اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

نقش دفاع در انسجام ملی و هویت اسلامی

 

یکی از امور طبیعی در انسان، واکنش دفاع است. به این معنا که اگر انسان سرگرم کاری باشد و متوجه پیرامون خود نباشد هنگامی که چیزی به سوی صورت و چهره اش حرکت کند به طور طبیعی دست ها برای محافظت و دفاع از چهره بالا می آید و در مقابل آن قرار می گیرد. این امری است که بارها شما آن را تجربه کرده اید. 

انسان به طور طبیعی و فطری در برابر هر متجاوز یا احساس و گمان تجاوز واکنش نشان می دهند. از این روست که قرآن نیز دفاع از خود را امری طبیعی شمرده و در آیاتی چون 246 و 251 سوره بقره و آیه 40 سوره حج بدان اشاره کرده است. اما دامنه دفاع اختصاص به حوزه فردی ندارد و در حوزه عمل اجتماعی نیز به عنوان حق طبیعی که عقل محض و مستقل نیز آن را درک می کند گسترده شده است. از این رو در حوزه های علمی چون حوزه امور اخلاقی و قانونی از حق طبیعی دفاع سخن گفته می شود و به انسان اجازه داده شده تا برای حفظ خود و اموری که حق وی شمرده شده به دفاع پرداخته و هرگونه تجاوزی را دفع کند. در این نوشتار تلاش بر آن است تا دیدگاه قرآن نسبت به مسئله دفاع و محدوده، فلسفه، آثار و احکام دفاع و مانند آن تبیین شود. مطلب را با هم ازنظر می گذرانیم:

فلسفه دفاع

دفاع که از واژه عربی دفع گرفته شده است به معنای دور نمودن چیزی است. این واژه به دو شکل متعدی و فعل گذرا می شود. گاه با حرف الی به کار می رود و گفته می شود که دفع فلان الی امر; فلانی به چیزی پرداخت و بدان توجه کرد و گاه دیگر با حرف عن متعدی می شود و گفته می شود دفع عن فلان; یعنی از فلانی دفاع و حمایت شد. (مفردات راغب ص 316)
دفاع در اصطلاحات علمی در دو علم به معانی خاصی به کار رفته است. در اصطلاح فقهی، تکلیف و حقوقی است که از سوی خداوند به عنوان مالک و قانونگذار مطرح شده است. شخص از این حق برخوردار است که برای پیش گیری از آسیب هایی که اعتقاد و مال و جان و آبروی وی را تهدید می کند دفاع و حمایت کند و از یک نظر تکلیفی است که نمی تواند از آن عدول نماید. بنابراین همواره سخن از حق دفاع از جان، مال و عرض به میان می آید و به عنوان تکلیف از وی خواسته شده تا آن ها را از هرگونه آسیب در امان نگه دارد و محافظت نماید و در برابر متجاوز بایستد و از آن ها حمایت کند.
(نگاه کنید تحریر الوسیله; امام خمینی ج1 ص 485)
البته در علم حقوق هرگاه از دفاع سخن به میان می آید منظور آن است که شخص در برابر اتهامات و ایراداتی که از سوی اصحاب دعوا طرح می شود از خود دفاع کند و لایحه دفاعی از خود تهیه کند. (ترمینولوژی حقوق; جعفری لنگرودی ص 303)
از تعریف هایی که از واژه در زبان شناسی و اصطلاح شناسی و گستره معنایی آن به دست داده شد تا اندازه ای فلسفه دفاع و تشریع آن به عنوان حق طبیعی، فطری و واجب و تکلیف دینی دانسته شده است. به این معنا که کاربردهای واژه و اصطلاح بیان می کند که هدف از ایجاد چنین حقی چیزی جز محافظت بر حق طبیعی بشر که حفظ جان و مال است نیست و از آن جایی که آبرو و شخصیت افراد همانند جان آدمی عزیز و گرامی است و هتک آن همانند نیستی و نابودی وی شمرده می شود، از این روست که در عرض جان و مال مطرح شده است. مساله مال نیز این گونه است; زیرا مال به معنای مجموعه دستاوردهای مادی بشر است که برای آن تلاش کرده است و برای بقا و حفظ جان خود به آن نیاز دارد. اگر کسی مال و سرمایه دیگری را به غارت ببرد و ره توشه وی را برباید در حقیقت ادامه بقا را از وی سلب نموده است. به هر حال در گام نخست دفاع از جان مطرح می شود که امری از حقوق طبیعی و فطری و اولی بشر است و مساله مال به بقای همان جان بستگی دارد و عرض و آبرو نیز بخشی از جان آدمی و کرامت بشری است که سلب آن همانند گرفتن جان است.

