اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

اتحاد ملی و انسجام اسلامی

و اعتصموا بحبل الله جمیعاْ و لا تفرقوا

استراتژی تقریب

 

مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی (1391 –1382هـ .ش )

از نظر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تقریب عبارت است از : نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دست یابی به تآلف و اخوت دینی بر اساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.

فصل اول: مفاهیم اختصاصی

1 - تقریب:
از نظر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تقریب عبارت است از :
نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دست یابی به تآلف و اخوت دینی بر اساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.

2 – وحدت اسلامی:
وحدت اسلامی عبارت است از:
هم کاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مسلم و مشترک اسلامی واتخاذ موضع واحد برای تحقق اهداف و مصالح عالیه ی امت اسلامی وموضع گیری واحد در برابر دشمنان اسلام واحترام به التزام قلبی و عملی هر یک از مسلمانان به مذهب خود.

3 - مذاهب اسلامی:
مقصود از مذاهب اسلامی آن دسته از مکاتب فقهی معروف اسلامی هستند که دارای نظام اجتهادی منسجم و مستند به کتاب و سنت می باشند. از نظر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی این مذاهب فقهی به رسمیت شناخته شده عبارت اند از: مذهب حنفی، شافعی ، مالکی و حنبلی از اهل سنت ومذهب اثنی عشری و زیدی وبهره از شیعه ؛ و مذهب اباضی.

(البته مذاهبی هستند که یا پیرو نداشته و یا در یکی از مذاهب مذکور، مندرج می باشند و یا به شکل آراء فردی که مقید به مذهب معینی نیستند عمل می نمایند).

                                              

فصل دوم: مبانی تقریب

حرکت تقریب بین مذاهب بر مبانی و اصول کلی استوار است که مهم ترین آن ها عبارت است از:

1 – قرآن کریم و سنت شریف نبوی دو منبع اساسی برای شریعت اسلام هستند، و تمامی مذاهب اسلامی در این دو اصل مشترک می باشند، و حجیت سایر منابع در گرو استناد به این دو منبع اصلی است.

2 – ایمان به اصول و ارکان زیر ملاک اسلامیت است:

الف – ایمان به وحدانیت خداوند تعالی (توحید)

ب – ایمان به نبوت و خاتمیت رسول اکرم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و سنت پیامبر به عنوان یکی از منابع اصلی دین

ج – ایمان به قرآن کریم و مفاهیم و احکام آن به عنوان اولین منبع دین اسلام

د – ایمان به معاد

هـ – عدم انکار ضروریات دین و تسلیم شدن به ارکان اسلام مثل نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و…

3 – مشروعیت اجتهاد و آزادی بحث: اسلام با به رسمیت شناختن اجتهاد در چارچوب منابع اصلی اسلامی اختلافات فکری را پذیرفته است. بر مسلمانان است که اختلافات اجتهادی را امری طبیعی قلمداد کرده و به رأی دیگران احترام بگذارند.

4 – وحدت اسلامی یکی از ویژگی های امت اسلامی در قرآن مجید و از اصول بسیار مهم آن است. این اصل در موارد تزاحم با اصول دارای اهمیت کم تر بر آنان مقدم می شود.

5 – اصل برادری اسلامی مبنایی کلی برای تعامل بین مسلمانان است.

فصل سوم: رسالت و چشم انداز مجمع

رسالت مجمع جهانی تقریب عبارت است از:

«ارتقاء سطح آشنایی و آگاهی و تعمیق تفاهم بین پیروان مذاهب اسلامی و تقویت احترام متقابل و تحکیم رشته های اخوت اسلامی در بین مسلمانان بدون هیچ گونه تمایزی از لحاظ تعلقات فرقه ای ، قومی یا ملی آنان به منظور رسیدن به امت واحده ی اسلامی.»

چشم انداز مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی:

مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی مجموعه ای است متشکل از ده ها تن از علمای مذاهب اسلامی از کشورهای مختلف جهان که به عنوان یکی از مراکز مهم منادی تقریب و وحدت در جهان اسلام شناخته شده و زمینه ساز تعامل سازنده میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی می باشد این مجمع در نظر دارد در ده سال آینده شرایط مطلوب ذیل را محقق گرداند:

1 - نزدیک تر ساختن وضعیت جامعه ی امروز اسلامی به شرایط و وضعیت عصر رسول اکرم(ص) به عنوان الگو از جهت اخوت و برادری دینی و از بین بردن جو خصومت و تعصبات فرقه ای میان پیروان مذاهب اسلامی.

