حقاً امت اسلام در همه جاى عالم احساس یتیمى کرد. اگر ملت ایران همچنان لباس عزا بر تن داشته باشد و دایماً از دیدگانش اشک ببارد و مرقد مطهر آن عزیز را رها نکند، حق دارد. شاید این خلأ عظیم، تا سالهاى متمادى در دلها و جانها و محیط زندگى ما و دنیاى اسلام پُر نشود. شما از راههاى دور و نقاط مختلف کشور به اینجا تشریف آوردید؛ اما همه احساس و انگیزه و تکلیف مشترک دارید، و این نقطهى قوّت است.
براى انجام کارهاى عظیم، فقط باید به کمک و نصرت الهى و ایمان عامهى مردم تکیه کرد. پول و سلاح مدرن و قدرت مادّى و سیاستبازى و سیاسیکارى، تکیهگاه مطمئنى براى انجام کارها نیستند. البته آن دو عامل، در عرض یکدیگر نیستند؛ بلکه در طول هم هستند؛ یعنى اگر تکیهگاه ما خدا و کمک الهى بود، دلهاى مردم هم متوجه پروردگار خواهد شد.
خداى متعال به رسول گرامى خود - که بزرگترین تکلیفها را متناسب با شخصیت او بر دوشش گذاشته بود و در طول تاریخ بشر، هیچ تکلیفى بدان پایه نمىرسید - فرمود: «هوالّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(۱)؛ یعنى همین دو تکیهگاه - نصرت الهى و کمک مؤمنین - تو را پیش برد. براى همین است که ما اعتقاد داریم وقتى قدرتهاى مادّى با حق سینهبهسینه شوند، پوشالى و توخالى هستند، و وقتى به قدرتهاى باطل اعتنایى نشود و انسانها با ارادهى خود با آنها درنیفتند، هیچ عکسالعملى نخواهند داشت، و هرگاه نیروى پُرتوان مردم با قدرتهاى باطل درگیر شود، خودبهخود آن قدرتها را به عقبنشینى وادار خواهد کرد.
در گذشته و نیمقرن اخیر که قدرتهاى استعمارى اروپا و امریکا با ملتها سرِستیز داشتند، هرجا ملتها با این قدرتها درافتادند، آنها مجبور به عقبنشینى شدند. امریکا تا وقتى امریکا بود که ملت ویتنام با او درگیر نشده بود؛ هنگامى که درگیر شد، این کشور به ظاهر قدرتمند، به یک نیروى شکست خورده که ظرف مدت چند ماه مجبور شد پانصد هزار نیروى نظامى خود را از صحنهى نبرد عقب بکشد، تبدیل شد!
قدرت استعمارى فرانسه و انگلیس هم خیلى قوى محسوب مىشدند؛ اما هنگامى که مردم کشورهاى زیر ستم با آنها درافتادند، گویى کوهى از پنبه و پوشال به نابودى گرایید. رژیمهاى استبدادى هم این طبیعت را دارند و با مشاهدهى هجوم ملتها عقبنشینى مىکنند؛ ولى اگر احساس کنند که مردم جرأت مقابله را ندارند، روزبهروز بر فشار و تهدید خود مىافزایند.
باید نیروى ملت منسجم شود و با ایمان حرکت کند و به خدا تکیه دهد و از سختیها نترسد و پا عقب نکشد، تا هیچگاه دشمن به خود اجازهى نفوذ ندهد. در گذشته افرادى بودند که سطحى فکر مىکردند و ظاهربین بودند. هرچند نمىشود به آنها اتهام غرضورزى زد، ولى نمىتوانستند باور کنند که توان مقابله با دشمن در ملت وجود دارد. اما آن کسى که راز حرکت تاریخ و سنتهاى الهى را مىدانست، ایستادگى مىکرد و انسجام مىبخشید و اراده را تقویت مىکرد.
در کنار همهى اینها، رهبرى پیشاهنگ و قوى لازم بود که بحمداللَّه ملت ما از آن بىنصیب نبود. اقبال با مردم ایران بود که خداى متعال گوهر یکدانه و ذخیرهى خودش را به آنها عنایت فرمود. معمولاً خداى متعال گوهرهاى ناب خود را براى روزهاى حساس تاریخ بشر ذخیره مىکند، و ما این افتخار را داشتیم که خداوند یکى از گوهرهاى گرانبهاى خود را در میان ما قرار داده بود. خیلیها امام(ره) را مىدیدند، اما نمىشناختند و او را به انسانهاى معمولى تشبیه مىکردند؛ اما جوهر درخشان و فروزان او به کمک پروردگار و در سایهى عبودیت خدا آشکار شد.
