت که دشمنان عراق می خواستند تا فتنه ای طائفه ای در این کشور به راه بیاندازند اما دولت با تلاش مردم و آگاهی وهوشیاری آنها توانست این دسیسه را ریشه کن کند. وی تاکید کرد: درعراق جدید هیچ گونه تبعیضی براساس وابستگی طائفه ای نخواهد بود.

نخست وزیر عراق همچنین گفت که دشمنان عراق درصدد بودند تا جنگ داخلی درکشور راه بیاندازند و خشک و تر با هم بسوزد اما همه مردم و مسئولان درکنار یکدیگر و دوشادوش هم شبح جنگ داخلی را از بین بردند.

وی به هدف بدخواهان عراق برای ایجاد گسست و از بین بردن وحدت عراق اشاره کرد و گفت: مردم با آگاهی خود این توطئه را از بین بردند و همبستگی و انسجام و آگاهی آنها افزایش یافت.

مالکی با اشاره به پایداری مردم عراق در برابر چالش ها گفت که توان عراق به فرزندان، مردم، طوایف، قومیت ها و ادیان آن است و با تلاش همگان آشتی ملی برقرار شده است.

وی با ستایش از نیروهای امنیتی عراق در برقراری امنیت در سراسر عراق بویژه دستگاهها و مسئولان استان کربلا برای تامین امنیت برای خیل عظیم عزاداران حسینی (ع) گفت: ما توانستیم به فتنه امنیتی پایان دهیم و باید بقایای القاعده در موصل، کرکوک و دیالی را در راستای قطعی کردن نهایی نبرد با تروریست ها از بین ببریم.

نخست وزیر عراق گفت: سالها بود که عراق و مردم این کشور از خدمات، رفاه و زندگی شرافتمندانه به سبب ماجراجویی های رژیم جاهل بعث منحله محروم بود که علیه شرق و غرب و شمال و جنوب وارد جنگ شد.

وی درپایان بر ضرورت پیشبرد و تحول روند سیاسی و تحکیم امنیت و ثبات و ساختن اقتصاد و نهادهای کشوری تاکید کرد. 

 

شعله ای به بهای سوختن

  
  
در فرهنگ مردم جهان، برخی کلمات از نوعی عظمت و احترام و احیانا قداست برخوردارند. عالم، فیلسوف، مخترع، قهرمان، استاد، مصلح و ... از این قبیل کلمات اند که بعضی در عرف جهانی و برخی در عرف مسلمین توأم با نوعی عظمت و قداست می باشند.
اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد، می داند که واژه "شهید" در فرهنگ مسلمانان از نوعی قداست برخوردار است و گویی هاله ای از نور آن را فرا گرفته است؛ چنانکه از نظر اسلام، فردی که به درجه شهادت نائل شود، به یکی از عالی ترین مراتب ممکن برای انسان رسیده است. از این رو پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: "بالای هر نیکوکاری، نیکوکار دیگری هست؛ تا آنکه انسان در راه خدا شهید شود. همین که در راه خدا شهید شد، دیگر بالادست ندارد."(1)
اکنون با این مقدمه به تبیین ابعادی از حماسه عظیم شهید می پردازیم:
هرکس که به بشریت خدمتی کرده است، حقی بر بشریت دارد. عالم به سبب دانش خود، متفکر از رهگذر اندیشه اش، مخترع از راه صنعتش و معلم اخلاق بواسطه حکمت عملی خود، هر کدام حقی بر بشریت دارند. اما حق شهید بر بشریت چیست؟ شهید با فداکاری و از خودگذشتگی اش و با سوختن و خاکستر شدن خود، محیط را برای فعالیت و خدمت دیگران مساعد می کند. در حقیقت همه گروه های فوق، بخشی از دارایی خود را برای خدمت به بشریت بکار می گیرند، اما شهید زندگی و همه هستی خود را در طبق اخلاص می گذارد و با ریخته شدن خون خود، خونی تازه در رگهای جامعه تزریق می کند. لذا این حرکت شهید، حق هر خدمتگزاری را تحت الشعاع خود قرار داده و همه را مدیون خود می کند. لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: "هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست."(2)

                