2 - گسترش هم بستگی پدید آمده میان برخی از مذاهب اسلامی به تمامی مسلمانان و سایر مذاهب اسلامی.

3 - پذیرش و مقبولیت عمومی مسلمانان نسبت به اختلافات مذهبی برخاسته از اجتهادات ضابطه مند.

4 – الگو قراردادن رفتار ائمه ی مذاهب اسلامی با یکدیگر و گسترش آن در میان پیروان امروز آنان.

فصل چهارم : زمینه های تقریب

زمینه های تقریب مذاهب اسلامی تمامی ابعاد زندگی پیروان مذاهب اسلامی را در بر می گیرد که می توان به موارد زیر اشاره نمود:

اعتقادات :

همه ی مذاهب اسلامی به اصول اعتقادی (توحید ، نبوت، معاد و…)و ارکان اسلام باور مشترک و واحدی دارند و اختلاف در فروعات آن خللی به اصل اسلام و برادری اسلامی وارد نمی سازد.

فقه و قواعد آن :

طبق نظر محققین و فقهای مذاهب ،مشترکات در ابواب فقهی نسبت بالایی را به خود اختصاص داده است ،واختلاف نظردر برخی مسائل فقهی نیز طبیعی و برگرفته از برداشت های اجتهادی فقیهان است .

اخلاق و فرهنگ اسلامی :

مذاهب اسلامی در زمینه ی اخلاق فردی و اجتماعی و فرهنگ اسلامی اختلافی نداشته و پیامبر اکرم الگوی اخلاقی همه ی مسلمانان می باشد.

تاریخ:

بدون شک مسلمانان در وحدت مسیر تاریخی اسلام در مقاطع اساسی آن اتفاق نظر دارند و اختلافات فرعی و جزئی را می توان در جوی آرام مطرح ساخته در موارد بسیاری از آن به اتفاق نظر رسید. به هر شکل نباید اختلاف نظرها آثار منفی بر روند کنونی امت اسلامی بگذارد.

موضع گیری های سیاسی امت اسلامی :

طبیعی است که همه ی مسلمانان دشمنان مشترکی دارند که می بایست در برابر آنان هم چون بنیانی مرصوص و در صفی واحد استوار بایستند. ویژگی های امت اسلامی نیز بر این اصل تاکید مضاعف دارد و منعی در هیچ یک از مذاهب اسلامی در این زمینه وارد نشده است و بر رهبران و علمای اسلامی و روشنفکران مسلمان است که سیاست واحدی را در برابر دشمنان در پیش گیرند.

فصل پنجم: اصول و ارزش ها

مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در حرکت اصلاحی خود و انجام برنامه هایش به این اصول و ارزش ها پایبند است:

ضرورت هم کاری همه جانبه در موارد مورد اتفاق مسلمانان.

لزوم موضع گیری هماهنگ و واحد در برابر دشمنان اسلام.

پرهیز از نسبت دادن کفر و فسق و بدعت به یکدیگر: ما مسلمانان با پذیرش مشروعیت اجتهاد در چارچوب منابع اصیل اسلامی بایستی لوازم و تبعات این اصل را هم بپذیریم و اگر یک نظر اجتهادی از دیدگاه ما خطا بود، صاحب آن را به کفر و فسق متهم نکنیم. بنا بر این ، امور اختلافی را از رتبه ی کفر و ایمان به رتبه ی خطا و صواب باید تنزل داد.

از طرف دیگر نباید کسی را به علت لوازم سخن یا اعتقادش که از نظر ما به انکار اصول دین منتهی می شود، تکفیر نماییم زیرا ممکن است او به این لوازم اعتقاد نداشته باشد.

برخورد محترمانه در امور اختلافی: وقتی اسلام نوعی شکیبایی دینی را در مناسبات خود با سایر ادیان توصیه می کند و از مسلمانان می خواهد که به مقدسات فکری و اعتقادی باطل دیگران بی حرمتی ننمایند، به طریق اولی در مناسبات بین مسلمانان، اصل اجتناب از بی حرمتی به مقدسات پیروان مذاهب اسلامی را مورد تاکید قرار می دهد و آنان را به معذور دانستن یکدیگر در امور اختلافی دعوت می نماید.

آزادی اختیار مذهب : اصل آزادی مذهبی به عنوان یک اصل کلی در روابط فردی جریان خواهد داشت. پس هر فرد در انتخاب مذهب اسلامی خود آزاد است، سازمان ها و دولت ها نبایستی مذهبی را به اجبار به دیگران تحمیل نمایند بلکه باید همه ی مذاهب اسلامی را به رسمیت بشناسند.