علل تشریع قانون دفاع

مساله ای دیگر که در فلسفه دفاع مطرح می شود، مساله علل تشریع حکم و قانون دفاع است. به این معنا که علل تشریع این قانون چیست؟
قرآن در پاسخ به این پرسش امور چندی را به عنوان علل تشریعی یا فلسفه حکم بر شمرده است که از آن جمله می توان به جلوگیری از فساد و تباهی در زمین اشاره کرد که در آیه 251 سوره بقره به آن اشاره شده است. دفع ظلم و ستم از شخص یا جامعه علت دیگری است که در آیه 40 سوره حج به آن توجه داده شده و بیان گردیده که با دفاع از خود و جامعه می توان ظلم و ستمی که از سوی دیگران به صورت فردی یا جمعی اعمال می شود جلوگیری کرد و عدالت را در جامعه گسترش داد.  

             
از دیگر عللی که برای تشریع قانون و حق دفاع بیان شده می توان به مساله حفظ دین و آیین ها و سنت های پسندیده و هنجارها اشاره کرد که در آیه 40 سوره حج به شکل دیگری بیان شده است. به این معنا که بخش مهمی از انسانیت انسان را اعتقاد و باورهای وی شکل می دهد که به شکل دین و آیین و رسوم مطرح است. تعرض به نمادهای دینی و سنت های فرهنگی در حقیقت تعرض به شخصیت انسانی می باشد که آسیب های جدی به انسان و جامعه بشری وارد می سازد. از این رو حفظ دین و نمادهای دینی در برابر تهاجمات فرهنگی اصلی است که در این آیه به آن اشاره شده است.
مساله تهاجمات فرهنگی که به اشکال مختلف انجام می شود هویت فردی و جمعی را در معرض خطر قرار می دهد از این روست که مورد توجه و اهتمام خاص و ویژه قرآن قرار گرفته است. خداوند در بیان تشریع قانون دفاع از دین و آیین و فرهنگ های بشری و نمادهای دینی که در آیه 40 سوره حج بیان می کند می کوشد تا نقش فرهنگ را به خوبی در زندگی بشری نشان دهد. شگفت این که این قانون دفاع از فرهنگ و آیین در سوره حج بیان شده است که خود یکی از مهم ترین آیین ها و فرهنگ های بشری و دینی است.
در طول تاریخ همواره دشمن هنگام حمله یا پیروزی می کوشد تا فرهنگ و نمادهای فرهنگی را مورد تعرض قرار دهد تا هویت جمعی امت و ملتی را از میان بردارد. با ازمیان بردن فرهنگ ها و نمادهای فرهنگی می توان هویت جمعی ملتی را از میان برداشت و بر آنان مسلط شد و فرهنگ و نمادهای دیگر را تحمیل کرد و ملتی را این گونه از میان برداشت. در حقیقت نسل کشی نژادی اگر بتواند تاثیری داشته باشد بسیار کم و سست بنیاد است ولی هویت زدایی فرهنگی می تواند بسیار خطرساز باشد.
هر کشور و تمدنی فرهنگی اگر به تمدن فرهنگی دیگر هجوم آورد نخست می کوشد تا فرهنگ زدایی کرده و نمادهای فرهنگی جامعه و ملت را از میان بردارد. نمادهای فرهنگی در حقیقت عصاره تجلی انسجام ملی ملت هاست که از میان بردن آن به معنای از بین بردن عوامل انسجامی است.
تمدن های غربی همواره این گونه عمل کرده اند. دولت های استعماری غرب مسیحی درهر جامعه ای که وارد شدند میسیونرهای مذهبی آنان پیشقراولان فرهنگی برای تهاجم فرهنگی بودند. با تغییر فرهنگ و هویت زدایی توانستند هویت ملی مردم را از میان بردارند و انسجام ملی آنان را بر هم زنند. 