در حقیقت مثل شهید، مثل شمعی است که خدمتش از نوع سوختن و فانی شدن است؛ تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده است، آسایش بیابند و به بشریت خدمت کنند.(3)
اما هنوز درباره شهادت و منشاء قداست آن صحبتی نشده است. واقعا شهید قداست خود را از کجا می گیرد؟ شهادت از دو جهت با بقیه مرگ ها متفاوت است و قداست آن را باید در همین دو جهت جستجو کرد. یکی اینکه برخی از انواع مرگ، لاجرم با یک جنایت همراه است؛ چه از طرف مقتول که خودکشی نام می گیرد و چه از سوی قاتل که در این صورت کشته شدن، افتخاری برای مقتول شمرده نمی شود. اما شهادت از آن جهت که در راه هدفی مقدس و اصطلاحا فی سبیل الله است، امری تحسین بر انگیز و افتخار آمیز است.
دیگر اینکه بر خلاف عموم مرگها که شخص به طور ناآگاهانه می میرد و قهرا افتخاری برای او بحساب نمی آید، شهادت عملی کاملا آگاهانه و اختیاری است و این، خود به عنوان ارزشی بزرگ برای آن محسوب می شود. لذا شهادت تنها شکلی از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر و مقدس تر می باشد و شهید از آن رو که آگاهانه تمام هستی خود را در راه خدا فدا می کند، شریف و مقدس شمرده می شود.
در حقیقت، شهید از طرفی چون شهادت را برترین نوع مرگ می بیند، همیشه در آرزوی آن است و از طرفی هم رابطه شهید با مرگ از نوع رابطه مرغ با قفس نیست؛ بلکه از نوع رابطه دانشجو با دانشگاه است؛ یعنی شهید در عین اینکه وجودش را در دانشگاه این جهان لازمه تکامل و تعالی خود می داند، اما در عین حال آرزوی وطن و منزلگاه آخرت، مانند آتشی در درون او شعله می کشد. این عشق به وطن را می توان در کلام مولای متقیان، علی (علیه السلام) به وضوح مشاهده کرد؛ آن هنگامی که پس از ضربت خوردن فرمود: "قسم به پروردگار کعبه که رستگار شدم!"(4)
بنابراین شهادت، خود برترین پایان برای جسم انسان است و ماندگارترین و ارزشمندترین خدمت به بشریت. بنابرا این، شهدا نیز هر چه در بذل جان و هستی خود پاکبازانه تر به میدان شهادت آمده باشند و آگاهانه تر خونشان را در راه خدا تقدیم نمایند، از شرافت و قداست بیشتری برخوردار هستند. از همین روست که در میان شهیدان، آنکه از همه بیشتر درخشید، امام حسین بن علی (علیهما السلام) است. صفحات تاریخ به خوبی گواهی می دهند که امام حسین (علیه السلام) در بذل هستی خود و قداست هدف خویش، گوی سبقت را از دیگران ربود. لذا اگر هیچکدام از شئون یک امام را برای آن حضرت (علیه السلام) در نظر نگیریم، برای شرافت و سروری ایشان همین بس که هر چه از جان و مال و خانواده و سر و پیکر داشت، همه را در راه خدا نثار نمود. پس به حق گفته ایم و می گوییم که او سید و سالار شهیدان است؛ بلکه سالار شهیدان همه زمانها و مکانها و بشریت همواره وام دار خون مطهر اوست.
 

 پاورقی ها:
 
1- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):" فوق کل بر بر حتى یقتل الرجل فی سبیل الله عز و جل فإذا قتل فی سبیل الله فلیس فوقه بر" (خصال، جلد 1، صفحه 9)
2- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): "ما من قطرة أحبّ إلی الله عز و جل من قطرة دمٍ فی سبیل الله" (کافی، جلد 5، صفحه 53)
3- قرآن کریم در آیه 45 و 46 سوره احزاب درباره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تعبیر زیبایی دارد و آن حضرت را به عنوان چراغی پر فروغ معرفی می کند.
4- قال امیرالمؤمنین (علیه السلام): "فُزتُ و ربّ الکعبة" (مناقب ابن شهرآشوب، جلد2، صفحه 119)


(بر گرفته از مقاله "شهید"، نوشته استاد مرتضی مطهری، با تصرف و تلخیص)
 پایگاه اسلامی شیعی رشد
 

تبیین تلاش‌ دولت برای اتحاد ملی و انسجام اسلامی

 

رئیس جمهور با اشاره به تلاش‌های دولت برای تحقق اتحاد ملی و انسجام اسلامی گفت: تلاش می کنیم کینه ورزی ها از بین برود و همدلی ها تقویت شود و در راه تقویت انسجام اسلامی تلاش می کنیم به کشورهای اسلامی بگوییم و بفهمانیم ایران نقطه مقابل کشورهای اسلامی نیست.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر محمود احمدی نژاد صبح یکشنبه در سخنانی در اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری ، مجلس خبرگان رهبری را دارای جایگاهی بسیار والا و برجسته ای نظام اسلامی دانست و گفت: مجلس خبرگان، اجتماعی از بهترین ها، متقین و دلسوزترین اشخاصی است که در این جایگاه بسیار حساس، پشتوانه استقرار و استمرار نظام ولایت فقیه در کشور هستند.

وی با اشاره به اقدامات دولت نهم درباره تقویت وحدت و انسجام اسلامی اظهار داشت: مقام معظم رهبری امسال را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامگذاری کرده اند و قطعاً معنای این نامگذاری این نیست که فقط امسال باید بر ضرورت وحدت تاکید شود بلکه این موضوع فعالیتی مستمر است.

          

رئیس جمهور با تاکید بر تقویت انسجام میان کشورهای اسلامی و منطقه گفت: در دولت نهم در ملاقاتی که با مسئولین کشورهای حوزه خلیج فارس داشته ایم، همواره سوال جدی مان از آنها این بوده که چرا دنیای اسلام امروز در موضع تفرقه و ضعف قرار داد؟ آیا کشورهای اسلامی از لحاظ منابع، نیروی انسانی و مدیریت کمبودی احساس می کنند؟ هزاران میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشورهای اسلامی در بانک های غربی قرار دارد که آنان از پول ملت های مسلمان برای پیشرفت خودشان استفاده اقتصادی کرده و حتی با استفاده از آن برای ایجاد تفرقه در کشورهای اسلامی طراحی و برنامه ریزی می کنند.

احمدی نژاد افزود: اگر منابع مالی کشورهای اسلامی در بانک توسعه اسلامی قرار گیرد و به وسیله آن از توسعه کشورهای اسلامی پشتیبانی شود، هیچ کشور عقب افتاده اسلامی نخواهیم داشت و ما این موضوع را بارها با سران کشورهای اسلامی در میان گذاشته ایم.

رئیس جمهور خاطر نشان کرد: اتحاد و انسجام باید برای تحقق هدف معین اتفاق بیفتد و تحقق هدف معین نیز نیازمند حرکت و برای حرکت نیازمند رهبر و ولایت هستیم.

وی با اشاره به اینکه همه اقدامات در رسیدن به وحدت به ضرورت وجود رهبری و ولایت بستگی دارد، گفت: همه حرف ما با دنیا این است که اگر رهبریت و ولایتی وجود نداشته باشد، چگونه وحدت اتفاق خواهد افتاد؟

 احمدی نژاد در ادامه سخنرانی خود در اجلاسیه مجلس خبرگان اضافه کرد: برای مقابله با استکبار و صهیونیسم اگر راهبر و حبل الله در کار نباشد، انسجام و وحدتی اتفاق نمی افتد و متفرق شدن از حول حبل الله ریشه تفرقه و چند دستگی است.

رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی مهمترین دستور کار جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی را اتصال جوامع به حبل الله دانست و خاطر نشان کرد: آیا هدف انقلاب اسلامی و تعامل با دیگران غیر از این است که بخواهیم آرمانهای انقلاب اسلامی را جلو ببریم. آرمان انقلاب اسلامی نیز غیر از آرمان پیامبر گرامی(ص) و ائمه طاهرین (ع)نیست . آنها می¬خواستند جامعه بشری را به نقطه کمال و حیات طیبه الهی سوق دهند.

احمدی نژاد گفت : برای تحقق جامعه اسلامی اگر همه ماموریت خود را در یک کلمه خلاصه کنیم؛ آن یک کلمه «دعوت همه جوامع بشری به امام حق و خلیفه الله» است. اتحاد ملت ایران به خاطر اجتماع در حول ولایت است؛ محوری که می تواند وحدت و انسجام حقیقی را ایجاد کند، اتصال به حبل الله است؛ آن چیزی است که متاسفانه در جهان فراموش شده است.

وی با گلایه از عده ای که هنگام بردن نام مبارک امام عصر (عج) ناراحت می شوند، تصریح کرد: همه اعتبار نظام جمهوری اسلامی این است که به نیابت از امام عصر (عج) حکومت تشکیل داده است. اگر این اعتبار از جمهوری اسلامی گرفته شود، چطور می توان ادعای عدالت طلبی کرد و توده های میلیونی مردم را برای دفاع از آرمان های اسلام بسیج کرد؟

رئیس جمهور زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) را مهمترین ماموریت جمهوری اسلامی در دوران غیبت دانست و گفت : جمهوری اسلامی ماموریتی جز پیگیری این موضوع ندارد. امام ، امام است؛ چه نشسته باشد، چه در حال قیام، چه حاکم باشد و چه در حاکمیت نباشد؛ امام واسطه فیض الهی است و اوضاع جاری جهان را مدیریت می کند و اگر وجود مبارک او نبود نه تنها امروز کوچکترین اثری از ایمان و خداپرستی در جهان نمی ماند بلکه دیگر جهانی برای حکومت نیز باقی نبود.

وی با تاکید بر اینکه بدون تردید دست مدیریت حضرت ولی عصر(عج) همواره پشت سر انقلاب اسلامی است ، تصریح کرد: انسجام اسلامی جز با دعوت به امام حق امکانپذیر نیست و همه بشریت را می توان بادعوت به امام عصر (عج) متحد و منسجم کرد. جهانیان از اوضاع حاکم بر جهان امروز ناراضی و خواستار برچیده شدن ظلم ، جنایت و برپایی عدالت هستند و با تاکید بر نقاط مشترک می توان در دنیا به وحدت وهمدلی دست یافت و بددلی ها و کینه ورزی ها را از بین برد؛ مگر اینکه عده ای در دنیا بخواهند بنام دین ، توجیه گر حکومت طاغوت ها باشند.

احمدی نژاد کار برای خدا را عامل اساسی دیگری در انسجام و اتحاد اسلامی دانست و گفت : اگر کاری برای خدا نباشد، رسیدن به اتحاد و انسجام محال است . کار برای خدا وحدت و پیروزی می آورد و دلها را جذب می کند . کار برای خدا در ذات خود پیروزی آفرین است؛ اگر چه به ظاهر شکست هم بخورد. مثلاً واقعه کربلا برای امام حسین (ع) و یارانش عین پیروزی اتفاق افتاد.

وی اضافه کرد : اشکالاتی که بعضاً در کارها بوجود می آید برای این است که از خدا دور شده ایم. اینکه صهیونیسم فاسد و جنایتکار را به زور بر مردم فلسطین مسلط می کنند به این علت است که از خدا دور شده ایم.

رئیس جمهور تاکید کرد : در نظام جمهوری اسلامی هم اگر در مجموعه مدیران و مسئولین اخلاص باشد، پیروزی حتمی است و در غیر این صورت، شکست اتفاق می افتد. بر این اساس جز با کار برای خدا نمی شود ماموریت برای خدا را انجام داد.

احمدی نژاد با اشاره به پیشرفت های مادی جبهه کفر، خاطر نشان کرد: اگر کار خدایی نباشد ما که مسلمان هستیم در کار غیر خدایی به گرد کفار هم نمی رسیم. تنها جایی که کفار نمی توانند نفوذ و تاثیر گذاری داشته باشند جایی است که کار برای خدا انجام پذیرد.

وی گام اول در رسیدن به وحدت را برچیده شدن کینه ها دانست و گفت : در ملاقات با سران کشورها تلاش داریم همدلی ها را تقویت نماییم و قرار دادهای مهم اقتصادی هم دقیقاً به همین منظور به امضا رسیده است و انصافاً برخی از کشورهای طرف ملاقات، همراهی خوبی در این موضوع داشته اند.

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه نقطه اتکا جبهه اسلام کار برای خداست، خاطر نشان کرد: دولت نهم با این اندیشه با تمام توان در حال تلاش است و هیچ ظرفیتی را در عرصه سیاست خارجی برای رسیدن به انسجام خالی نگذاشته و در همه نقاط جهان دعوت ما دعوت برای خدا و احکام نورانی اسلام است و در این راه مقابل هیچ کس نیستیم.

احمدی نژاد در پایان تصریح کرد: وقتی پیام برگرفته شده از احکام نورانی اسلام به درستی منتقل شود، حتی کسانی که اطلاعی از دین ندارند، به آن جذب می شوند. چنانچه بولیوی که کشور مستضعف و فقیری است اما سیل جمعیت پابرهنه آن به هنگام سفر من در دفاع از نظام جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی به خیابان ها آمده و شعار می دادند و این همه، برای این است که پرچم امام زمان (عج) توسط ملت ایران برافراشته شده است.