آزادی عمل به احکام شخصیه : در مسایل مربوط به احوال شخصیه، پیروان مذاهب اسلامی تابع مقررات مربوط به مذهب متبوع خود هستند، مگر در امور مربوط به نظم عمومی که قوانین جاری کشور متبوع آنان که به واسطه ی حکومت مشروع اداره می شود، حاکم خواهد بود.

بر اساس آیه ی شریفه ی «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» قرآن کریم مسلمانان را به گفت وگوی مسالمت آمیز و بدون هیاهو با کفار و اهل کتاب، برای رسیدن به حقیقت، دعوت کرده است. بنابر این بر مسلمانان به طریق اولی لازم است اختلافات خود را از طریق گفت وگوی سالم و رعایت آداب آن حل و فصل نمایند.

لزوم اهتمام همه ی مسلمانان به ابعاد عملی تقریب و تبلور ارزش های آن و نیز تلاش همه جانبه در راه اجرای شریعت اسلامی در تمامی عرصه های زندگی.

فصل ششم: اهداف رسمی و سازمانی

هدف رسمی 1 : کمک به امر احیاء و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی و دفاع از حریم قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص).

هدف رسمی2 : کوشش در راه ایجاد آشنایی و تفاهم بیشتر بین علما ، متفکران و پیشوایان مذهبی جهان اسلام در زمینه های اعتقادی ، فقهی ، اجتماعی و سیاسی.

هدف رسمی3 : گسترش اندیشه ی تقریب در بین اندیشمندان و فرهیختگان جهان اسلام و انتقال آن به توده های مسلمان و آگاه کردن آنان از توطئه های تفرقه انگیز دشمنان اسلام.

هدف رسمی 4 : رفع بدبینی ها و شبهات بین پیروان مذاهب اسلامی.

هدف رسمی 5 : کوشش در تحکیم و اشاعه ی اصل اجتهاد و استنباط در مذاهب اسلامی.

هدف رسمی6 : سعی در ایجاد هماهنگی و تشکیل جبهه ی واحد در مقابل توطئه های تبلیغاتی و تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام بر اساس اصول مسلم اسلامی.

متن کامل پیش نویس منشور وحدت اسلامى

 
منشور وحدت اسلامى امسال به دستور مقام معظم رهبرى پیشنهاد شد که این منشور از سوى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامی تهیه و تا کنون به امضاى ۲۰۰۰ تن از علما و اندیشمندان داخلى و خارجى رسیده است . در ادامه متن کامل این پیش نویس تقدیم حضورتان می شود: 

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین و الصلاه و السلام على سید البشریه و مقتدا ها محمد النبى الامین و آله الطاهرین و صحبه المیامین و من تبعهم با حسان الى یوم الدین.
بر پایه ایمان به این که اسلام، امانتى نزد مسلمانان است و دفاع از حریم و مقدسات آن برهمه واجب است؛ و با ملاحظه تأکید اسلام بر پاى بندى به همه امورى که به وحدت اسلامى مى انجامد و روابط برادرانه را بین امت ها برقرار مى کند و منطق عقلانى و زبان گفت وگو را ترویج مى کند و همکارى، همبستگى، همدلى و مصالح عالیه اسلام را تحقق مى بخشد؛ و نظر به ابعاد تهاجم گسترده و ناجوانمردانه دشمنان اسلام، استکبار جهانى و صهیونیسم بر فرهنگ، ارزش ها، منافع و استقلال امت اسلامى و ضرورت بسیج همه نیروهاى مادى و معنوى در برابر این تجاوزات و دشمنى ها:
ما دانشمندان و متفکران امضاکننده این منشور، پس از آگاهى از گام هاى ارزشمندى که علماى مسلمان در گذشته، در مکه مکرمه، تهران، امان، قاهره و... برداشته اند، بر ایمان و پاى بندى عمیق خود به مبانى، اصول و شیوه هاى زیر تأکید کرده، دیگران را به التزام به آن دعوت مى کنیم:
مبانى
یکم: اسلام، دین خاتم و تنها راه اعتلاى انسانیت و امانتى نزد مسلمانان است؛ از این رو بر مسلمانان است که آن را در همه عرصه هاى زندگى، پیاده کرده و از حریم و مقدسات آن دفاع کنند و مصالح عالیه آن را بر تمامى مصلحت ها، مقدم بدارند.
دوم: قرآن مجید و سنت شریف نبوى (ص)، دو منبع اساسى قانونگذارى اسلام و سایر تعالیم آن بوده و همه مذاهب اسلامى، بر حجیت و حقانیت این دو منبع، اتفاق نظر دارند و اعتبار سایر منابع را برگرفته و مستند به این دو مى دانند.
سوم: ایمان و اصول و ارکان زیر، ملاک مسلمانى افراد است:
الف: ایمان به یگانگى خداوند متعال (توحید)؛
ب: ایمان به نبوت و خاتمیت رسول اکرم (ص) و این که سنت آن حضرت، یکى از دو منبع اساسى دین است؛
ج: ایمان به قرآن کریم، مفاهیم و احکام آن، به عنوان منبع اول دین اسلام؛
د: ایمان به معاد؛
هـ: انکار نکردن مسلمات مورد اتفاق دین و اعتقاد به ارکان اسلام، مانند: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و... ؛
چهارم: اسلام راستین با به رسمیت شناختن اصل اجتهاد در چارچوب منابع اسلامى، اختلافات فکرى را پذیرفته است؛ از این رو بر مسلمانان است که تنوع اجتهاد ها را امرى طبیعى دانسته و به رأى دیگران احترام بگذارند.
پنجم: وحدت امت اسلامى و پاسدارى از مصالح و منافع عمومى مسلمانان، اصلى مهم و برادرى اسلامى اساس هر نوع همکارى، تعامل و همبستگى بین مسلمانان به شمار مى رود.
 