او براى خودش عنوان و بهرهیى قایل نبود. آن دستى که توانسته بود تمام سیاستهاى دنیا را با قدرت خویش تغییر دهد و جابهجا کند، آن زبان گویایى که کلامش مثل بمب در دنیا منفجر مىشد و اثر مىگذاشت، آن ارادهى نیرومندى که کوههاى بزرگ در مقابلش کوچک بودند، هر وقت از مردم صحبت مىشد، خودش را کوچکتر مىانگاشت و در مقابل احساسات و ایمان و شجاعت و عظمت و فداکارى مردم سر تعظیم فرود مىآورد و خاضعانه مىگفت: مردم از ما بهترند. انسانهاى بزرگ همینگونهاند. آنها چیزهایى را مىبینند که دیگران نمىتوانند و یا نمىخواهند رؤیت کنند.
گاهى در مقابل کارهایى که به نظر مردم معمولى مىآید، آن روح بزرگ و آن کوه ستبر تکان مىخورد و مىلرزید. هنگام جنگ، بچههاى مدرسه در نماز جمعهى تهران قلکهاى خود را شکسته بودند و پولهایش را براى جنگ هدیه کرده بودند. فرداى آن روز که خدمت امام(ره) رسیده بودم، ایشان را در حالى که چشمهاى خدابینش از اشک پُر شده بود، دیدم؛ به من فرمودند: کار این بچهها را دیدى؟ به قدرى این کار به نظرش عظیم آمده بود که او را متأثر ساخته بود.
او خوب مىفهمید و درست تشخیص مىداد. او از همهى انسانهایى که ما تاکنون دیدهایم و وصف آنها را شنیدهایم - غیر از انبیا و اولیا و ائمه(ع) - یک سر و گردن بالاتر بود. افراد بزرگى که ما در تاریخ گذشته و معاصر زندگى آنها را مطالعه کردهایم، هیچکدامشان به لحاظ عظمت، اصلاً قابل مقایسه با شخصیت عظیم او نبودند؛ اما همین امام در مقابل مردم مىگفت: من در برابر شما احساس حقارت مىکنم.
خداى متعال آنقدر عظمت در اجتماع یک ملت مؤمن گنجانده، که آن را با نصرت خود مقایسه کرده است؛ «هوالّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(2). این روحیه را نگهدارید. تا شما ملت ایران، این اتحاد و آمادگى براى انجام کارهاى بزرگ را دارید، همهى آرزوهاى انبیا و اولیا(ع) به دست شما قابل عمل است. آمال بزرگ آنان، استقرار عدل جهانى و نجات مستضعفان و نابودى ظلم در سطح عالم بود. البته وعدهى الهى حق است و استقرار عدل جهانى فقط در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه(ارواحنالهالفداء) انجام خواهد گرفت؛ اما یک ملت مؤمن و مبارز مىتواند زمینه را براى تشکیل آن حکومت فراهم کند؛ همچنان که ملت ایران تاکنون توانسته و بر خیلى از مشکلات فایق آمده است.
ما امروز در مقابل قدرتهاى جهانى، احساس کوچکترین ضعفى نمىکنیم؛ احساس قدرت ما بالاست. ما به قدرتهاى جهانى مىگوییم، اگر شما محبت ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى را مىخواهید، باید شرایط ما را بپذیرید. اولین شرط این است که دست از زورگویى و گردنکلفتى و افزونطلبى خودتان بردارید. شرط دیگر این است که دفاع از تروریستها و مفسدان و بدکارانى را که علیه این انقلاب یا انقلابهاى دیگر مشغول توطئه هستند، رها کنید.
چرا قدرتهاى بزرگ از قبیل امریکا به خودشان حق مىدهند که هرجا ملتى قیام کرد و انقلابى به راه انداخت و حکومتى مردمى تشکیل داد، فوراً در ادارهى آن کشورها اخلال کنند و به مخالفان آن حکومتها، سلاح و تجهیزات و پول و رادیو دهند و به نفع آنها تبلیغات کنند و هزاران خباثت دیگر را مرتکب شوند، تا شاید بتوانند آن حکومتى را که مستقل است - هرچند بهطور نسبى - از پا درآورند؟! امریکا باید به خاطر حمایت خود از ضد انقلابیون و منافقان و قاتلان مردم توبه کند. مادامى که این توبههاى سیاسى انجام نگیرد، دشمنى و خشم ملت ایران نسبت به ابرقدرتها - خصوصاً شیطان بزرگ امریکا - بههیچوجه کم نخواهد شد.
ما احساس مىکنیم بحمداللَّه از درون قوى هستیم. قوّت ما، نه به خاطر تکیه به کسى یا به سیاستى یا به روشى از سیاستها و روشهاى معمول دنیاست؛ بلکه به خاطر این است که با خدا رابطه داریم و مىدانیم براى او کار مىکنیم و کمک او شامل حال ماست.
ما انگیزهیى جز رضاى خدا و پیاده کردن احکام الهى نداریم. این، هدف ما و تمام زندگى ماست. عمرمان را در این راه گذراندهایم و همهى ملت ایران نیز همین احساس را دارند. بنابراین، هم به کمک الهى اعتماد و اطمینان داریم، و هم به آگاهى و ایمان و انگیزهى قوى مردم متکى هستیم. باید این دو نیروى قوى را حفظ کنید.