انتخابات عرصه‌ای برای دین‌داری واقعی است

 

استاد حوزه علمیه مشهد با اشاره به این که دین‌داری تنها عمل به مناسک و ظواهر دینی نیست، گفت: مؤمن کسی است که در فعالیت‌های دنیوی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم آخرت را جستجو کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نخستین جلسه از سری نشست‌های انتخابات آگاهانه با موضوع انتخابات دینی و اخلاق سیاسی در مسجد حوض‌لقمان مشهد برگزار شد.
در این مراسم حجت‌الاسلام نظافت، از اساتید حوزه علمیه مشهد با تبیین شرایط انتخابات سالم و آگاهانه و ترسیم اوصاف کاندیدای اصلح گفت: دین‌داری انسان مؤمن، فصلی و مقطعی و گزینشی نیست؛ بلکه همه افعال او از فردی و عبادی گرفته تا سیاسی و اجتماعی، بر اساس دین است. عین سیاست بودن دیانت به همین معناست.
مدیر مدرسه علمیه حضرت مهدی (عج) مشهد سیاست اسلام را سیاست دینی و اخلاقی دانست و ادامه داد: امیرمؤمنان(ع) ناسزا گفتن به غیر مسلمانان را هم درست نمی‌دانست، «إنی اکره أن تکونوا سبابین»، چه رسد به ناسزاگفتن، غیبت، دروغ و شایعه‌پراکنی درباره مسلمانان.
وی ادامه داد: سیاست منهای دین و اخلاق، از عدم ورود به سیاست هم بدتر است، چرا که در این‌جا فرد سیاسی فاسد با جامعه سروکار دارد.
این استاد حوزه‌ علمیه مشهد انتخابات را به عنوان مهم‌ترین عرصه فعالیت سیاسی و جایگاه مناسبی برای محک دین‌داری واقعی ارزیابی کرد و اظهار داشت: بر اساس فرموده امیرمؤمنان(ع)، گروهی دین‌داری را تنها در عمل‌ به مناسک و ظواهر دینی جستجو می‌کنند و در اعمال دنیوی، خدا را فراموش می‌کنند؛ اما مؤمن کسی است که در فعالیت دنیوی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم آخرت را جستجو کند.
این استاد حوزه علمیه، انتخابات را دارای سه رکن اساسی، کاندیداها، مردم و مسؤولان دانست و خاطرنشان کرد: در همه رده‌های این ارکان بایستی عمل دینی جریان داشته باشد.
وی از نامزدهای انتخابات خواست تا انگیزه‌های خود را از نامزد شدن برای این مسؤولیت خطیر مشخص کنند، چراکه هدف‌ها به اعمال روح می‌بخشد.
حجت‌الاسلام نظافت افزود: هدف ار رسیدن به پست و مقام تنها کسب ثروت و شهوت نیست؛ گاهی انسان پول نمی‌خواهد، ولی عقده ریاست دارد، می‌خواهد مطرح شود و بین افکار عمومی و مردم مشهور و محبوب باشد. این اهداف ماندگار و ارزش‌مند نیست.
وی اخلاص را ملاک مهمی در انتخاب یک مسؤولیت دانست و به نامزدهای مجلس هشتم توصیه کرد که با آرامش قلبی و با هدف انجام وظیفه وارد انتخابات شوند.
این استاد حوزه علمیه مشهد اظهار داشت: اخلاص در عمل موجب می شود که اگر کاندیدایی احساس کند فرد صالح‌تری نسبت به او در عرصه انتخابات وجود دارد، از این صحنه کنار ‌رود و برای او تبلیغ ‌کند. چرا که در حدیث آمده است «ملعون من وضع نفسه ما لا یلیق به»؛ ملعون است کسی که در منصبی قرار گیرد که شایسته آن نیست و از او شایسته‌تر وجود دارد.
حجت‌الاسلام نظافت نقش حاکمان و حکومت در زندگی انسان‌ها را تعیین‌کننده دانست و اظهار داشت: وقتی انسان می‌تواند به‌طور کامل و به معنای واقعی کلمه موحد باشد که افزون بر خودش، حکومت، حاکمان و قوانین جامعه هم الهی و توحیدی باشند.
وی به هواداران نامزدها توصیه کرد تنها افراد اصلح را معرفی و ترویج کنند و دینشان را فدای دنیای دیگران نکنند. زیرا بر اساس روایات احمق کسی است که دینش را فدای دنیای خود کند و احمق‌تر از او کسی است که دینش را فدای دنیای دیگران نماید.
حجت‌الاسلام نظافت ملاک‌هایی چون خویشاوندی، دوستی، سیادت، جنسیت، اصناف و دیگر عناوینی از این دست را از ملاک‌های فاسدی دانست که در بیشتر گروه‌های سیاسی شایع شده و مبنای دینی ندارد و از رویه گروه‌های سیاسی در سهمیه دادن لیست‌ها به اصناف مختلف مانند روحانیان، بانوان، پزشکان، مهندسان و دیگر اصناف بدون توجه به ملاک‌های اصلی صلاحیت به شدت انتقاد کرد.
وی در بیان ویژگی‌های نامزد اصلح گفت: کسی که می‌خواهد بر جان و مال و ناموس مردم تسلط پیدا کند و در سطوح مختلف وارد حکومت شود نباید بخیل باشد؛ چون بیت‌المال را غارت می‌کند. همچنین نباید جاهل باشد، باید دانش کافی برای این کار را داشته باشد، اهل ستم نباشد، اهل حیف و میل نباشد؛ باید برایش مهم باشد که از کجا می‌آورد و در کجا خرج می‌کند. مرتشی نباشد، نسبت به سنت‌ها بی‌تفاوت نباشد. از کسانی نباشد که همه دین را نمی‌خواهند و نسبت به دین گزینشی عمل می‌کنند.
مدیر مدرسه علمیه حضرت مهدی(عج) مشهد ادامه داد: فرد اصلح باید عاقل باشد؛ عاقل کسی نیست که بین خوب و بد بتواند انتخاب کند، بلکه «من یعرف خیر الشرین» باید بین بد و بدتر هم بتواند انتخاب کند. باید اولویت‌ها را بشناسد، تدبیر داشته باشد. عاقلانه تصمیم گرفتن یعنی این‌که در تصمیم همه جوانب را در نظر بگیرد.
وی افزود: سابقه و عملکرد ملاک خوبی است. یکی از معیارهای امیرمؤمنان(ع) این است که فرد مورد نظرش تا کنون کجا بوده است، آیا ظلم یا خیانتی داشته یا نه. حتی این‌که امین خیانت‌کاران و یاور ظالمان بوده یا نه.
این استاد حوزه علمیه مشهد ادامه داد: البته در بررسی عملکردها باید توجه داشت که حجم ظلم و خیانت انسان‌ها به عرصه عملشان بستگی ‌دارد. برخی انسان های خوبی هستند، چون عرصه‌ای برای خلاف نداشته‌اند.
وی در ادامه اظهار داشت: فرد اصلح نباید متعصب و قبیله‌گرا باشد. چرا که به نظر امیرمؤمنان(ع)، شیطان، امام‌المتعصبین است، همان روز اول بین مخلوقات خدا خط‌کشی کرد و گفت من از جناح و قبیله نار هستم و انسان از خاک. پس من بهترم.
حجت‌الاسلام نظافت صریح‌ بودن را از دیگر ویژگی‌های فرد اصلح دانست و گفت: آدم متملق و چاپلوس به‌درد نمی‌خورد. منافق‌پروری از همین‌جا شکل می‌گیرد که آدم‌های متملق میدان‌دار می‌شوند.
وی در پایان ساده‌زیستی را ملاک مهمی عنوان و خاطر نشان کرد: بر اساس فرموده امام علی(ع) خداوند بر پیشوایان واجب کرده تا در سطح فقیرترین مردم زندگی کنند تا از احوال آن‌ها خبر داشته باشند.

