اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

بررسی نگاه علامه جعفری (ره) بر گستره وحدت در جامعه اسلامی (4)

 

معمولاً در هنگام بروز عوامل نابود کننده و مخاطره‌آمیز، تضادها و اختلافات در میان فرقه‏ها و مذاهب مختلف نادیده گرفته مى‏شوند و نوعى اتحاد و هماهنگى میان آنان برقرار مى‏شود؛ علامه جعفری (ره) در این بخش به بررسی این موضوع می‌پردازد.

 

علامه جعفری (ره) انواع وحدتى را که براى امت اسلامى متصور است، به سه دسته تقسیم کرده است:

1. وحدت مطلق: وحدت مطلق عبارتست از اتفاق نظر در همه عقاید و معارف و احکام اسلامى با همه اصول و فروع آن‌ها.

این‌گونه وحدت با نظر به آزادى اندیشه و تعقل در خصوصیات و کیفیات و انتخاب دلایل در عناصر و اجزای اصلى عقاید و احکام دین اسلام، به قدرى بعید است که مى‏توان گفت امرى امکان ناپذیر است.

مخصوصاً با در نظر گرفتن اختلاف متفکران در ذوق و اندیشه و کمى و بسیارى اطلاعات درباره منابع، همچنین با نظر به اختلاف آنان در نبوغ و هوش و حافظه که بدون تردید در انتخاب و فهم قضایا و تنظیم استدلال‏ها و غیر ذلک مؤثر است، وحدت مطلق و اتفاق آرا بین متفکران، غیرممکن خواهد بود.

تا مدتى که این اختلاف همراه با اخلاص و با هدف حقیقت‌یابى و با اطلاع کافى و لازم از منابع و اصول مربوطه باشد، نه تنها ضررى بر وحدت امت اسلامى وارد نمى‏آورد بلکه پدیده‏اى است مطلوب که براى پیشرفت معارف اسلامى ضرورى است.

2. وحدت مصلحتى عارضى: آن نوع اتفاق نظر را وحدت مصلحتى عارضى مى‏نامیم که از جبر عوامل خارج از حقیقت و متن دین پیش مى‏آید و در مواقعى لازم مى‏آید که آن عوامل، جوامع اسلامى را در خطر اختلال قرار داده‏اند.

 

   

 

معمولاً در هنگام بروز عوامل نابود کننده و مخاطره‌آمیز، تضادها و اختلافات در میان فرقه‏ها و مذاهب مختلف نادیده گرفته مى‏شوند و نوعى اتحاد و هماهنگى میان آنان برقرار مى‏شود.

چون این اتحاد و هماهنگى معلول عوامل جبرى خارج از متن دین است با از بین رفتن آن عوامل، این اتحاد نیز منتفى مى‏‌شود و به تناسب کاهش یا افزایش نیروى آن عوامل، میزان اتحاد موقت و مصلحتى نیز کاهش یا افزایش مى‏یابد.

همان‌گونه که توقع وحدت مطلق میان متفکران و مردم جوامع اسلامى با وجود آن همه عوامل اختلاف معقول غیر منطقى است، توقع این‌که وحدت مصلحتى عارضى بتواند فرقه‏ها و مذاهب اسلامى را از هماهنگى و اتحاد دائمى و معقول برخوردار سازد، انتظارى است نابجا.

3. وحدت معقول: با توجه به متن کلى دین که قبلاً ذکر شد و با توجه به آزادى اندیشه و تعقل در خصوصیات و کیفیات و انتخاب دلایل در عناصر (اجزا) اصلى عقاید و احکام دین اسلام، وحدت مطلوب در بین امت اسلامى نوع «وحدت معقول» خواهد بود.

وحدت معقول را مى‏توان چنین تعریف کرد: قرار دادن متن کلى دین اسلام براى اعتقاد همه جوامع مسلمان و بر کنار کردن عقاید شخصى نظرى و فرهنگ محلى و خصوصیات آرا و نظریات مربوط به هر یک از اجزای متن کلى دین که مربوط به تعقل و اجتهاد گروهى یا شخصى است.