نگذارید در انگیزهها و ایمانتان، کوچکترین سستى و اختلال به وجود آید. دشمن خیلى کار مىکند، تا با بزرگ جلوه دادن مشکلات، ایمان و حرارت و انگیزهى مردم را کم کند. البته طبیعى است ملتى که ده سال است انقلاب کرده و در طول این مدت دایماً با دشمن درگیر بوده است، مقدارى از مشکلات را تحمل کند. ملتى که هشت سال درگیر جنگ بوده و در تمام سالهاى آن، با تلاش و تدبیرى که به کار بسته، خودش را در مقابل دولتهاى دیگر مقروض نکرده و درعینحال توان رزمش هم پایین نیامده است، بناچار تا حدودى در مضیقه و تنگنا قرار خواهد گرفت.
وقتى ما دست نیاز به سوى کشورهاى دیگر دراز نکردیم و عزت و استقلال خود را حفظ کردیم، طبیعى است که در داخل به ما سخت بگذرد. اگر ملت رشید و قدرتمند ما تلاش کند، این سختیها و دشواریها برطرف خواهد شد. ترفند خصمانهى دشمن این است که مشکلات را بزرگ جلوه دهد و موفقیتها را کوچک بشمارد و روى کمبودها انگشت بگذارد و آنها را مشکلات اصلى جامعه وانمود کند. مردم باید بر این ترفندها و تبلیغات فایق آیند.
توطئه و ترفند دیگر دشمن این است که القا کند بین مسؤولان و یا مردم، جناحبندى حاد خصمانه وجود دارد! مردم نباید این تبلیغات را جدى تلقى کنند. البته از لحاظ سیاسى، اختلاف سلیقه وجود دارد، که طبیعى است و وجود آن خطرى را ایجاد نمىکند. بارها امام(ره) مىفرمودند: من از این بحثها نگران نمىشوم؛ نگرانى ما زمانى است که اینها را عمده کنیم. نباید تصور کنیم که به خاطر این مباحثات، آحاد ملت از هم جدا مىشوند. اگر مسؤولان و یا مردم، اختلاف سیاسى و سلیقههاى مختلف داشته باشند، باز هم دوشبهدوش و دست در دست یکدیگر، براى کشور و نظام کار مىکنند. اگرچه در حال حاضر اختلافات سلیقهیى کمرنگ شده است، ولى مسؤولان و مردم نگذارند زمینههاى اختلاف در جامعه به وجود آید.
من از همهى آحاد ملت مىخواهم که به خاطر دوستى و علاقهى به من، هیچکس را مورد تهاجم یا اهانت قرار ندهند؛ این کار هیچ وجهى ندارند. معنا ندارد که یک نفر بگوید من با فلانى بیشتر دوست هستم، یا از لحاظ فکرى به فلانى نزدیکترم و دیگران دورتر هستند! باید همه در خط اسلام و انقلاب و دنبال هدفهاى اسلامى باشیم و با همان شعارها و آرمانهایى که امام عزیزمان ما را پیش برد و در مقابل دشمنان ایستادگى کرد، راه گذشته را ادامه دهیم.
خباثت و خصومت دشمنهاى ما که تغییر نکرده و ماهیت آنها که عوض نشده است؛ بنابراین باید با اتکال به خدا و پافشارى بر همان اصول، در صف واحد حرکت کنیم. افراد را طرد نکنید، به دیگران تهمت نزنید و به کسى اهانت نکنید. همه با یکدیگر برادرند و در خط امام(ره) هستند و تصمیم منتخبان مردم را با همهى وجود تأیید مىکنند. ما تکلیف سنگینى بر دوش داریم و بایستى این راه را با قوّت و قدرت ادامه بدهیم.
من آینده را بسیار روشن مىبینم و مشکلات را قابل رفع مىدانم. احساس مىکنم نیروى عظیم مردمى و انقلابى خواهد توانست کوهها را از سر راه بردارد. ما از بیشترین مشکلات عبور کردهایم. البته نمىگویم هیچ مشکلى وجود ندارد. هیچ انسان و جامعهیى نیست که براى انجام کارهاى بزرگ، با مشکلات مواجه نشود. آنچه در مقابل ماست، مشکلاتى است که در مقابل همت ملت ایران و اراده و قدرت درونى آنها، و بالاتر از همه لطف پروردگار، چیزى به حساب نمىآید.
خداوند انشاءاللَّه همهى شما را موفق و مؤید بدارد؛ توجهات و دعاى حضرت ولىّعصر(ارواحنافداه) را شامل حال ما کند و به شما توفیق دهد تا بتوانید به بهترین وجه رضاى آن بزرگوار را کسب کنید.
۱.انفال ۶۲
۲.انفال۶۲
سخنرانى در مراسم بیعت اصناف مشهد و تعاونیهاى شهرى خراسان، مسؤولان بنیاد پانزده خرداد و نهضت سواد آموزى و تعدادى از کارکنان و مسؤولان وزارت نیرو و سازمانهاى تابعه ۸/۴/۱۳۶۸
به نقل از ندای رهبری