اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

نگاهی بر سیره سیاسی پیامبر(ص) در شیوه حکومتی امام خمینی (ره) /۱

 

 

امام خمینی(ره) به عنوان رهبر و بنیانگذار انقلاب عظیم مردمی و اسلامی در تاریخ معاصر نقش بسزایی را در رهانیدن انسان از یوغ طاغوت و احیای ارزش‌های اصیل انسانی داشته و سرمنشا حیاتی دوباره در کالبد خشکیده بشریت بوده است؛ چنان‌که با گذشت حدود دو دهه از عروج ملکوتی‌اش روز به روز بر مریدان و شیفتگان افکار و وجود گرانقدر و همیشه جاویدش افزون‌تر می‌شود.

 

بزرگ مردی که نفس قدسی‌اش پیام نبوت را بر جان تشنه و حقیقت‌طلب انسان امروز بازخوانی می‌کرد. او که جرأت مقابله و رودرویی با مزدوران و ستمگران را در کردار و گفتارش در وجود انسان دمید و با تأکید بر وفاق امت اسلامی و وحدت ملی پیوندی ناگسستنی را در میان مسلمانان به ارمغان آورد و با حمایت مداوم از برادران دینی و کشورهای مسلمان به خصوص فلسطین- پاره تن اسلام- فحوای آیه «واعتصموابحبل الله جمیعا ولا تفرقوا و ذکروا نعمه الله علیکم اذ کنتم اعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا» 1 را به خوبی متجلی ساخت.

پس از سپری شدن چهارده قرن از حکومت پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی (ص) دنیا هر آینه به سمت و سوی قدرت‌طلبی و سلطه‌گری و تسلط قوی بر ضعیف کشانده می‌شود و بر تعداد ایدئولوژی‌هایی که در ظاهر خود را ضامن سعادت بشری می‌دانند اما در باطن تأمین کننده خواسته استثماری دول یاغی و سلطه‌طلب هستند اضافه می‌شود، تفکراتی موهوم که تنها به برجسته‌سازی ارزش‌ها پرداخته به گونه‌ای که وسیله هدف را توجیه می‌کند و انسان از کمال غافل می‌شود تا فقط خود را با دنیای آزادی و... بفریبد و زندگی فراخ دنیوی سرشار از امیال فردی شود بدون آن که از ماهیت زندگی و فرجام انسان شعوری باقی مانده باشد. گویی با تکامل دانش و تزاید علوم معرفت بشری عقیم مانده و هر قدر که بر رشد تکنولوژی افزوده می‌شود از معرفت بشری کاسته می‌شود.

ظهور آفتاب روح‌انگیز الهی در عصر نخوت و نفاق در تلاطم و رویارویی غرب و شرق برای ربودن هژمونی جهانی بارقه امید را در دل مستضعفان جهان گشود.

خورشید قرن که وجود مبارکش را برای به اهتزاز در آوردن پرچم جمهوری اسلامی و حاکمیت عدل الهی و تبعیت از اصول تبیین شده در کتاب آسمانی و وحیانی اسلام و پیروی از سنت رسول اکرم (ص) و تمسک جستن به ائمه اطهار (ع) قرار داد.

بزرگ مردی که رضایت خالق مبنای نگاه ژرف‌اندیشش بود و خود را در قبال همنوعان مسئول می‌دانست: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» 2.

امام و رهبر و ولی‌امر مسلمین جهان، خمینی کبیر، آن انسان فرزانه که به انسان کرامت بخشید و منزلت وجودی بشریت را بر تارک هستی صلا زد تا جایگاهش همانی باشد که باید، خلیفه خدا بر زمین و اشرف مخلوقات که حق‌تعالی در مقامش می فرماید: «و نفخت فیه من روحی» 3.

 

                         

 

بی‌هیچ تردیدی تبعیت جستن از سیره پیامبر اعظم (ص) توسط مردی از سلاله پاک رسول خدا امری واضح و مبرهن است که بدون رهنمودها و مسلک‌های سیره جد بزرگوارش که کائنات در قلمرو پیام آوری‌اش از زلال اندیشه‌های افلاکی بهره گرفته است ایجاد هرگونه تحول و در انداختن طرح برای ایجاد جامعه آرمانی و سعادت بشری غیر ممکن و ناشدنی است. عالم خلقت و هر آن چه رنگ هستی به خود دارد متعلق به ذات اقدس خداوند است و هستی و نیستی به فرمان او معنا میابد.

سرفصل گیتی بر مدارحق بنا گشته و منادیان احکام و دستورات الهی پیامبرانند، کسانی که رسول ظاهری‌اند و بیداری انسان با هم‌آوایی رسول باطنی‌اش (عقل) با فرستاده آفریدگار رقم می خورد.