                          
چشم انداز ها
ششم: ضرورت دارد علما و اندیشمندان اسلامى موارد زیر را نصب العین خویش قرار دهند:
۱ - تلاش براى نزدیک کردن جامعه امروز اسلامى به شرایط و وضعیت صدر اسلام در راستاى گسترش برادرى دینى، همکارى و همیارى و تقوا پیشه کردن و ایستادگى در برابر چالش ها، توصیه به حق و صبر و دورى از تفرقه و کشمکش و هر چه باعث سستى و ضعف مسلمانان مى شود.
۲- الگو قرار دادن رفتار ائمه مذاهب اسلامى با یکدیگر و گسترش آن در میان پیروان امروز آنان.
۳- گسترش فرهنگ همبستگى بین مسلمانان تا جایى که همه آنها، اختلافات فکرى بین خود را پذیرفته و آن را نتیجه اجتهاد قانونمند بدانند.
هفتم: برعلما و اندیشمندان است که حرکت بیدارى اسلامى را تقویت، تعمیق و هدایت کنند و به منظور آشنایى مسلمانان با یکدیگر بر نزدیکى بین پیروان مذاهب، تحقق الفت دینى و اخوت اسلامى بر پایه اصول ثابت و مشترک اسلامى تأکید ورزند.
زمینه هاى تقریب
هشتم: تقریب مذاهب اسلامى همه عرصه هاى زندگى پیروان مذاهب را دربر مى گیرد و شامل عقاید، فقه، اخلاق، فرهنگ و تاریخ مى شود.
برنامه هاى عمومى
نهم: علاوه بر آنچه گذشت، برنامه ریزى هاى زیر هم براى تحقق تقریب مذاهب اسلامى لازم است:
۱ ـ ضرورت همکارى کامل در مواردى که مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند.
۲- بسیج همه نیروهاى مادى و معنوى در راه اعتلاى کلمه الله و اجراى اسلامى به عنوان استوارترین راه سعادت.
۳- موضع گیرى هماهنگ و واحد در برابر دشمنان اسلام، بخصوص در مسائلى که مورد اهتمام همه امت اسلامى است، مثل مسئله افغانستان، عراق و ...
۴- خوددارى مسلمانان از تکفیر و تفسیق یکدیگر و نسبت بدعت به هم دادن. ما به عنوان مسلمانانى که به مشروعیت اجتهاد در چارچوب منابع اسلامى باور داریم، باید لوازم و تبعات این اصل را نیز بپذیریم هر چند نظر اجتهادى دیگران، به باور ما خطا باشد. باید داورى خود درباره اختلافات را از سطح ایمان و کفر، به سطح درست و نادرست، تغییر دهیم. همچنین تکفیر دیگران به خاطر لوازم گفته یا رأى آنان که به گمان ما به انکار اصول دین منجر مى شود، ولى آنان خود این لوازم را قبول ندارند، جایز نیست.
۵- برخورد محترمانه با اختلافات، به عنوان نتیجه پذیرش تعدد اجتهاد در اسلام؛
۶- بى حرمتى نکردن به مقدسات دیگران؛ وقتى اسلام به نوعى شکیبایى دینى در مناسبات خود با سایر ادیان توصیه مى کند و از مسلمانان مى خواهد به مقدسات فکرى و اعتقادى باطل دیگران، بى حرمتى نکنند، به طریق اولى در مناسبات بین مسلمانان، براصل اجتناب از بى حرمتى به مقدسات پیروان مذاهب اسلامى و احترام به اهل بیت پاک رسول (ص) و اصحاب راست کردارش تأکید مى کند.
۷- تحمیل نکردن مذهبى خاص بر افراد توسط سازمان ها و حکومت ها با سوء استفاده از ضعف و نیاز آنان؛ با به رسمیت شناختن مذاهب اسلامى معتبر، براساس اصول یاد شده، پیروان آنها را از تمامى حقوق شهروندى برخوردار کرد.