همایش ملی همگرایی و واگرایی در جهان اسلام در سمنان برگزار شد

همایش ملی همگرایی و واگرایی در جهان اسلام در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی در سمنان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر از سمنان، معاون فرهنگی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور بعد از ظهر امروز در این همایش گفت: فرهیختگان و دانشجویان باید بستر همگرایی در جهان اسلام را بوجود آورند و ریشه همگرایی را عبودیت و واگرایی را در خودبینی بیان کرد.

حجت‌الاسلام ابوالقاسم یعقوبی با بیان اینکه صدور آموزه های دینی به تمام دنیا را از اهداف برگزاری این همایش عنوان کرد و افزود: همگرایی ضروری‌ترین نیاز جهان اسلام است.

وی با تاکید بر حضور پرشور مرد در انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: مردم باید آزادانه و با رعایت اخلاق اسلامی در انتخابات شرکت کنند.

دبیر این همایش نیز در این مراسم گفت: این همایش با هدف ارائه راهکار علمی برای تقویت وحدت در جهان اسلام برگزار شده است که بیش از ‪۶۰‬ مقاله از سراسر کشور به دبیرخانه این همایش ارسال شد.

حجت‌الاسلام حسین ابوالفضلی افزود: بررسی راه‌ های تلاش برای نیل به وحدت در کشورهای اسلامی از طریق ارائه مباحث علمی از اهداف پژوهشی و تحقیقاتی این همایش است که 22 مقاله برتر در مجموعه ای منتشر می شود.


 

شرکت مردم در انتخابات سرنوشت ساز است

     

حضرت آیت‌الله نوری همدانی حضور در انتخابات را واجب دانست و تأکید کرد: شرکت یک نفر هم ممکن است سرنوشت‌ ساز باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، گروهی از افسران نیروی زمینی سپاه پاسداران از سراسر کشور و جمعی از معاونان عمومی و نواحی آموزش و پرورش شهرستان‌های استان کرمان، صبح امروز، پنجم اسفندماه، با حضرت آیت‌الله حسین نوری همدانی از مراجع تقلید، در قم دیدار کردند.

حضرت آیت‌الله نوری همدانی در سخنانی در این دیدار با بیان این‌که شرکت در انتخابات لازم و واجب است، گفت: همه باید در انتخابات شرکت کنیم؛ زیرا شرکت یک نفر هم ممکن است سرنوشت‌ ساز باشد.

وی افزود: همه ما نه تنها در صحنه انتخابات، بلکه در عرصه‌های دیگر زندگی نیز باید با پایمردی گام برداریم تا این نظام روز به روز قدرت‌مندتر از آنچه هست بشود و احکام اسلامی کاملاً اجرا و زمینه ظهور حضرت ولی عصر(عج) فراهم گردد.

این مرجع تقلید اظهار داشت: امروز موقعیت حساس‌تر از زمان‌های دیگر است و دشمنان نقشه‌های بیشتری می‌کشند؛ از این رو مقاومت ما هم باید روز به روز بیشتر شود و همه در صحنه حضور داشته باشیم.

                                                

وی در بخش دیگری از سخنانش درباره ویژگی‌های انتخاب شوندگان اظهار داشت: باید کسانی را انتخاب کنیم که از ابتدا با انقلاب همگام و همراه بوده‌اند و فرهنگ انقلاب را درک کرده‌اند.

مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم ادامه داد: انتخاب شوندگان باید با تقوا و متعهد باشند، هدفشان منافع شخصی نباشد و تنها به جامعه و مردم خدمت کنند.

وی تأکید کرد: نمایندگان باید آنقدر شجاع و دلیر باشند که بتوانند در برابر استکبار و صهیونیسم بایستند و با اراده آهنین مردم همراه شوند.

این مرجع تقلید در ادامه خطاب به حاضران با اذعان به این‌که شما در صحنه هشت سال دفاع مقدس و سپس در برابر همه دشمنان اسلام ایستادید و در هر عرصه‌ای چنان گام برداشتید که آن‌ها را مأیوس و ناکام کردید، ابراز داشت: یکی دیگر از آن عرصه‌ها انتخابات است و باید در این عرصه با استحکام گام بردارید.

وی سپاه، ارتش، بسیج و همه ملت ایران را بازوهای توان‌مند اسلام در برابر دشمنان اسلام خواند که باید روز به روز مقاوم‌تر باشند و با اراده محکم‌تر به راه خود ادامه دهند.

حضرت آیت‌الله نوری همدانی با اشاره به آثار و برکات انقلاب در دنیا گفت: مقاومت حزب‌الله لبنان و نهضت انتفاضه فلسطین و هر جنبشی که در دنیا رخ می‌دهد، از ایران و از شجاعت و شهامت و شهادت ‌طلبی شما سرچشمه می‌گیرد.

وی در ادامه تصریح کرد: مردم در پیش از انقلاب در برابر استکبار دچار خود کم ‌بینی و خود باختگی شده بودند و کسانی که از غرب تبعیت می‌کردند را روشنفکر و دیگران را عقب ‌مانده می‌دانستند، اما حضرت امام خمینی(ره) با ایجاد انقلاب توانست چشم مردم را به جنایات غرب باز کند.

این استاد عالی حوزه علمیه قم با تأکید بر این‌که اسلام می‌خواهد مسلمانان همچون کوه، راسخ و محکم باشند، افزود: الحمدالله مردم ایران در زمینه دست‌یابی به فن‌آوری هسته‌ای از ابتدا با اراده محکم و استقامت گام برداشتند و به لطف خدا موفق شدند.

وی در پایان مطالعه در زمینه‌های اعتقادی و اخلاقی را برای همگان لازم دانست و خاطرنشان کرد: با مطالعه در این سه بعد می‌توانیم به شبهات دشمنان در جامعه پاسخ دهیم و واجبات را به طور کامل عملی کنیم.

 

       

دور شدن از وحدت اسلامی به معنای از بین رفتن امت واحد قرآنی است

خدا در قرآن به مسأله وحدت تأکید بسیار فرموده که توسط آن امت اسلامی به امت واحدی تبدیل خواهند شد و در مقابل از دست دادن وحدت اسلامی را به معنای از بین رفتن امت واحد قرآنی می‌داند.

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، آیت‌الله «محمدعلی‌ تسخیری» دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در مراسم افتتاحیه همایش بین‌المللی «نقش آموزش علوم، فرهنگ و ارتباطات در تحکیم انسجام اسلامی» که صبح روز اول اسفندماه در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی آغاز شد، با تشکر از فعالیت‌های فرهنگی سازمان آیسسکو گفت: خداوند در قرآن به مسأله وحدت تأکید فرموده و آن را از جمله عواملی عنوان کرده که امت اسلامی به کمک آن به امت واحدی تبدیل خواهند شد چراکه از دست دادن وحدت اسلامی به معنای از بین رفتن امت واحد قرآنی است.

 

                                                

 

وی در ادامه با اشاره به «اعتصموا بحبل الله جمیعاً» افزود: اگر کشورهای اسلامی با یکدیگر وحدت نداشته باشند در فساد غرق خواهند شد، همچنین در این شرایط دشمنان اسلام می‌توانند تهدید جدی برای این جوامع باشند.

دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با تأکید بر این‌که مقصود از وحدت، تنها وحدت فکری نیست تصریح کرد: وحدت باید با موضع‌گیری عملی منسجم همراه باشد چراکه داشتن موضع‌گیری منسجم چالش‌های جوامع اسلامی را در هر زمینه رفع خواهد کرد.

تسخیری تقریب مواضع را از راهکارهای مورد نیاز برای دست‌یابی به وحدت عنوان و اظهار کرد: تقریب مذاهب به این معناست که همه مذاهب با حفظ و صیانت از اصول زمینه‌های مشترک خود را شناسایی کرده و آنها را تقویت کنند.

وی گفت: وحدت و اشاعه آن در جوامع باید به‌صورت عقلایی و منطقی صورت گیرد به همین منظور باید از هرگونه افراط‌ و تفریط در این عرصه جلوگیری شود.

تسخیری با ابراز تأسف از نبود شناخت جوامع اسلامی از یکدیگر تأکید کرد: علما باید مسائل مربوط به تقریب مذاهب اسلامی را بشناسند تا بتوانند فرهنگ تقریب را به کل جامعه منتقل کنند.

وی در پایان ابراز امیدواری کرد تا حضور و نقش ایران در تحقق وحدت اسلامی روز‌به‌روز بیشتر شود و همه نهادهای فرهنگی جهان اسلام با برنامه‌ریزی صحیح و مناسب به تقویت وحدت اسلامی بپردازند.

 

چیستی انسجام اسلامی در فضای مجازی

 

انسجام اسلامی در سایه هم‌آوایی، هم‌گرایی و تبیین چهارچوب‌های صحیح برای جهان اسلام و در مرتبه‌ای بالاتر، تمام مفاهیم دینی امکان‌پذیر است، توجه به این نکته که آیا شبیه‌سازی این تعریف در فضای مجازی نیز امکان‌پذیر است و تعریف درست از انسجام اسلامی در فضای مجازی چیست، موضوع این گزارش است.