پیامبر اعظم (ص) به عنوان خاتم المرسلین عصاره خلقت است و واسطه فیض الهی در زمین، نماد رأفت و مهربانی، الگوی ایثار و مقاومت و نمونه حق‌جویی و حق‌طلبی و چه کسی بهتر و والاتر از رسول اکرم(ص) می‌تواند الگوی یک معمار و بنیانگذار انقلاب همه‌جانبه اسلامی باشد: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه».

امام خمینی (ره) هم‌چون جد بزرگوارش در مصیبت‌ها و دلتنگی‌ها تنها توجه و اتکالش به خداوند متعال بود و به استعانت و یاری حق پایداری داشت و هرگز به پشتیبانی و حمایت ارگان‌ها و مراکز و مجامع مختلف دل نبست و در کوران حوادث و بی‌اعتنایی‌ها، سنگ‌‌اندازی‌ها و مجادله‌های کوردلان مریض تنها توکل به خالق مقتدر داشته و با هرگونه استبداد و دیکتاتوری مخالفت می‌ورزید. هرگز به دل یأس راه نداد و هماره از عنایات الهی و امدادهای غیبی بهره مند گشت و این همه به علت عزم راسخ ایشان بود که جان و هستی‌اش را در راه دوست گذاشت و تمامی مجاهدت و تلاش انقلابی خود را با کمال تواضع اینگونه بیان کرد: «این وظیفه یک مسلمان است که علیه ظلم و ستم بایستد و نمی‌تواند احساس خاصی را برای او به همرا ه داشته باشد. من به وظیفه خود عمل کرده‌ام و منتی بر سر اسلام و مردم ندارم».

انقلاب اسلامی گنجینه‌ای پر بها از شیوه حکومتی رهبر عالیقدر خود دارد تا همواره ملت و دولت از مواهب آن بهره برده و درعمل پیاده سازند. فرزانه‌ای که به مال و جاه دنیا دل نبست و لحظات گرانقدر خود را اسیر دنیاپرستی نساخت و خود را از تن آسایی و بی‌تفاوتی در مقابل دیگران بر حذر داشت. انسان والایی که آگاهی و بصیرت را از ذات الهی به ودیعه گرفته و وجود نورانی‌اش را سرشار از منزلت و هوشیاری کرد و با دوراندیشی و درایت و تجهیز به مکارم اخلاقی جامعه را به سمت صلاح رهنمون شد.

آن حضرت می‌فرماید: «انبیا (ع) به معنویات کار دارند و حکومت و سر رشته داری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا از آن احتزاز می کردند و ما نیز باید چنین کنیم اشتباه تأسف‌آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملت‌های اسلامی و باز کردن راه برای استعمارگران خون‌خوار است، زیرا آن چه مردود است حکومت‌های شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه‌جویی و انگیزه‌های منحرف و دنیایی از آن تحذیر نموده‌اند جمع‌آوری ثروت و مال و قدرت‌طلبی و طاغو‌ت‌گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق‌تعالی غافل کند و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی همان است که مثل سلیمان بن داود و پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) و اوصیای بزرگوارش برای آن که کوشش می‌کردند از بزرگ‌ترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است، چنان چه سیاست سالم که در این حکومت‌ها بوده از امور لازمه است». 5

در سیره رسول اکرم (ص) می‌بینیم که دنیاطلبی امری مذموم است و هوشیاری و اقدامات به جا در حکومتداری آن حضرت که تجمیع دیانت در کنار سیاست بود کاملا مشهود است. نگرشی که دنباله‌روی در مسیر مال‌اندوزی و تبدیل شدن آن به هدف را مطلوب نمی‌داند و معتقد به این است که تمامی اعمال انسان باید او را به هدف و مقصد اصلی که رسیدن به کمال است سوق بدهد. او را از یاد خدا غافل نسازد و موجب تباهی و فساد نشود.

سیره رسول خدا برای مبارزه با مصرف تظاهری چنین بود: «نهی از اسراف، فرمان خراب کردن تاکستان‌های اشراف طوایف، نفی ربا، جلوگیری از ساختن خانه‌های مجلل، ترویج فرهنگ ساده‌زیستی، مقابله با تظاهرات اشرافی، تغییر نگرش به زنان، ساده‌زیستی، نپذیرفتن هدیه از اشراف در معاشرت با مردم، بی توجهی به سلسله مراتب منزلتی و ...».6

امام بزرگوارمان در حیات طیبه خود توجه به خداوند متعال را ملاک زندگی شرافتمندانه قرار داده بود و همین مسأله سبب شده بود تا پایان عمر مبارک خود از زنده دلی دور نماند و صلابت وی در اثر ایمان و خلوص قلب کاملا عیان بود. پیامبر (ص) می‌فرماید: با یاد خدا دل‌ها زنده می‌شود و مرگ دل‌ها در فراموشی خداست.

 

پاورقی:

1) آل‌عمران (3) آیه 103

2) اصول کافی، ج2 ص 163

3) حجر(15) آیه 29

4) احزاب (33) آیه 21

5) وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی (ره)

6) روزنامه جمهوری اسلامی 8 خرداد 1385