۸- آزاد بودن در عمل به احکام شخصى؛ در مسائلى مربوط به احوال شخصیه، پیروان مذاهب اسلامى تابع مقررات مذهب متبوع خود هستند، اما در امور مربوط به نظم عمومى، قوانین جارى کشور متبوع آنان، حاکم خواهد بود.
۹- از آن جا که قرآن کریم مسلمانان را به اصل گفت وگوى منطقى با دیگران به دور از هیاهو و ایجاد رعب و به هدف دستیابى به حقیقت، دعوت کرده است، بنابراین بر مسلمانان به طریق اولى واجب است اختلافات خود را از طریق گفت وگوى مسالمت آمیز و با رعایت آداب منطقى و اخلاقى حل کرده و گام هاى عملى در این راه بردارند و به بُعد عملى تقریب و تبلور ارزش هاى آن در زندگى، اهتمام داشته باشند.
۱۰- باب بحث و گفت وگو در جنبه هاى تاریخى، عقیدتى و فقهى مورد اختلاف بین مسلمانان باز است و باید توسط متخصصان و با تکیه بر روح برادرى، بى طرفى و حقیقت جویى انجام شود. از این رو شایسته است مراکزى خاص براى گفت وگو در مسائل عقیدتى، فقهى و تاریخى تأسیس شود.
۱۱- آموزش فقه وحدت اسلامى، آداب اختلاف و مناظره هدفمند در فقه، کلام و تفسیر موضوعى و تطبیقى در فضایى از احترام متقابل و خرده گیرى نکردن نسبت به آراى یکدیگر در حوزه ها و مراکز علمى.
۱۲- احیاى مکتب هاى تربیتى پاى بند به کتاب و سنت، به عنوان وسیله اى براى کاهش گرایش هاى مادى افراطى و راه حلى جهت پیشگیرى از فریب کارى مسلک هاى نوظهور و ناآگاه نسبت به اصول اسلامى.
۱۳- اهتمام علماى مذاهب به ترویج شیوه اعتدال و میانه روى، با به کارگیرى همه ابزارهاى علمى، ملاقات ها، سمینارهاى علمى ـ تخصصى و کنفرانس هاى عمومى با استفاده از مؤسسات تقریبى و با هدف تصحیح نگاه به مذاهب اعتقادى، فقهى و تربیتى به عنوان شیوه هاى گوناگون اجراى اسلام و این که اختلاف بین مذاهب، اختلاف تنوع و تکامل است، نه اختلاف تضاد و نیز ضرورت شناخت ویژگى ها و امتیازات هر یک از مذاهب و آشنایى با ادبیات آن ها.
۱۴- مقابله با مکاتب و گرایش هاى فکرى افراطى و تندرو، متعارض با کتاب و سنت. باید ضوابط ذکر شده در بندهاى گذشته درباره شرایط اسلامى بودن گروه ها و گرایشات را در نظر داشت.
۱۵- تأکید بر مسئولیت نداشتن مذاهب اعتقادى، فقهى و تربیتى در برابر اعمال اشتباه پیروان آن ها، مانند: کشتار بى گناهان، هتک آبرو و حیثیت افراد، نابودکردن سرمایه ها و . . . و ضرورت اتخاذ تصمیماتى براى جلوگیرى از اعمالى که شکاف بین مسلمانان را بیش تر کرده و نسبت کفر وگمراهى را متوجه آنان مى سازد.
و نیز تلاش براى حذف اعمال و مسائل تحریک کننده و فتنه انگیزى که باعث خشم مسلمانان و پراکندگى آنان مى شود.
۱۶- انحصار صدور فتوا به کسانى که در شناخت کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم (ص) و علوم مربوط به آن مانند فقه و اصول، تخصص داشته، توانایى استنباط احکام شرعى از منابع آن را داشته باشند و نیز به موضوعات، اوضاع و احوال مردم و مقتضیات زمان آگاه باشند.