 

توسعه اینترنت به‌طور فزاینده‌ای امکان ایجاد و حفظ روابط چندگانه را افزایش داده‌است، برخی از این نوع روابط ممکن است تنها درفضای مجازی وجود داشته‌باشد، در حوزه مفاهیم دینی این تنوع اطلاعاتی در فضای مجازی سبب به وجود آمدن تفسیرهای متعدد و بعضاً نو در میان کاربران اینترنتی در سراسر جهان خواهد شد.

رشد ارتباطات به‌واسطه رایانه از توسعه و بسط آنچه که «آنتونی گیدنز» از آن به‌عنوان «جامعه‌ای انعکاسی نام می‌برد»، حمایت و همراهی می‌کند. برای آنهایی که متصل به فضای مجازی هستند، ارتباطات به‌واسطه رایانه، فرصتی را به منظور جستجوی اطلاعات، حمایت و تأیید هویت دینی، صرف‌نظر از ملزومات زمان و جغرافیا ارائه می‌کند.

اینترنت به‌عنوان یک وسیله، دارای قابلیت عظیمی برای افزایش تنوع اطلاعات دینی در دسترس افراد و سازمان‌های سراسر جهان است. این وسیله فضایی را برای افراد به وجود می‌آورد تا هر شخصی که به آن دسترسی دارد، می‌تواند در حالت‌های مختلفی که در محیط آن‌لاین وجود دارد شرکت کند و دیدگاه‌ها و نظراتش را در قالب متن، صدا، تصویر یا صوت بیان کند و نیز می‌تواند به حجم گسترده‌ای از اطلاعات و برنامه‌های ارائه شده از سوی دیگران دسترسی یابد.

به همین دلیل، اینترنت قابلیت عظیمی برای ایجاد یک جامعه پویا دارد؛ جامعه‌ای که در آن آزادی بیان و پویایی فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و زبانی افزایش می‌یابد. طی شدن این فرآیند و به وجود آمدن فضاهای تفسیرگر دینی که با قابلیت‌های فضای مجازی هماهنگ است به عقلانیت موجود در این فضا کمک خواهد کرد.

متصل شدن نهادهای دینی همچون حوزه‌های علمیه و به وجود آمدن سایت‌های شخصی مراجع تقلید در ایران و سایر کشورهای اسلامی در فضای مجازی به گسترش و تبلیغ دین اسلام در سراسر جهان کمک خواهد کرد.

علاوه بر این وجود سایت‌های دینی شیعه و سنی در فضای مجازی و تعامل میان این دو موجب کم‌رنگ شدن اختلافات دینی و تعصبات برخاسته از احساس و پررنگ شدن قضاوت عقلانی از آموزه‌های دینی و اتحاد میان جهان اسلام خواهد شد.

این جریان در نهایت منجر به گسترش همه جانبه اسلام و انسجام آن در جهانی است که به سوی جهانی‌شدن‌ها پیش می‌رود. (عبادتی، ایکنا)

در این گزارش برآنیم تا تعریف درستی را از لفظ انسجام اسلامی در فضای مجازی ارائه دهیم و سپس به بررسی این نکته بپردازیم که انسجام اسلامی در فضای مجازی شکل گرفته است یا نه؟

 

انسجام در جهان اسلام

«محسن اسفندیاری»، مدیر فرهنگسرای IT، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، با بیان این نکته که بحث انسجام اسلامی به تمام کشورها مربوط می‌شود، می‌گوید: همه کشورهای اسلامی باید سعی کنند تا در فضای مجازی اتحاد به‌وجود بیاورند.

وی اضافه می‌کند: انسجام اسلامی تنها مختص کشور ایران به عنوان یک کشور اسلامی نیست و برای به‌وجود آمدن انسجام در فضای مجازی همه کشورهایی که مسلمان هستند باید برنامه‌ریزی و فعالیت کنند.

اسفندیاری تصریح می‌کند: انسجام اسلامی در موضوعات مختلف معنا پیدا می‌کند، مانند تمام موضوعاتی خاصی که برای دنیای اسلام پیش می‌آید.

اسفندیاری، یادآور می‌شود: باید زمانی که موضوع خاصی برای دنیای اسلام به‌وجود می‌آید کشورهای اسلامی با یکدیگر اتحاد برقرار کنند و در واقع اعلام وجود کنند و در فضای مجازی تأثیرگذار باشند.

وی می‌افزاید: برای مثال در مورد کشور خودمان و در قضیه خلیج فارس، وقتی عنوان جعلی خلیج عربی مطرح شد، فشاری که کشور خودمان به تنهایی و ایرانی‌هایی که در دیگر کشورها بودند، وارد کردند، باعث شد که این نام به‌طور کلی از بین برود و دوباره نام خلیج فارس مطرح شود، یا زمانی که موضوع سلمان رشدی و بحث کتاب آ‌یات شیطانی مطرح شد.

 

تبیین اصول برای انسجام اسلامی در اینترنت

«ابوالفضل درخشنده» بلاگر و نویسنده عرصه ادبیات دفاع مقدس، در ادامه با اشاره به اینکه معنای انسجام اسلامی در فرهنگ لغات یکپارچگی، روان بودن و روان شدن ذکر شده‌است، می‌گوید: برای نیل به هدف ایجاد انسجام اسلامی در فضای مجازی باید اصول را مشخص و در آن به وحدت نظریه رسید.

«علیرضا مشتهر»، نویسنده وبلاگ مذهبی «چند قدم تا وصال یار» نیز درباره تعریف انسجام اسلامی در فضای مجازی اظهار می‌کند: ایجاد هماهنگی در بین مسلمانان(به‌خصوص شیعیان و متدینان) و نگاه واحد در خصوص مسائل مذهبی و دینی و اتفاق نظر در این خصوص را که نتیجه آن وحدت در عمل و گفتار خواهد بود انسجام اسلامی می‌دانم.