تحقق این نوع وحدت هیچ مانع شرعى و عقلى ندارد و هر متفکر آگاه از منابع اولیه اسلام و طرز تفکر ائمه معصومین (ع) و صحابه عادل و متقى و تابعین حقیقى آنان مى‏داند که پیروى از متن کلى دین، با تکاپو و اجتهاد براى فهم خصوصیات و کیفیت انتخاب دلایل امرى است ضرورى.

وی آرمان اعلای جوامع اسلامی را چنین وحدتی می‌داند که باید بر تمامی شئون زندگی اجتماعی و دینی مردم سایه‌گستر باشد و طریق آن وسعت یافتن دیدگاه‌های متفکران است و عامل اساسى این توسعه دیدگاه‌ها نیز رهایى از چارچوب تنگ و تاریک تعصب غیر منطقى است.

علامه جعفری در ادامه موافقت و یا اختلاف آرا نزد دانشمندان اسلامی و بحث و اجتهاد را در علوم و عقاید مختلف امری دانسته که هیچ‌گاه موجب تزاحم و تضاد ویرانگر نبوده است.

همان‌گونه که در کتاب «مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین» تألیف شیخ اهل السنة و الجماعة «ابو الحسن على بن اسماعیل اشعرى» متوفى سال 330 ه ق آمده، مذاهب گوناگون شیعه، معتزله، اشاعره و غیر ذلک که شاید از صد روش مذهبى تجاوز کند وجود داشته‏اند اما این اختلافات به جز در مواردى اندک که اصل ضرورى اسلامى را منکر شده‏اند خللى بر اسلامى‌بودن آنان وارد نکرده است.

این عالم فرزانه قسمت‌شدن دو مذهب شیعه و سنی به ده‌ها گروه و فرقه را به این معنا نمی‌داند که اسلام به ده‌ها مذهب تقسیم شده است زیرا که اصولاً عقیده هر صاحب نظری را نمی‌توان در قالب مذهب مطرح کرد و بعد اشاره می‌کند: «باید بپذیریم که اسلام به هزاران مذهب تقسیم شده است از طرف دیگر، هیچ متفکر اسلامى تاکنون هیچ‌یک از دانشمندان و صاحب‌نظران دیگر را تکفیر نکرده است، البته همواره بحث و مناقشه و نقد و بررسى بین آنان رواج داشته است و هم‌اکنون نیز تکاپوهاى علمى و فلسفى و فقهى و اصولى و ادبى و غیره در حوزه‏هاى کشورهاى اسلامى با کمال جدیت در جریان است و اگر قدم مثبتى در راه پیشرفت معرفت اسلامى در یکى از کشورهاى اسلامى برداشته شود، دیگران نیز از آن سود مى‏جویند.»

«تفسیر المیزان» مرحوم «علامه طباطبایى» در کشورهاى مصر و سوریه و لبنان و . . . مورد استفاده قرار مى‏گیرد و تفسیر سید «قطب» در ایران به فارسى ترجمه مى‏شود.

علامه (ره) بر این اعتقاد بوده که فقط حق است که می‌تواند جامع حقیقى انسان‌ها در یک وحدت عالى بوده باشد زیرا شما اگر همه مردم روى زمین را با کمال دقت مورد تحقیق و بررسى قرار بدهید و با تحلیل مغز و روانى همه آنان، طرز تفکرات و دریافت‏ها و آرمان‌هاى آنان را مورد تحلیل قرار بدهید به دو نفر، آرى، حتى به دو نفر انسان نخواهید رسید که هر یک از آن دو اتحاد حقیقى ما بین خود و نفر دوم احساس کند مگر این‌که هر دو یا هر چند نفر از نظر تکامل روحى به جایى رسیده باشند که درک و اعتقاد و عمل به حق آنان را به هم بپیوندد.