در کتاب کنترل فرهنگ که یکی از عوامل دست اندرکاران کارنگی و راکفلر نگاشته است به شیوه های دست یابی به تغییر ملت ها اشاره کرده است. دو بنیاد آمریکایی کارنگی و راکفلر ماموریت داشتند تا با تغییر در هویت فرهنگی ملت های استعمار شده زمینه های تغییر ذائقه و نفوذ فرهنگی و به تبع آن کالاهای فرهنگی را فراهم آورند تا بتوانند اقتصاد کشور خویش را شکوفا و امپراتوری استعماری خود را در سطح جهان به شکل کارتل ها و تراست های بین المللی گسترش دهند. دراین طرح نقش جامعه شناسی و مردم شناسی به خوبی بیان می شود و این که چگونه با آموزش های این بنیاد رشته های جامعه شناسی و مردم شناسی و سپس روان شناسی اجتماعی رشد و شکوفا شد و در دهه های شصت و هفتاد به اوج خود رسید. علت این امر آن بوده که برای تهاجم فرهنگی نیاز بود تا مردم و رفتارهای آنان و نیز خرده فرهنگ ها شناخته شود و عوامل نفوذ فرهنگی و تغییر فرهنگ و ذائقه رخ دهد. کاری که اکنون بنیاد سورس یا حتی مایکروسافت به شکل دیگری انجام می دهد. درگذشته بنیاد راکفلر و کارنگی بر این اعتقاد بود که برای افزایش مصرف در میان جوامع جهان سوم می بایست فن آوری سخت به این کشورها منتقل شود و کارخانه ها و کارگران ماهر به وجود آید تا از آنان برای کارهای سخت فنی بهره گرفته شود. این امر مستلزم تغییر فرهنگی و تغییر ذائقه مردم بود. دولت مردانی که بنیاد راکفلر در دانشگاه های خویش پرورش می دادند این مهم را انجام می دادند. اکنون مایکرو سافت این گونه در خدمت سیا و دیگر سازمان ها و بنیادهای استعماری غرب قرار دارد. در گزارش ها خوانده می شود که مایکروسافت اقدام به ارسال رایانه های ارزان قیمت یا رایگان به آفریقا می کند، تا سطح نیازهای آنان را با توجه به خواسته های خود سامان دهد. تغییر فرهنگی نیز دراین میان از راه تصاویر ماهواره ای و گوگل و یاهو انجام می شود و همه سنگرهای فرهنگی یک به یک فتح می گردد و کار برای بنیاد عظیم سورس باز می شود.
از این روست که قرآن در آیه 40 سوره حج مساله هدم و از میان بردن کلیسا و کنیسه و مساجد را که نمادهای دینی و آیینی فرهنگ های توحیدی است را مساله مهمی می داند که در دستور کار فرهنگ زدایان قرار دارد تا به این وسیله هویت زدایی کنند و به تباهی و فساد در زمین بپردازند و عدالت را کالای بی ارزش کنند. از این روست که در تهاجم فرهنگی غرب همواره از آزادی به عنوان کالا مطلوب سخن به میان می آید که به معنای هرزگی و بی بند و باری فرهنگی و هویت زدایی است و هرگز از عدالت سخنی به میان نمی آید که مخالف صریح هویت زدایی می باشد.
فلسفه و علت تشریع دیگری که قرآن برای دفاع بیان می کند مساله دفاع از مظلومان است. به این معنا که در تشریع قانون دفاع تنها مساله خود مطرح نیست بلکه دیگران و نیز جامعه نیز مطرح می باشد. از این روست که درآیه 39 سور حج مسئله دفع ظلم برای دفاع از دیگران و مظلومان فردی و اجتماعی جامعه به عنوان فرض و واجب مطرح می شود.
در این آیه سخن از دفع تجاوز به جامعه و ملت است. به این معنا که تنها دفاع از خود فردی مطرح نیست بلکه دفاع از خود جمعی که به شکل ملت و جامعه مطرح می شود نیز امری است که می بایست در حوزه دفاع از خود بیان شود. ارتباط تنگاتنگی که قرآن برای جامعه و فرد می یابد این مساله را تاکید می کند که دفاع از جامعه به معنای دفاع از خود می باشد.
این دفاع می تواند در برابر تهاجمات فرهنگی یا نظامی باشد. از این روست که در آیات 39 و 40 سوره حج به مشروعیت دفاع از فرهنگ و نمادهای فرهنگی و شریعت ها و آیین های توحیدی اشاره شده است و دفع تجاوز نظامی دشمن را خواستار شده است. به این معنا که دشمن گاه نخست به قصد از میان بردن فرهنگ ها هجوم می آورد و حملات اصلی را متوجه نمادهای دینی می کند و گاه دیگر به قصد تباهی مردمان و ملت ها یا استعمار آنان انجام می دهد و در ادامه برای بقای خود به تحلیل فرهنگ ها و نمادهای فرهنگی برای از میان بردن انسجام ملی عمل می کند. در هر حال دفاع امری مشروع و بلکه واجب و تکلیفی عینی است که می بایست همگان بدان قیام کنند.