وی اضافه می‌کند: اگر چه می‌توان گفت که شبیه‌سازی انسجام اسلامی در فضای مجازی امری مشکل بوده، اما ایجاد آن در نت ممکن است.

 

همگرایی در اصول دین برای ایجاد انسجام

«سیدفرشید یعسوبی» مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، عنوان می‌کند: لفظ انسجام برای یک موضوع معین قابل تعریف است و در موضوع اسلام‌، طبیعتاً زمینه‌ انسجام اسلامی با وجود همگرایی در اصول دین به وجود خواهدآمد.

وی در ادامه یادآور می‌شود: بسیاری از احکامی که وجود دارد در فروع دین مشترک است و بعضاً در شکل ظاهری ممکن‌است تفاوت‌هایی مشاهده ‌شود و الا در محتوا خیلی متفاوت نیست.

یعسوبی رشد کشورها را از باب دین و مذهب از طریق انسجام میسر دانسته و می‌افزاید: بالاخره درصد زیادی از جمعیت کره زمین را مسلمانان تشکیل می‌دهند و این مسئله می‌تواند در معادلات بین‌المللی به عنوان یک وزنه برای مسلمانان مورد توجه قرار گیرد.

 

هم‌آوایی دنیای اسلام در تقویت انسجام

«شاکر واثقی» مدیر فرهنگسرای رسانه، اظهار می‌کند: به‌ نظر می‌رسد موضوع انسجام اسلامی که به حق از سوی رهبر معظم انقلاب نامگذاری شده‌است به نوعی متأثر از شرایط حاکم بر جهان و به‌طور خاص جهان اسلام باشد. امروز به جرأت می‌توان ادعا کرد با توجه به گسترش روزافزون وسایل ارتباط جمعی مسلمانان سراسر جهان از اوضاع سیاسی یکدیگر آگاه بوده و نسبت‌ به شرایط نیز حساس هستند.

مدیر فرهنگسرای رسانه دلیل بی‌تفاوتی افراد در مقابل هجمه‌های سنگین قدرت‌های جهان در ظلم بی‌رویه بر کشورهایی نظیر عراق، افغانستان، فلسطین و لبنان را تمسک به اختلافات و فراموشی نقاط اشتراک فرق مختلف اسلامی دانسته و می‌گوید: از آن مهم‌تر فراموشی دشمن مشترکی که سعی وافر در دمیدن در کوره افتراق و اختلاف دارد.

وی در توضیح لفظ انسجام اسلامی تصریح می‌کند: انسجام اسلامی معنایش هماهنگی و هم‌آوایی دنیای اسلام در تقویت بنیان‌های استوار دینی و ایجاد یک جریان پویا و قدرتمند برای دعوت به حق در برابر جریان مقابل و به تعبیر قرآن‌کریم این اتفاق نمی‌افتد مگر با اتحاد و همدلی؛ «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ» و این مسئله در موضوعیت اینترنت به صورت محتواهای الکترونیکی تحقق خواهد یافت.

حجت‌الاسلام «حسن عسکری»، کارشناس ارشد تفسیر و علوم قرآنی، در توضیح برداشت شخصی خودش از لفظ انسجام اسلامی و اینکه چگونه می‌توان این مفهوم را در فضای مجازی شبیه‌سازی کرد، خاطرنشان می‌شود: انسجام اسلامی یعنی؛ تمام طوایف مسلمین در مقابل قدرت‌های شیطانی که می‌خواهند اساس اسلا‌م را از بین ببرند، متحد هستند، آن چیزی که برای دشمنان اسلام خطر دارد وحدت ملت‌های مسلمان است.

«محمد زینالی اُناری»، بلاگر دینی، با اشاره به سخنی از مقام معظم رهبری درباره لفظ انسجام اسلامی عنوان می‌کند: انسجام اسلامی به قول رهبر اسلام که در قالب‌های فرهنگی کشور تأکیداتی دارند، یک فعالیت از جنس مهندسی فرهنگی می‌تواند باشد که می‌تواند در قالب‌های بزرگتر هنری و ادبی کاربرد داشته‌باشد و آینه‌ای از این فعالیت‌ها نیز قابلیت این را دارد که در فضای مجازی ارائه شود.

 

فرار از نیرنگ‌های دشمنان در سایه انسجام

همچنین «مرجان سهرابی»، کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی و وبلاگ‌نویس، در تعریف مفهوم انسجام اسلامی بیان می‌کند: انسجام اسلامی اگر به معنای پرهیز از تفرقه و جدایی در بین فرق مختلف اسلامی، با تأکید بر مشترکات و کم‌رنگ‌تر کردن اختلافات و با هدف نمایش وحدت واقعی اسلامی باشد، از نیازهای خاص این روزهای جامعه بزرگ اسلامی است.

وی ادامه می‌دهد: جامعه‌ای که در مظان اتهامات زیادی قرار گرفته و رهایی از دام‌های بسیاری که از سوی معاندان برای آن طراحی شده، جز به مدد این انسجام و وحدت اسلامی امکان‌پذیر نخواهدبود.

 

اینترنت ابزار گسترش انسجام مسلمانان

«اکبر شیرکوند»، مدرس دانشگاه و مؤلف کتاب پیامبر اعظم(ص) در اینترنت، اینترنت را به عنوان یک ابزار جهانی وسیله‌ای برای گسترش و انسجام محتواهای قرآنی موجود در فضای مجازی معرفی می‌کند.

شیرکوند در این گفت‌وگو تصریح می‌کند: با توجه به وجود فرق مختلف شیعه و سنی و غیره در اسلام ما باید به سمت محوری حرکت کنیم که حداکثر اتحاد را بتوانیم ایجاد کنیم و موضوعاتی مطرح کنیم که شبهات کمتری را ایجاد کند.