آثار دفاع

قرآن برای مساله دفاع نظامی آثاری بیان می کند که می توان به آن ها به عنوان اصول کلی توجه داشت. در حقیقت آثاری که برای دفاع بیان می شود ارزش و اهمیت دفاع و نیز چرایی و چگونگی دفاع را نیز بیان می دارد و به عنوان اصل راهبردی می تواند در برنامه ریزی مورد توجه و اهتمام خاص قرار گیرد.
از جمله مهم ترین آثاری که برای دفاع نظامی برشمرده شده است حفظ جامعه از فساد و تباهی است; زیرا هر متجاوزی می کوشد تا جان دیگری را بستاند یا بر او حکومت کرده و چیره شود; در حالی که از چنین حقی برخوردار نیست و شمشیر و قدرت مجوزی بر ولایت نمی باشد. متجاوزان حقوق طبیعی و قانونی را زیر پا می گذارند و عدالت را تباه می سازند و نسل و حرث و کشت و زرع را به تباهی و نابودی می کشانند. (بقره آیه 251)
با دفاع مشروع است که جلوی تباهی و فساد در جامعه و زمین و محیط زیست گرفته می شود و ظلم و بیداد نمی تواند خود را بر جامعه ای مسلط کند.
از دیگر آثار دفاع مشروع آن است که نمادهای فرهنگی و علل و عوامل انسجام ملی هر جامعه حفظ می شود و مساجد و کلیسا و کنیسه و دیگر نمادهای فرهنگی و آیینی تباه نمی شود. (حج آیه 40)
تامین آزادی عقیده از دیگر دستاوردهای دفاع مشروع در برابر متجاوزان است، زیرا متجاوزان می کوشند تا  عقاید و فرهنگ های خویش را تحمیل کنند و با دگرگونی فرهنگی گفتمان و فرهنگ خاص دیگری را بر جامعه به زور شمشیر و سرنیزه تحمیل نمایند. این گونه است که قرآن در آیات 39 و 40 دفاع مشروع را عاملی مهم برای حفظ عقیده و تامین آزادی های عقیدتی برمی شمارد.
دفع متجاوزان موجب می شود تا کسانی که از سرزمین و موطن خود از ترس مرگ یا فشارهای روحی و روانی گریخته اند به سرزمین مالوف خویش بازگردند. از این روست که در آیه 246 و 251 سوره بقره دفاع متجاوزان را عامل مهمی برای بازگشت به وطن و سرزمین های اشغال شده پیشین برمی شمارد.  احقاق حقوق مظلومان و تامین آزادی آنان برای ابراز عقیده خود از مهم ترین آثاری است که بر دفاع مشروع مترتب می شود. این مساله ارتباط میان آزادی و دفاع مشروع را به خوبی بیان می کند و این که در نظر اسلام مساله آزادی و حقوق دیگران تا چه اندازه از اهمیت و اعتبار برخوردار می باشد که حتی از وظایف افراد جامعه است که برای حقوق دیگران و دست یابی آنان به حقوق خویش همگان وارد شده و به دفاع از آن بپردازند. (حج آیه 39و40)
دفاع از مظلومان یا زنان و ناتوانان و میهمان (حجر آیه 68 و 69 و شعرا آیه 227 و اسرا» آیه 32 و بقره آیه 226 و 229) از جمله توجه و اهتمامات قرآن به مساله دیگری است که می بایست همواره از سوی مومنان نیز مورد توجه قرار گیرد. در حقیقت دفاع از خود تنها مسئله اسلام و قرآن نیست بلکه دفاع از دیگران و جامعه نیز مساله ای است که آثار و کارکردهای مهمی دارد.
به هر حال مساله دفاع در آیات قرآنی بیانگر این نکته است که دشمن همواره به اشکال مختلف می کوشد تا مردم را بشکند و آنان را خوار و ذلیل گرداند. بنابراین لازم است که همواره با بیداری به مقابله با روش ها و سازوکارهای دشمنان پرداخت و از تهاجمات فرهنگی آنان که به نمادهای انسجام ملی صورت می گیرد غافل نبود.  


خبرگزاری فارس